اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

مشخصات کتاب

سرشناسه : متقی، تقی، 1341-

عنوان و نام پدیدآور : اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ تقی متقی؛ تهیه کننده مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.

مشخصات نشر : قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما: دفتر عقل، 1386.

مشخصات ظاهری : [4]، 137 ص.

فروست : مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما؛ 1247. با پیامبر صلی الله علیه و اله؛ 26.

شابک : 15000 ریال : 978-964-2761-26-5

وضعیت فهرست نویسی : برون سپاری.

یادداشت : کتابنامه: ص.[129] - 136؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق.--نظریه درباره محیط زیست

موضوع : محیط زیست -- جنبه های مذهبی -- اسلام

موضوع : اخلاق زیست محیطی

شناسه افزوده : صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهشهای اسلامی

رده بندی کنگره : BP24/9 /م3 م2 1386

رده بندی دیویی : 297/93

شماره کتابشناسی ملی : 1264318

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

دیباچه

دیباچه

هرچند پیشرفت علم و صنعت، آسایش، رفاه و زندگی راحت را برای جوامع بشری به ارمغان آورده، ولی همین امر در مواردی نیز اصل حیات انسان ها و دیگر موجودات زنده را به خطر انداخته و به تهدیدی جدی برای ادمه زندگی نسل های آینده تبدیل شده است.

روند افزایشی نازک شدن لایه اُزُن، گرمای فراینده هوای کره خاکی، افزایش آلودگی آب ها و هوا _ این دو عنصر حیاتی _ دانشمندان و علاقه مندان محیط زیست را به چاره جویی واداشته است. در پی افزایش اعتراض ها و هشدارهای جدی هواداران محیط زیست، دولت ها و قدرت ها مجبور شده اند با وضع قوانینی برای نگه داری منابع زیستی، محیط زندگی بشر را از نابودی نجات دهند.

مدعیان تمدن و تکنولوژی پس از آزمون و خطاهای بسیار و وارد ساختن خسارت های فراوان و در مواردی جبران ناپذیر به طبیعت، اکنون به فکر تدوین و تنظیم اخلاق زیست محیطی افتاده اند. این در حالی است که دین مبین اسلام در همان سپیده دم طلوع خود، قوانین و احکامی را برای تعامل درست انسان با محیط پیرامونش از جمله آب، خاک، هوا، گیاهان و حیوانات وضع کرد و پیروان خود را به رعایت آنها فراخواند.

در مجموعه پیش رو، پژوهشگر ارجمند، جناب آقای تقی پورمتقی

ص:4

کوشیده است با تکیه بر برخی سخنان تابناک رسول مهر و زندگی، اخلاق و احکام زیست محیطی اسلام را تبیین کند. بهره گیری مناسب از چنین پژوهش هایی به فراگیری احکام مترقی اسلام یاری می رساند و زمینه را برای جهانی شدن دین مبین اسلام فراهم می آورد.

رسانه ملی در ایجاد فرهنگ صحیح و تغییر و تصحیح رفتارها و باورهای جامعه نقش پررنگی دارد. برنامه سازان صداوسیما نیز می توانند با توجه به باورهای مذهبی و دلدادگی دینی مخاطبان مؤمن و مسلمان رسانه و دست مایه قرار دادن چنین پژوهش هایی، در نهادینه کردن فرهنگ زیبای تعامل درست با محیط زیست، نقش سازنده ای داشته باشند. با آرزوی داشتن جهانی پاک و به امید حکومت صالحان و پاکیزگان بر آن.

انه ولی التوفیق

اداره کل پژوهش

مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

ص:5

پیش گفتار

پیش گفتار

هر روز که می گذرد، بر دامنه آلودگی و تخریب منابع طبیعی و محیط زیست جهان افزوده می شود. نابودی چراگاه ها به دلیل چرای بی رویه دام ها، بیابان زایی، آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی به انواع مواد شیمیایی، مسموم شدن سبزی ها و میوه ها به انواع حشره کش ها، تغییر کاربری زمین های کشاورزی، کاهش حجم جنگل ها، افزایش مصرف سوخت های فسیلی، آلودگی هوا به انواع گازهای زیان مند، تخریب لایه اُزُن، پدیده گل خانه ای جو، از بین رفتن تنوع زیستی گیاهی و جانوری، افزایش بیماری های تنفسی و قلبی _ عروقی، آلودگی صوتی، تشعشع های هسته ای و افزایش روزافزون سرطان ها و فشارهای روانی، بلاهای نوظهور روزگار ماست؛ روزگاری که امید می رفت بشر متمدن با کاوش در زوایای پنهان علوم، نیک بختی را برای خود و نسل های آینده به ارمغان آورد.

افسوس که حرص قدرت های اقتصادی جهان در تولید و مصرف و کسب سود هر چه بیشتر، کار تخریب منابع حیاتی را به جایی رساند که مادر مهربان طبیعت که روزگاری دست و دامنش پر از ثروت و برکت بود، هم اکنون در فقر و فلاکت، روزگار می گذارند.

با این همه، نباید نومید بود و دست روی دست گذاشت، بلکه باید دست به دست هم داد و کاری کرد تا تعادل و توازن رفته به دامن طبیعت و محیط

ص:6

زیست باز گردد.

هرکس به آینده جهان و انسان خوش بین است، باید به این حرکت اصلاحی بپیوندد و به امید بهتر شدن شرایط جهان در آینده، از همین حالا، کاری کند.

* * *

... و چنین شد که ما نیز در حوزه فرهنگ دینی آستین تصمیم بالا زدیم و دامن همت به کمر بستیم. دیدیم کتاب آسمانی ما، رسول خدا صلی الله علیه و آله را الگوی شایسته بشریت در زندگی معرفی کرده است. پس به قصد الگوگیری از آن محبوب الهی در زمینه چگونگی تعامل با آب و خاک و گیاه وحیوان، بی درنگ به راه افتادیم و به محضرش شرفیاب شدیم و گوش هوش و راز نیوش به سخنان احیاگرش سپردیم و شیفته سیره عملی اش در این میدان شدیم.

حال این شما و این هم دسته گل دماغ پروری، از بوستان اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ؛ که گفته اند:

یک دسته گل دماغ پرور

از خرمن صد گیاه، بهتر

برای آشنایی با اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، بهتر دیدیم پیش از ورود به بحث های اصلی (بخش دوم)، ابتدا در بخش اول کلیاتی را به اختصار برای افزایش بصیرت خوانندگان فهیم درباره محیط زیست طبیعی مطرح کنیم، تا آن گاه که به جایگاه والای طبیعت و محیط زیست می پردازیم،

ص:7

درک بهتری از ارجمندی آن به دست آید.

این پژوهش در دو بخش سامان پذیرفته است: در بخش نخست، تعریف محیط زیست و تقدس طبیعت در جهان بینی الهی و شیوه تصرف در طبیعت از دیدگاه اسلام بازکاوی شده است. نیز نگاهی داریم بر چند و چون آلودگی و تخریب و بحران های زیست محیطی پدید آمده در جهان و ایران به همراه آمارهایی هشداردهنده در این زمینه ها. سپس «مبانی حفاظت از طبیعت و محیط زیست» را بر اساس اصول اعتقادی مکتب اسلام و مبانی و قواعد فقهی آن کاویده ایم.

در بخش دوم، اخلاق زیست محیطی رسول گرامی اسلام را در پنج آینه «آب»، «خاک»، «کشت و زرع»، «درخت و گل و گیاه» و «حیوانات» به تماشا نهاده ایم. در هر یک از آنها نیز برای استفاده بیشتر خواننده ارجمند، ابتدا برخی مباحث علمی مربوط به عنوان بخش را به اختصار آورده و با استناد به ارمغان آسمانی رسول خدا صلی الله علیه و آله (قرآن)، آیاتی از آن را برای درس آموزی و بیان ارجمندی این عناصر یاد کرده ایم؛ چه آنکه در قرآن، 750 آیه درباره طبیعت و محیط زیست وجود دارد. در پایان، با تفصیل بیشتری، عناصر پنج گانه را در سیره گفتاری و رفتاری حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله از نظر گذرانده ایم.

امید که این خدمت ناچیز، بصیرتی افزون برای علاقه مندان به این گونه مباحث فراهم آورد و تقدس حیات و جایگاه ارجمند طبیعت و محیط زیست گیاهی، جانوری وانسانی را به عنوان «آیات» علم و قدرت و حکمت

ص:8

خداوندی در چشم و دل مان به باوری پایدار بدل سازد. چنین باد!

ص:9

بخش اول: محیط زیست طبیعی

اشاره

بخش اول: محیط زیست طبیعی

زیر فصل ها

فصل اول: تقدس طبیعت و محیط زیست

فصل دوم: تخریب طبیعت و بحران های زیست محیطی

فصل سوم: اسلام و مبانی حفاظت از طبیعت و محیط زیست(1)


1-

ص:10

فصل اول: تقدس طبیعت و محیط زیست

اشاره

فصل اول: تقدس طبیعت و محیط زیست

زیر فصل ها

1. تعریف محیط زیست

2. جهان بینی و محیط زیست؛ مقدس بودن یا نبودن طبیعت

3. طبیعت در آموزه های اسلامی

4. اسلام و شیوه تصرف در طبیعت

1. تعریف محیط زیست

1. تعریف محیط زیست

تعریف های زیادی از محیط زیست شده است که کم و بیش به حقیقت یگانه ای اشاره دارند و در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود. با این حال، تعریف زیر در این پژوهش بیشتر مورد نظر و گفت وگوست:

محیط زیست اصطلاحا به طبیعت و عناصر طبیعی موجود در کره زمین _ و در مقیاس کوچک تر، در محدوده زندگی انسان همچون شهر و روستا _ اطلاق می شود.(1)

در قوانین کشورمان، محیط زیست چنین معنا شده است:

آنچه که پیرامون زیستن را در برگرفته و با آن در فعل و انفعال است. فضایی با تمامیِ شرایط فیزیکی، بیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره که همه موجودات زیست کننده در آن را شامل می شود و مجموعه روابط بین آنان را دربرمی گیرد.(2)

کنفرانس ملل متحد پیرامون محیط زیست انسانی، محیط زیست را چنین تعریف کرده است:

انسان، مخلوق و شکل دهنده محیط زیست خود است؛ محیطی که به وی


1- محمد نقی زاده، مقاله «جهان بینی و حفاظت محیط زیست» نامه فرهنگستان علوم، ش 22، ص155.
2- مجموعه قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست ایران، 1379.

ص:11

بقای فیزیکی، فرصت رشد معنوی (اخلاقی، اجتماعی و روحی) عطا می کند.(1)

محیط زیست در همایش زمین نیز چنین تعریف شده است:

انسان ها موضوع اصلی هرگونه توسعه هستند. برخورداری از سلامت و توانایی جسمی و روحی جزو حقوق انسان ها در انطباق با طبیعت است.(2)

شورای اقتصاد اروپا، محیط زیست را این گونه تعریف کرده است:

محیط زیست شامل آب، هوا، خاک وعوامل درونی و بیرونی مربوط به حیات هر موجود زنده می گردد.(3)

2. جهان بینی و محیط زیست؛ مقدس بودن یا نبودن طبیعت

2. جهان بینی و محیط زیست؛ مقدس بودن یا نبودن طبیعت

اصولاً در طول حیات بشر بر این کره خاکی، دوگونه جهان بینی پدید آمده و فعالیت های جوامع بشری را سامان بخشیده است: جهان بینی الهی و جهان بینی مادی. این جهان بینی ها دربردارنده دو اندیشه دینی (الهی و توحیدی) و غیردینی (غیر الهی و مشرکانه و مادی) هستند.

در تعریف رابطه انسان با جهان یا محیط زیست نیز همین دو جهان بینی نقش دارند. آگاهی به هویت انسان، موضوع مهمی است که در جهان بینی های مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متضادی برای آن بیان شده است و پیرو آن، نقش هایی که برای او در زمین و هدفی که برای حیات وی قائل هستند، متفاوت است.

با توجه به دو جهان بینی یاد شده و با عنایت به نقش جهان بینی ها در


1- بیانیه کنفرانس ملل متحد پیرامون محیط زیست انسانی استکهلم _ 1972.
2- کنفرانس ملل متحد پیرامون محیط زیست و توسعه، معروف به همایش زمین ریودوژانیرو _ 1992.
3- مقاله «جهان بینی و حفاظت محیط زیست»، ص 155.

ص:12

جهت دهی و هدایت فکر و عمل انسان ها در رسیدن به هدفی که برای انسانیت قائل هستند، به راحتی می توان دست کم دو نوع برخورد با طبیعت و دو روش بهره گیری از منابع طبیعی را معرفی کرد.

اولین و مهم ترین موضوع در تفاوت این دو نوع نگرش، عبارت از تفاوت در قائل بودن حیات و معنا برای طبیعت است. یک جهان بینی، طبیعت را موجودی هوشمند و دارای حیات و معنا می شمارد و برای آن ملکوت و تقدس قائل است. ازاین رو، قوانینی را بر آن حاکم می داند که تخطی از آنها زمینه مبارزه عالم با عناصر خاطی را فراهم می کند که نتیجه آن یا اصلاح و به راه آمدن یا هلاک عنصر و عضو خاطی _ حتی انسان _ خواهد بود.(1)

تفکر دیگر، طبیعت را ماده ای بی جان و بدون درک و شعور و معنا معرفی می کند که هرگونه تصرف در آن به منظور کسب ثروت و پاسخ گویی به هواهای نفسانی، مجاز است.

جهان بینی توحیدی نمی تواند جهان طبیعت و عالم وجود و عناصر آن را پوچ و بی درک و شعور قلمداد کند. بدین ترتیب، ره آورد جهان بینی توحیدی، تفسیر معنوی جهان و محیط زیست و عناصر آن است. از نظر انسان موحد، هستی، نه دستگاهی مادی، بی شعور، پوچ و بی هدف، بلکه یک پیکره زنده، حساس، خودآگاه و دارای نیروی اراده، علم، آرمان و آفرینندگی است. براین اساس، طبیعت از مجموعه هماهنگ پدیده ها و نمودها (آیات) دقیق علمی تشکیل شده و در جهت هدفی متعالی در حرکت است.(2)


1- محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 13، ص 14.
2- مقاله «جهان بینی و حفاظت محیط زیست»، صص 146 _ 148.

ص:13

مکتب هایی که بر پایه جهان بینی مادی استوارند و به هدف داری هستی و وجود عالمی ورای این عالم محسوس باور ندارند، با محیط زیست چنان رفتار می کنند که در زندگی خود بتوانند بیشترین بهره را از آن ببرند. هواداران این مکتب ها چون زندگی را فناپذیر و منحصر به جهان مادی می دانند، هرچند برای تنظیم زندگی خود در این جهان، قوانین و مقرراتی وضع می کنند، ولی تا زمانی پیرو این قوانین هستند که نیروی قانون را ناظر بر کردار خود ببینند. در غیر این صورت، امکان دارد به هر کردار ناپسندی دست یازند. وانگهی به سبب باور نداشتن پیوستگی عناصر طبیعت و لازم ندیدن رعایت حقوق آن، دم را غنیمت می شمرند و حداکثر بهره برداری از طبیعت را در درجه اول برای تأمین هرچه بیشتر منافع و لذت خویش و سپس برای فرزندان و نسل های آینده خود سرلوحه کارشان قرار می دهند.(1)

در مقابل، بر اساس جهان بینی دینی (اسلامی)، هستی دارای حقیقتی واحد است. وجود و همه عناصر آن تجلی ذات حق تعالی و ساخته و پرداخته حکمت بی همتای اوست. بنابراین، در ذات خود از ارج و اعتباری ویژه برخوردار است. نفس هستی ارزش دارد تا چه رسد به اینکه همه جلوه ها و نمودهای آن بر اساس حکمت محض و خیر و سودمندی آفریده شده باشد.

تمام اجزای هستی همیشه در حال فعل و انفعال و جنب و جوشند. پس زنده اند و پویا و با این سرزندگی و پویایی، زندگی را استمرار می بخشند و


1- صلاح الدین محلاتی، مقاله «رفتار زیست محیطی، باور و جهان بینی»، اطلاعات، دوشنبه 19 آبان 1382.

ص:14

زمینه را برای بقای آدمی مهیا می سازند. هستی و عناصر طبیعت از سه نظر دارای تقدس و شایسته تکریمند:

1. آفریده دانای مطلقند؛

2. پدیدآورنده و استمراربخش زندگی اند و خالق زیبایی، سرور، نشاط و آرامشند؛

3. نفس وجود و هستی و عناصر سازنده آن، پویا، زنده و هوشیارند: «إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ.» (اسراء: 44) همچنین نظام آفرینش را تشکیل داده و بر مبنای حکمت محض آفریده شده اند و در گردونه حیات، نقشی سازنده برعهده دارند. به همین دلیل، از حقوقی برخوردارند که مهم ترین آنها حق ادامه حیات، سلامت و پاکیزه داشتن و اسراف نکردن در استفاده و تلف نکردن بیهوده آنهاست؛ چه آنکه سلامت و پاکیزه داشتن طبیعت و محیط زیست، مایه سلامت هستی از جمله انسان است و تخریبش موجب ویرانی و بیماری زندگی و به هم خوردن توازن حیات دیگر موجودات:

اگر یک ذره را برگیری از جای

خلل یابد همه عالم سراپای

3. طبیعت در آموزه های اسلامی

اشاره

3. طبیعت در آموزه های اسلامی

طبیعت و عناصر آن مورد عنایت ویژه کتاب الهی است. در قرآن بیش از بیست و سه بار به مقوله تسخیر طبیعت و منابع آن(1) و هجده بار به احیای


1- برای نمونه، نک: جاثیه: 13.

ص:15

طبیعت(1) پرداخته شده است. همچنین بیش از پانزده مورد لفظ بحر و مانند آن،(2) دوازده مورد الفاظ جبل و جبال،(3) دوازده مورد ریح و ریاح،(4) پنج مورد شجر،(5) نه مورد نهر و انهار،(6) دوازده مورد دابّه و دوابّ،(7) بیش از صد مورد لفظ زمین(8) و شصت مورد لفظ سماء(9) در قرآن کریم به کار رفته است.

الف) طبیعت، آیت الهی

الف) طبیعت، آیت الهی

طبیعت و اجزا و قوانین حاکم بر آن در آموزه های اسلامی به عنوان «آیات الهی» مطرح هستند که تدبّر و تعقل در آنها انسان را به شناخت بهتر عالم وجود و عظمت و قانون مندی آن و در نهایت، به شناخت خالق هستی و حکمت و قدرت و علم و وحدانیت او رهنمون می سازد.

به بیان دیگر، طبیعت در آموزه های اسلامی یکی از ابزارهای شناخت است. ازاین رو، بسیاری از آیات قرآن کریم بیانگر توجه به طبیعت به عنوان آیات (نشانه های علم و قدرت) الهی و ابزار شناخت هستند. برای نمونه، خدای تعالی می فرماید:

أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَی السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَ إِلَی الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَ إِلَی اْلأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ.


1- برای نمونه، نک: روم: 50.
2- برای نمونه، نک: نحل: 14.
3- برای نمونه، نک: نبأ: 7 و 8 .
4- برای نمونه، نک: اعراف: 57 .
5- برای نمونه، نک: یس: 80.
6- برای نمونه، نک: نمل: 61.
7- برای نمونه، نک: فاطر: 45.
8- برای نمونه، نک: اعراف:10.
9- برای نمونه، نک: ذاریات: 22.

ص:16

(غاشیه:17_21).

آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته شده و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ پس [ای پیامبر!] تذکر ده که تو تنها تذکردهنده ای!

در توضیح بیشتری در این باره آمده است:

مگر به آسمان بالای سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و برای آن هیچ گونه شکافتگی نیست. و زمین را گستردیم و در آن لنگر [کوه ها] فرو افکندیم و در آن از هرگونه جفت دل انگیز رویانیدیم [تا] برای هر بنده توبه کاری، بینش افزا و پندآموز باشد. و از آسمان، آبی پربرکت فرود آوردیم. پس بدان آب، باغ ها و دانه های دروکردنی رویانیدیم و درختان تناور خرما که خوشه های روی هم چیده دارند. [اینها همه] برای روزی بندگان است و با آن آب، سرزمین مرده ای را زنده گردانیدیم. رستاخیز [نیز] چنین است. (ق: 6 _ 11)

آیا این آیات دل کش و زیبا بر مدّبری حکیم، دانا، خالق، روزی ده و قدیر دلالت نمی کنند؟ چه آنکه هستی دادن و تنظیم عملکردی چنین شگفت انگیز برای هر یک از این عناصر طبیعی در جهت برقراری جهانی در نهایت نظم وحساب و پیچیدگی، جز از آفریننده ای حکیم امکان پذیر نیست.

در روایات رسیده از معصومان علیهم السلام به ویژه در روایت مفصلی که حضرت امام صادق علیه السلام به مفضل بن عمر جعفی _ از اصحاب خاص خود _ بیان فرموده،(1) بر این امر تأکید شده است. برای نمونه، درباره حکمت های نهفته در مرگ درختان و تجدید حیات آنها در توحید مفضل چنین آمده است:


1- 1.به کتاب توحید مفضل معروف است.

ص:17

در انواع تدبیرها و حکمت های نهفته در آفرینش درخت بیندیش. می بینی که هر سال می میرد، ولی حرارت غریزی آن در چوبش می ماند و مواد میوه ها از آن زاده می شود و آن گاه در همه جا پراکنده می شود و چنان که غذاهای متنوع و لذیذ به تو می دهند، میوه های گونه گون و گوارا و خوش طعم به تو تقدیم می کنند. شاخه ها مانند دست به سوی تو دراز می شوند و میوه های نیکو در اختیارت می نهند. ریحان ها چنان در برابرت ایستاده اند که گویی خود را به تو هدیه می کنند. این حساب و کتاب دقیق و حکمت عظیم جز از سوی مقدّر حکیم از آن کیست و چرا این گونه است؟ آیا جز برای آن است که آدمی را از لذت و سود این میوه ها بهره رسانند؟ شگفتا که مردم به جای سپاس بر نعمت، انکار منعم می کنند.

همه این بیان ها لزوم ارتباط نزدیک انسان و طبیعت را گوشزد می کنند و ضروری می نماید تا امکان بهره گیری از این آیات الهی و تفکر در آنها و نیز استفاده از قوانین حاکم بر آنها برای ایجاد محیط مناسب زندگی انسان فراهم آید.

ب) طبیعت، آفریده و پرورده خداوند

ب) طبیعت، آفریده و پرورده خداوند

اسلام به طبیعت نگاه تنگ نظرانه مادی ندارد، بلکه از زاویه ای غیرمادی بدان می نگرد. از نگاه قرآن _ چنان که گذشت _ طبیعت، آفریده خداوند حکیم، دانا و تواناست که هیچ گونه سستی، کاستی، ضعف و جهالتی در کار او راه ندارد. خداوند، این خلقت عظیم و اعجاب آمیز و شکوهمند را به حال خود رها نساخته، بلکه پیوسته به پرورش و هدایت آن مشغول است:

رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)

پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی در خور داده و سپس آن را هدایت کرده است.

ص:18

ج) طبیعت، نعمت خداوند

ج) طبیعت، نعمت خداوند

طبیعت، نعمت بزرگ خداوند است که از سر لطف در اختیار آدمی نهاده است تا در پرتو بهره برداری از آن، نیازهای خود را برآورد و با دیدن زیبایی های اعجاب آمیز آن، زمینه شادابی و نشاط در او فراهم آید. آیات و روایات فراوانی، زمین، آسمان، شب و روز، ماه و خورشید و ستارگان، آب و خاک و گیاهان و دانه ها و کوه ها را نعمت و گاه رحمت الهی دانسته اند.

این نعمت های بی شمار را خدای مهربان و حکیم در اختیار جانشین خود، انسان نهاده و او را امانت دار خزاین خود در زمین قرار داده است. به همین دلیل، عمران و آبادی زمین(1) و در پی آن، شکر برخورداری از این نعمت ها و در نهایت، حفظ این امانت ها را از او خواسته است.

4. اسلام و شیوه تصرف در طبیعت

4. اسلام و شیوه تصرف در طبیعت

آموزه های اسلامی با بیان اصولی تغییرناپذیر و جاودانی، شیوه تماس و بهره گیری انسان ها از منابع طبیعی را در قالب تبیین ارزش های حاکم بر حیات به خوبی روشن می کند. اصول و ارزش هایی چون «حفظ تعادل»،(2) «پرهیز از اسراف»،(3) «اصلاح زمین»(4) و مانند آنها مشخص می سازد که هرگونه دخل و تصرف در طبیعت باید به کمال اصلاحی بینجامد و به دور از فساد، اسراف، تباهی و بیهودگی باشد.


1- ر.ک: هود: 61.
2- رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتُ وَ الاْءَرْضُ؛ آسمان ها و زمین به عدل تعادل و توازن برپاست.» تفسیر صافی، ج 2، ص 638.
3- نک: اعراف: 31؛ نساء: 6.
4- نک: اعراف: 56.

ص:19

به طور خلاصه می توان گفت که تفکر اسلامی به شدت مبلّغ و مشوّق حفاظت محیط زیست است و این تفکر حتی در مناسک عظیمی چون حج نمود یافته است. از آنجا که مناسک حج را می توان الگویی برای زندگی مسلمانان قلمداد کرد، توجه به مواردی از وظایف مُحرمین، نشان دهنده پیام حج به جامعه بشری درباره حفظ محیط زیست است.

یکی از محرّمات بر شخص مُحرِم، کشتن حیوانات و صید و شکار آنهاست و دیگری، حرمت کندن گیاهان از زمین است. البته این نهی به گیاهانی که خود شخص نکاشته است، منحصر می شود.(1)

همه اینها علاوه بر معانی معنوی و جنبه نمادینی که در خود مستتر دارند، به روشنی بیانگر توجه به حفاظت از محیط زیستی است که در سلامت و بقای انسان نقش اساسی ایفا می کند.

برخی ازمناسک حج، از جمله وقوف در عرفات و مشعر و برخی محرّمات از جمله کندن درخت یا بوته، کشتن حیوانات، حرکت کردن در سایه و پوشانیدن سر در گرمای روز، جملگی از تماس انسان با طبیعت و زندگی مسالمت آمیز با آن حکایت دارد.(2)


1- نک: امام خمینی رحمه الله، مناسک حج، ص 82 .
2- محمد نقی زاده، مقاله «طبیعت در تعالیم اسلامی»، کیهان، یک شنبه 23 دی 1380.

ص:20

فصل دوم: تخریب طبیعت و بحران های زیست محیطی

اشاره

فصل دوم: تخریب طبیعت و بحران های زیست محیطی

زیر فصل ها

1. چشم انداز بحران های زیست محیطی

2. مفهوم شناسی بحران زیست محیطی

3. ارزیابی بحران های زیست محیطی

4. آمارهای هشداردهنده زیست محیطی

5. زمینه های تخریب محیط زیست در ایران

1. چشم انداز بحران های زیست محیطی

1. چشم انداز بحران های زیست محیطی

در دو قرن اخیر با رشد روزافزون علوم و فنون، قدرت دخالت انسان در طبیعت و محیط زیست با سرعتی شگرف افزایش یافته است. هم زمانی رشد صنعتی با حاکمیت نظام های سرمایه داری بر بیشتر جوامع انسانی و رشد بی رویه جمعیت سبب شده است تا شهروندان امروزین به گونه ای خطرناک به استثمار مواد و ذخایر طبیعی خود و نسل های آینده بپردازند.

تخریب محیط زیست، نابودی جنگل ها و مراتع، آلودگی شدید آب و خاک، کمبود منابع انرژی، افزایش بیماری ها و افول ارزش های اخلاقی در جوامع بشری از نتایج ناگوار این فرایند است.(1)

از همین رو، کارشناسان و صاحب نظران، خطرها و چالش های زیست محیطی را، نه مسئله ای ملی و محدود به یک یا چند کشور، بلکه معضلی جهانی می دانند، چنان که در دهه 1960، مردم بسیاری در سراسر جهان با وضع بحرانی در محیط زیست جوامع خود روبه رو شدند: باران های اسیدی شروع به نابودی جنگل ها کردند؛ زباله ها و پس ماندهای صنعتی، آلودگی و مسمومیت را برای رودخانه ها به ارمغان آوردند؛ شهرها در انبوه دود ناشی از


1- مقاله «بحران محیط زیست»، روزنامه کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380، سال شصتم، ش 17204.

ص:21

احتراق سوخت اتومبیل هاو صنایع، دچار خفگی شدند و منابعی که روزگاری غنی و سرشار بودند، رو به زوال نهادند.

در آن هنگام، شمار اندکی از دانشمندان درباره پیوستگی جهانی این معضلات سخن گفتند و هشدار دادند که ما انسان ها به سرعت قربانی موفقیت ها و رشد و توسعه جوامع خود خواهیم شد؛ قربانی موفقیت در کسب توانایی برای تاراج تمام سیاره ای که به فرموده قرآن، «گهواره زیست»(1) و حامی و نگه دار ماست.

به طور کلی، عوامل اصلی تخریب و آلودگی محیط زیست عبارتند از: افزایش جمعیت، افزایش مصرف انرژی، افزایش دمای کره زمین، تخریب جنگل ها و مراتع، نابودی و تهدید گونه های متفاوت حیوانی، مصرف بیش از حد سموم و مواد شیمیایی و در نتیجه، آلودگی آب، خاک و هوا.

2. مفهوم شناسی بحران زیست محیطی

2. مفهوم شناسی بحران زیست محیطی

بشریت در چهار سده اخیر با پیشرفت های خیره کننده علمی روبه رو بوده است. دگرگونی های بزرگی در جریان توسعه علمی جوامع اتفاق افتاده و دانسته های علمی در عرصه های مختلف، توانایی هایی به آنها بخشیده که در مقایسه با گذشته و حتی سراسر تاریخ مکتوب بشری، بی سابقه است.

تغییرهایی که انسان در طبیعت و محیط زیست فردی و اجتماعی اش پدید آورده، تغییرهای شگرفی است که منشأ خدمات بزرگی نیز به شمار می رود، ولی واقعیت این است که در کنار این خدمات، مشکلاتی هم پیدا شده که رو


1- «أَ لَمْ نَجْعَلِ اْلأَرْضَ مِهادًا». نبأ: 6.

ص:22

به افزایش است.

گمان می رفت با پیشرفت علم و صنعت، انسان ها از ذخایر موجود در این جهان _ که پایان ناپذیر می نمود _ در مسیر بهبود زندگی خود بیشتر بهره برند و به رفاه و آسایش بیشتری دست یابند. به تدریج این درک به وجود آمد که برداشت حاضر، شتاب زده بوده و چنین نیست که هر چه از طبیعت برداشت شود، محصول این انبار به پایان نرسد. بنابراین، یکی از جلوه های بحران طبیعت این است که انرژی ها و ذخایر مورد استفاده بشر در طبیعت، محدود و رو به کاهش است.

دومین جلوه این است که با حرکت علمی و صنعتی بشر، محیط زیست ساخته شد، ولی به تدریج، همین محیط دچار آلودگی و تخریب گردید و دست کم تعادل و توازن موجود در آن مختل شد.

تصور پیشین بر این بود که طبیعت همان گونه که منشأ مواد و انرژی است، می تواند مواد زاید ناشی از تولیدات صنعتی را در خود حل و جذب کند و دوباره به صورت قابل مصرف درآورد و در اختیار ما گذارد. در حالی که اکوسیستم طبیعت نمی تواند به طور نامحدود، مواد زاید صنعتی را در خود نگاه دارد و در عین حال آسیبی نبیند.

همچنین با وجود آنکه از سویی استفاده از فن آوری فراورده هایی چون سموم گیاهی و کود شیمیایی موجب افزایش بهره وری زمین می گردد، ولی از سوی دیگر، انباشته شدن بعضی مواد شیمیایی سبب برهم خوردن تعادل

ص:23

موجود در آب و خاک می شود. برای نمونه، مواد سنتتیکی(1) تولید شده، دیگر در طبیعت تجزیه نمی شود.

آلودگی ناشی از صدا، امواج، اشعه، تشعشعات مغناطیسی و غیرمغناطیسی، آلودگی هوا (اسموگ) و استفاده از تلفن های همراه و اینکه دریافت امواج در کنار مغز _ که خود امواج الکتریکی تولید می کند _ می تواند سبب ایجاد اختلال در مغز شود، همگی موجب نگرانی بشر امروز است.

نتایج مطالعه درباره رادیو اکتیو، آن هم نه تنها به شکل سلاح های اتمی، بلکه حتی انواع صنعتی آن، نشان می دهد که این مواد در کنار فواید عظیمی که دارند، می توانند مشکلات پیچیده ای نیز به وجود آورند.

غذاهای مصرفی امروزی در مقایسه با آنچه درگذشته به دست مصرف کننده می رسید، از نظر ترکیبات و انباشته شدن مواد مختلف موجود در غذا، تفاوت دارد که به دلیل عملکرد متفاوت ما در زمینه کشاورزی است. زمین با افزایش دما روبه روست که ناشی از پدیده گل خانه ای است؛ یعنی گرما همان گونه که در گل خانه انباشته می شود، در جو زمین نیز جمع می شود و درجه حرارت زمین به تدریج افزایش می یابد. سپس جریان طبیعی و منظم بادها به هم می خورد، به گونه ای که اندازه گیری مداوم جریان آب ها و بادها در ده سال اخیر نشان می دهد، جریان گلف سوئیم(2) در حال کاستن از دماست که بر تغییرات آب و هوایی امریکای جنوبی و اروپا اثر خواهد گذاشت. همچنین یخ های


1- مواد سنتتیکی: موادی که از ترکیبات شیمیایی با پلیمراسیون هیدروکربن ها اولوفین ها تولید می شود.
2- نوعی جریان دریایی.

ص:24

قطبی در حال آب شدن تدریجی هستند که این امر سبب می شود سطح آب های عمومی بالا رود. ازاین رو، پیش بینی شده است که بخش قابل توجهی از برخی کشورها مانند بنگلادش _ که درآن فاصله زمین از سطح دریا اندک است _ به زیرآب برود و بخشی ازمحیط زیست انسان ها با دگرگونی های بزرگی روبه رو شود.

در کنار همه این پدیده ها، از چند سال گذشته این امکان برای بشر به وجود آمده است که از روی جانوری که از جنبه های گوناگون مناسب تشخیص می دهد، پس از تغییرهای ژنتیکی ممکن، تکثیر کند. این روش، مسیر عادی زاد و ولد را نمی پیماید، بلکه در آن، یک سلول جنسی جانوری را با سلول جنسی دیگری از همان جانور همراه می کنند تا تکثیر آنها درست مثل کار دستگاه کپی انجام شود. دو جانور پدیدآمده به این روش، به جز تفاوت مکانی و زمانی به دلیل تقدم و تأخری که دارند، هیچ فرقی با هم نخواهند داشت. در مجموع به این عمل «کلونینگ» گفته می شود.

حال این پرسش مطرح می شود که اگر این مسئله درباره انسان عملی شود، چه خواهد شد. شاید اکنون به نظر خواب و خیال برسد که کسی ارتشی با قد، جثه، توانایی و ضریب هوشی مورد نظر خود سفارش بدهد، ولی با وجود امکانات علم ژنتیک، چنین رؤیایی چندان دور از دست رس نخواهد بود.

آنچه بیان شد، امکانات عظیمی است که فن آوری در اختیار انسان گذاشته است. در این میان، چگونگی برخورد با این پدیده ها، مهم است. به هر حال، این مسائل هم اکنون در مدرسه ها، رسانه ها، مجامع تصمیم گیری ملی و

ص:25

بین المللی به صورت جدی مطرح است.(1)

3. ارزیابی بحران های زیست محیطی

3. ارزیابی بحران های زیست محیطی

کلاس توپفر، مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، در گزارش خود با عنوان «چشم انداز جهانی محیط زیست _ 3 (Geo-3)» اظهار می دارد:

کره زمین در یک وضعیت فوق العاده بحرانی قرار دارد و این وضعیت، تداوم بقای جنگل ها، اقیانوس ها، رودخانه ها، کوه ها، حیات وحش و دیگر عناصر حیات را که نیاز نسل امروز و فرداست، شدیدا با مخاطره مواجه کرده است. ما در حال حاضر، صدها اظهارنامه، توافق نامه، راهنما و راه کار قانونی تدوین شده در دست داریم تا به حل مشکلات زیست محیطی و عوامل تهدیدکننده بپردازیم. این عوامل، سلامت انسان ها و حیات وحش ساکن بر این سیاره را در وضعیت فوق العاده ای قرار داده است.

چشم انداز جهانی محیط زیست _ 3 (Geo-3)، کامل ترین ارزیابی جهانی از محیطی است که ما در آن زندگی می کنیم. بر اساس این گزارش، تقریبا سراسر جهان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، ولی آثار آن در کشورهای فقیر و جهان سومی بیش از پیش مشهود خواهد بود.

این گزارش می افزاید:

با وجود اینکه در امریکای شمالی و اروپا به منظور بهبود کیفیت آب وهوا اقداماتی انجام شده است و تلاش های بین المللی برای توقف صدور آلاینده های شیمیایی مؤثر بر لایه ازن تا حدودی موفقیت آمیز بوده، ولی باز هم


1- 3.سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، مقاله «طبیعت در بحران»، جام جم، شنبه 24 خرداد 1383، سال پنجم، ش 1168.

ص:26

محیط زیست جهانی در یک حالت فوق العاده به سر می برد.

چشم انداز جهانی محیط زیست _ 3، فشارهای موجود بر زمین را که حیات همه زیست مندان را به خطر انداخته است، چنین توصیف می کند:

الف) فشار جمعیت: از سال 1972 تا به امروز حدود دو میلیارد و 220 هزار نفر به جمعیت ساکن در این سیاره افزوده شده است.

ب) فرسایش خاک: بیش از دو میلیارد هکتار خاک (یعنی به اندازه وسعت دو کشور کانادا و ایالات متحده) که مجموعا 15 درصد سطح زمین را تشکیل می دهد، با فعالیت های انسانی تخریب شده است.

ج) منابع آب: 50 درصد رودخانه های جهانی به طور جدی از بین رفته یا با آلودگی های شدید روبه رویند. کاهش منابع آبی جهان تا نیمه دهه 90 م. تنها حدود 40 درصد مردم جهان را با مشکل روبه رو کرده بود.

د) جنگل ها: از سال 1990 تاکنون، 4/2 درصد از پوشش جنگلی زمین از بین رفته است.

ه) حیات وحش: تقریباً 25 درصد از پستانداران و 12 درصد از پرندگان با خطر انقراض روبه رو هستند.

و) ماهی ها: نزدیک به یک سوم ذخایر ماهی آب های جهان از میان رفته است.

گزارش برنامه محیط زیست سازمان ملل می افزاید:

با ادامه این روند غلط و تخریب منابع و بهره برداری بی رویه که عواقب آن مانند وضعیت آخرین دوره عصر یخ بندان خواهد بود، بدون اقدام جهانی، حدود دویست میلیون نفر از مردم زمین به علت خشک سالی یا سیل مجبور به آوارگی خواهند شد.(1)

یک پژوهش علمی نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی ممکن است


1- مقاله «هشدار در مورد تغییر وضعیت آب و هوایی زمین»، نیازمندی های جام جم، یک شنبه 14 آبان 1358.

ص:27

بیش از یک میلیون گونه حیوانی و گیاهی را در جهان تا سال 2050 نابود کند. به گزارش مجله «طبیعت»، این پژوهش که شش منطقه جهانی را پوشش داده است، نشان می دهد که یک چهارم گونه های حیوانی و گیاهی موجود زمین با خطر نابودی روبه رو هستند.(1)

4. آمارهای هشداردهنده زیست محیطی

4. آمارهای هشداردهنده زیست محیطی

به این آمارهای تأسف بار هم توجه کنید تا عمق فاجعه را بیشتر دریابیم:

* سالانه سه میلیون کودک بر اثر آلودگی محیط زیست قربانی می شوند.(2)

* در صد سال گذشته، نه میلیون تن از خاک بارور کره زمین فرسایش داشته است که بیشترین حد تخریب آن در کشورهای در حال توسعه است.(3)

* متأسفانه در کشور ما هر ساله 5/1 میلیارد تن خاک مورد فرسایش قرار می گیرد.(4)

* همه ساله بیش از 400 هزار هکتار جنگل تخریب می شود.(5)

* کارشناسان محیط زیست معتقدند 1088 گونه زیستی از موجودات زنده جهان در شرف نابودی اند.(6)

* سالانه حدود شش میلیون هکتار از اراضی حاصل خیز به زمین های لم یزرع تبدیل می شود.(7)


1- مقاله «تهدید همه جانبه طبیعت»، ضمیمه اطلاعات، چهارشنبه 6 خرداد 1383، ش 13063.
2- همشهری، سه شنبه 14 اسفند 1380.
3- کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380.
4- کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380.
5- کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380.
6- کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380.
7- کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380.

ص:28

* 2/72 درصد آلودگی هوای تهران ناشی از وسایل نقلیه موتوری است. روزانه بیش از 3500 تن منواکسید کربن، 320 تن هیدروکربن، 285 تن اکسیدهای نیتروژن، 45 تن اکسیدهای گوگرد و 2 تن سرب وارد هوای تهران می شود.(1)

* تا 30 سال آینده تنها یک سیاره فقیر و بی حاصل باقی خواهد ماند؛ چه آنکه در حال حاضر نیمی از مردم جهان از نظر دست رسی به آب بهداشتی و کافی در تنگنایند و حدود 5/2 درصد از آنان با خطر مرگ و گرسنگی شدید روبه رو هستند.(2)

* سِر نیکولاس استرن، اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی نیز با تهیه گزارشی 700 صفحه ای در مورد تغییر وضعیت آب و هوایی زمین برای دولت بریتانیا، اعلام داشته است که در صورت کوتاهی دولت ها از مقابله جدی با این مشکل، جهان با بحران اقتصادی بزرگی روبه رو خواهد شد و تا سال 2050، بخش های بزرگی از کره زمین غیرقابل سکونت خواهد گردید. بنابراین گزارش، بی اعتنایی به تغییر وضعیت آب و هوایی زمین می تواند به مشکلات زیر بینجامد:

سیل ناشی از بالا رفتن سطح آب دریاها، حدود صد میلیون نفر را بی خانمان می کند. در نتیجه ذوب شدن یخچال های قطبی، یک ششم جمعیت کره زمین دچار کمبود آب آشامیدنی خواهند شد. حیات وحش به خطر می افتد و در بدترین وضعیت، 40 درصد از انواع موجودات حیات وحش منقرض می شوند.


1- ایران، دوشنبه 31 مرداد 1384، سال یازدهم، ش 3229.
2- مژگان جمشیدی، «سه دهه سیاه در پیش است»، همشهری، جمعه 10 خرداد 1381، سال دهم، ش 2737.

ص:29

نتیجه خشک سالی، پدید آمدن میلیون ها «پناهنده آب و هوایی» خواهد بود. ادامه روند موجود می تواند به کاهش رشد اقتصادی در جهان تا 20 درصد بینجامد، در حالی که مقابله با این مشکل در حال حاضر تنها یک درصد تولید ناخالص داخلی کشورها را به خود اختصاص می دهد.

حرکت به سوی دنیایی که در آن از سوخت های فسیلی کمتری استفاده شود، به معنای اندکی فقیرتر بودن است، ولی اگر این اقدام به تعویق بیفتد، هزینه های آن برای مردم دنیا بسیار بیشتر خواهد بود.

دمای زمین در صورت ادامه روند کنونی، در 100 تا 150 سال آینده با 5 درجه افزایش روبه روخواهد شد.

که عواقب آن مانند وضعیت آخرین دوره عصر یخبندان خواهد بود. بدون اقدام جهانی، حدود 200 میلیون نفر از مردم زمین به علت خشک سالی یا سیل، آواره خواهند شد.(1)

* در حال حاضر روزانه 38 تا 42 هزار تن انواع زباله های شهری در کشور تولید می شود که از این مقدار، حدود 5/6 تا 7 هزار تن فقط در تهران تولید می شود. بررسی ها نشان می دهد بسیاری از این پس مانده ها که حاوی پس ماندهای صنعتی و بیمارستانی هستند و در شمار مواد زاید خطرناک قرار می گیرند، بدون رعایت ملاحظات زیست محیطی و فنی، در محیط تخلیه می شوند که آلودگی شدید آب و خاک را در بسیاری از مناطق کشور به همراه داشته است.(2)

* بر اساس اطلاعات موجود، میزان تولید زباله های جامد صنعتی کشور در


1- مقاله «هشدار در مورد تغییر وضعیت آب و هوایی زمین»، نیازمندی های جام جم، یک شنبه 14 آبان 1385.
2- هفته نامه برنامه، شنبه 13 تیر 1383، ش 72.

ص:30

کارگاه های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر، از حدود 2364 هزار تن در سال 1374، با رشد سالانه 2/18 درصد، به 4616 هزارتن در سال 1378 افزایش یافته است. در مجموع در طول سال های 1374 تا 1378، حدود 6/16 میلیون تن زباله صنعتی در کشور تولید شده است که بخش زیادی از آنها به صورت غیر اصولی و بدون رعایت موازین حفظ محیط زیست، در محیط تخلیه شده اند.(1)

* در صد سال گذشته، دمای هوای زمین به واسطه وجود گازهای گل خانه ای، به طور متوسط یک درجه گرم تر شده است. همین یک درجه افزایش دما سبب شده است که مقدار زیادی از یخ های قطب های شمال و جنوب ذوب شود. در پنجاه سال گذشته، به علت ذوب شدن یخ های قطب جنوب و جدا شدن تکه های یخ از قطب، جمعیت پنگوئن ها به نصف کاهش یافته است.(2)

* در حال حاضر، دو میلیارد نفر از مردم دنیا به آب پاکیزه دست رسی ندارند.(3)

* واقعیت این است که هر ساله 5/2 میلیون تن آفت کش شیمیایی در جهان مصرف می شود.(4)

*به طور کلی، روزانه در نواحی شهری کشور 30 هزار، در روستاها


1- هفته نامه برنامه، شنبه 13 تیر 1383، ش 72.
2- همشهری، سه شنبه 2 مرداد 1380.
3- جام جم، شنبه 29 فروردین 1383.
4- جام جم، 23 اردیبهشت 1383.

ص:31

15 هزار و در بیمارستان ها، 350 تن زباله تولید می شود.(1)

* سالانه 10 میلیارد تومان از سرمایه های پایتخت (تهران) صرف جمع آوری زباله از کانال ها و جوی های آب می شود.(2)

* روزانه حدود 40 هزار تن زباله در بخش شهری کشور تولید می شود.(3)

* متأسفانه آفت کش ها، مشکلات متعددی را ایجاد کرده اند، به گونه ای که سالانه یک میلیون نفر به وسیله آفت کش ها، مسموم وحدود 20 هزار نفر تسلیم مرگ می شوند. از دیگر آثار مستقیم و غیرمستقیم مصرف سموم، تجمع آفت کش ها در مواد غذایی، ایجاد سرطان در انسان، آلودگی محیط زیست، از هم گسیختگی اکوسیستم ها و از میان رفتن شکارچیان طبیعی آفات و بیماری هاست.(4)

* ما در جهانی زندگی می کنیم که در هر 10 ثانیه، کودکی از بیماری بر اثر آب آلوده می میرد و یک پنجم تمام مرگ و میرها به سبب آلودگی های زیست محیطی است.(5)

* از تخریب جنگل های بارانی،(6) عدد و رقم مشخصی در دست نیست. بر اساس یافته های پژوهشی، دست کم 50 میلیون هکتار از این جنگل ها در سال


1- جام جم، چهارشنبه 2 اردیبهشت 1383.
2- جام جم، چهارشنبه 2 اردیبهشت 1383.
3- جام جم، یک شنبه 3 خرداد 1383.
4- جام جم، یک شنبه 3 خرداد 1383.
5- همشهری، شنبه 31 فروردین 1381.
6- اصولاً جنگل های بارانی به وسیله دو عامل شناخته می شوند: موقعیت که در نواحی گرم قرار دارند، و میزان بارندگی در آنها که در سال چهار تا هشت متر در جنگل های مناطق حارّه ای باران می بارد.

ص:32

تخریب می شود که این مقدار با مساحت کشور انگلستان، ولز و اسکاتلند برابر است.(1)

* مصرف سوخت فسیلی در کشورهای صنعتی، علت انتشار دو سوم گاز کربنیک حاصل از این سوخت هاست. گازکربنیک، گاز اصلی گل خانه ای است. سوخت های مصرف شده در این جوامع، سه چهارم اکسیدهای گوگرد و ازت به وجود آورنده باران های اسیدی را آزاد می کند. کارخانه های این کشورها بخش بزرگی از زباله های شیمیایی زیان آور جهان را به وجود می آورند. تأسیسات نظامی 99 درصد کلاهک های اتمی دنیا را ساخته است. نیروگاه های اتمی شان نیز 96 درصد ضایعات رادیو اکتیو جهان را ایجاد کرده است. همچنین کولرهای گازی، افشانه ها و کارخانه های آنها 96 درصد کلرو فلورو کربن (C.F.C) منهدم کننده لایه محافظ ازن زمین را آزاد می سازد. بر اساس یک برآورد، هر شهروند متوسط کشورهای صنعتی، سه بار آب شیرین، ده بار انرژی و نوزده بار آلومینیوم بیشتر از هر شهروند متوسط کشورهای در حال توسعه مصرف می کند.(2)

* به نظر کارشناسان، بطری هایی که برای عرضه نوشابه موسوم به خانواده تولید می شود، از نوع موادی است که قابل بازیافت نیست.(3)

* متأسفانه در حال حاضر، تالاب انزلی که جاذبه ای اکوتوریستی به شمار


1- همشهری، شنبه 31 فروردین 1381.
2- همشهری، سه شنبه 14 اسفند 1380.
3- بیشتر مطبوعات.

ص:33

می آید، در حال مرداب شدن است. تالاب، مکانی است با حداقل 15 متر عمق، در حالی که هم اکنون ورود فاضلاب شهر رشت از طریق رودخانه زرجوب و ورود کودهای شیمیایی زمین های کشاورزی به تالاب انزلی موجب شده است کف تالاب 8 متر بالا بیاید. همچنین ورود مواد شوینده موجود در فاضلاب به این تالاب، موجب از بین رفتن موجودات زنده و ماهیان آن شده است. این تالاب زمانی متشکل از حیوان و گیاه بود، ولی در حال حاضر، حیوانات آن در حال از بین رفتن و گیاهان آن در حال زیاد شدن هستند. نیزارها نیز در سطح تالاب رشد کرده اند و گیاهی به نام «آزولا» _ نوعی سرخس آبی سرخ رنگ _ نیز تمام سطح تالاب را پوشانده و مانع از نفوذ نور و اکسیژن به تالاب می شود. به همین دلیل، تالاب در حال گندیدگی است.(1)

* هر فرد، روزانه 900 گرم زباله تولید می کند. هر تن زباله حدود 400 متر مکعب گاز گل خانه ای دی اکسید کربن متصاعد می کند و از هر تن زباله 400 تا 600 لیتر شیرابه خارج می شود که می تواند تأثیر خطرناکی روی آب و خاک داشته باشد.(2)

* بسیاری از مواد موجود در زباله ها سال ها سبب آلودگی و آسیب دیدن محیط زیست می شوند. شیشه و قوطی های فلزی و به ویژه آلومینیومی صدها سال روی زمین باقی می مانند. کیسه ها و ظروف پلاستیکی تجزیه ناپذیرند و به طور متوسط 500 سال در محیط باقی می مانند. کیسه های پلاستیکی همراه باد


1- مصاحبه دکتر پرویز کردوانی، ایران جمعه، سال نهم، ش 2447.
2- جام جم، سه شنبه 2 اردیبهشت 1382.

ص:34

همه جا پخش می شوند و بیشتر آنها سر از دریا درمی آورند و جانداران با بلعیدن آنها می میرند. چنانچه پلاستیک و نایلون موجود در زباله سوزانده شود، اسیدکلرید ریک ایجاد می کند که سبب آلودگی هوا و آسیب رساندن به انسان و دیگر موجودات می شود. بعضی از زباله های خانگی مثل انواع باتری، لامپ های مهتابی و جیوه ای و لوازم الکترونیکی به علت داشتن سرب، جیوه و کادمیوم در ترکیب خود، خطرناک هستند. همچنین تعویض خانگی روغن موتور ماشین و جاری کردن آن در فاضلاب شهری به دلیل وجود مواد سمّی، سبب آلودگی آب ها می شود. یک لیتر روغن موتور می تواند تا یک میلیون لیتر آب سالم را آلوده کند.(1)

* یک پنجم جمعیت جهان در صد کشور تحت تأثیر بیابان زایی قرار دارند.(2)

* 90 درصد از اراضی کشور ایران در معرض تخریب ناشی از فرسایش بادی و آبی قرار دارند.(3)

* شمار تقریبی مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای شهرها در سراسر جهان به رقم سالانه 750 هزار نفر افزایش یافته است که بیش از 530 هزار نفرشان در آسیاست.(4)

* به گفته مدیر نظارت بر طرح های فاضلاب کشور (ایران)، سالانه حدود


1- جام جم، سه شنبه 2 اردیبهشت 1382.
2- نک: «شالوده آسایش سرزمین»، مجید مخدوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، مقدمه کتاب.
3- اطلاعات، پنج شنبه 23 آذر 1385، ش 23800.
4- جام جم، دوشنبه 27 آذر 1385، سال هفتم، ش 1892.

ص:35

25 میلیارد متر مکعب آب کشور در معرض آلودگی با پساب های فاضلاب ها و آلاینده ها قرار دارد.(1)

* بر اساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور، میزان آلاینده های هوا در ایران بیش از 8 برابر استاندارد جهانی است و شرایط محیط زیست ایران بین 146 کشور جهانی در ردیف 132 قرار دارد که به استناد این آمار، آلودگی هوا در ایران یک «تهدید ملی» است که سلامت انسان ها را به خطر انداخته است.(2)

حال، شما خواننده محترم، خود قضاوت کنید. آیا با این همه تهدیدی که هستی و جسم و جانمان را از شش جهت فراگرفته و هر لحظه ممکن است همچون بختک بر سرمان فرود آید، دیگر آرامشی برای امروز و امیدی برای فردایمان باقی می ماند!

5. زمینه های تخریب محیط زیست در ایران

5. زمینه های تخریب محیط زیست در ایران

هر زیست بومی در هر وضعیتی، ظرفیت تحمل معینی دارد. افزایش سریع جمعیت به همراه بهره برداری غیر اصولی از منابع و ورود آلودگی به محیط، روند تخریب را بر محیط زیست تحمیل کرده است. رشد جمعیت در کشور در حالی صورت می گیرد که بعضی از منابع مورد استفاده تراز منفی را نشان می دهد و پیامد تخریب آنها پیوسته ابعاد تازه ای به خود می گیرد.

رشد شهرنشینی در چند دهه گذشته بسیار چشم گیر بوده است و شهرهای بزرگ به علت تراکم جمعیت و فعالیت های صنعتی به مناطق بحرانی تبدیل


1- جام جم، دوشنبه 20 شهریور 1385، سال هفتم، ش 1812.
2- جام جم، چهارشنبه 29 آذر 1385، سال هفتم، ش 1894.

ص:36

شده اند، به گونه ای که جمعیت شهرنشین هفت شهر بزرگ کشور از 32 درصد در سال 1335 به 61 درصد در سال 1375 رسیده است. رشد روزافزون جمعیت، موجب افزایش نیاز به غذا، افزایش تولیدات کشاورزی و تأثیر منفی بر منابع طبیعی شده است. همچنین روش کشت متمرکز، به کاربرد وسیع نهاده های کشاورزی به ویژه استفاده روزافزون از سموم و انواع کودهای شیمیایی انجامیده است. چنین کاربردهایی _ اگرچه در کوتاه مدت _ سبب افزایش تولیدات کشاورزی می شود، ولی در بلند مدت، علاوه بر آلوده سازی رودخانه ها، دریاها و خاک، فرسایش ژنتیکی و تهدید بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی را در پی دارد. تراکم فعالیت های صنعتی در برخی مناطق کشور، افزون بر تغییر کاربری زمین ها به فعالیت های صنعتی، محیط را با مشکلاتی چون پساب های صنعتی، آلودگی آب های زیرزمینی و سطحی و آسیب دیدن دیگر اراضی کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون روبه رو کرده است. از فعالیت های مخاطره آمیز بخش صنعت و معدن به موارد زیر می توان اشاره کرد:

الف) رشد نامتوازن صنعت به ویژه بدون مکان یابی مناسب و با در نظر گرفتن مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی و گاه سیاسی به جای ملاحظات زیست محیطی؛

ب) فرسوده بودن صنایع کشور و نبود سامانه تصفیه مناسب در بیشتر خروجی ها؛

ج) قابل توجه بودن میزان پس ماندهای صنعتی جامد و دود و دوده و

ص:37

گازهای زیان آور؛

د) تخریب چشم اندازهای طبیعی؛

ه) تخریب خاک سطحی و از بین بردن پوشش گیاهی و زیست گاه های جانوری بر اثر ساخت جاده ها و خاک برداری غیر اصولی و انفجار؛

و) ایجاد زه آب های اسیدی؛

ز) رهاسازی و انتشار انواع آلاینده ها به ویژه فلزات سنگین و پس ماندها در محیط؛

ح) افزایش بار رسوبات رودخانه ها و تجمع آنها در پشت سدها و آبگیرهای طبیعی.

در برخی از قلمروهای زیستی کشور ممکن است عوامل بحران زیست محیطی، از خارج و کشورهای هم جوار نیز وارد شوند، مانند آلودگی آب های دریای خزر و خلیج فارس و همچنین آثار ویرانگر جنگ خلیج فارس.(1)


1- مقاله «توسعه پایدار بدون حفظ محیط زیست ممکن نیست»، اطلاعات، یک شنبه 22 تیر 1382، ش 22818.

ص:38

فصل سوم: اسلام و مبانی حفاظت از طبیعت و محیط زیست1

اشاره

فصل سوم: اسلام و مبانی حفاظت از طبیعت و محیط زیست(1)

زیر فصل ها

1. اصول مکتب زیست محیطی اسلام

2. مبانی فقهی حفظ محیط زیست

3. قواعد فقهی حفظ محیط زیست

1. اصول مکتب زیست محیطی اسلام

1. اصول مکتب زیست محیطی اسلام

اگرچه در هیچ یک از منابع اسلامی به عنوان محیط زیست، حکمی مطرح نشده است، ولی در آیات قرآن و احادیث معصومان علیهم السلام احکام زیادی درباره عناصر طبیعت چون آب، خاک، کوه ها، دریاها و مانند آن وجود دارد که به کمک آنها می توان مقررات دقیقی برای مسائل زیست محیطی به دست آورد. برای پیش گیری از تخریب محیط زیست، عوامل و عناصر مختلفی را باید درنظر گرفت که مسائل فرهنگی به ویژه مذهبی در شمار آنها و بلکه از مهم ترین آنهاست. مکتب زیست محیطی اسلام، به تمام جنبه های انسان، محیط زیست و جهان هستی در ارتباطی هماهنگ در مسیر الهی توجه می کند و محیط زیست را از این پیوند، جدا نمی داند. بنابراین، در این مکتب، مبانی حفاظت محیط زیست در موازنه با نظام هستی و در ارتباط با خالق این نظام جریان می یابد.

بر اساس اصول مکتب زیست محیطی اسلام، اجرای سیاست توسعه پایدار و بی زیان، نیازمند اِعمال تغییرهای اساسی در معیارها و ارزش های ماست. امروزه دلایل اصلی تخریب محیط زیست در آزمندی، بی مسئولیتی و


1-

ص:39

بی توجهی به ارزش های والای انسانی است و به همین دلیل، باید تحولی در ارزش های ما صورت گیرد. در بسیاری از اوقات، رعایت اصول حفظ محیط زیست با یک سلسله محرومیت های مادی همراه است و دلیلی ندارد که یک فرد، بی جهت و بدون انگیزه معنوی، آن محرومیت ها را تحمل کند، مگر اینکه معتقد باشد این محرومیت ها در سرای دیگر بدون «پاداش» نخواهد ماند.

از این رو، دعوت مردم به حفظ محیط زیست بدون انگیزش ریشه های مذهبی در آنان بی اثر یا کم اثر خواهد بود. به همین دلیل، باید کوشید تا عوامل مخرب زیست محیطی، در پرتو ایمان و تقوا و عقیده به جهان دیگر و نظام مکافات، تضعیف شوند. بر اساس اصول اعتقادی مکتب زیست محیطی اسلام، بین اعمال انسان و نظام تکوینی زندگی او پیوند نزدیکی وجود دارد، به گونه ای که اگر انسان بر اساس فطرت و آفرینش گام بردارد، برکات الهی شامل حال او می شود.(1) هرگاه نیز برخلاف قوانین آفرینش رفتار کند، نظام آراسته و صالح جاری به فساد می گراید و زندگی او را تباه می سازد. بر این اساس، بحران زیست محیطی کنونی، حاصل انحطاط انسان در عرصه محیط زیست است.

در توضیح باید گفت از آنجا که خداوند، مالک و حاکم و مدبّر هستی است، برنامه های تکاملی انسان باید تحت عنایت آن مدبّر بزرگ قرار گیرد. بنابراین، راه مستقیم تنها آن راهی است که به سوی او منتهی می شود و جز این راه، هر طریق دیگری انحرافی و به سوی باطل خواهد بود. دلیل این مسئله


1- «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند، پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.» اعراف:96

ص:40

کاملاً روشن است؛ زیرا تمایلات هوس آلود همیشه یک بعدی است. می دانیم که یکی از عوامل مهم فساد، تخریب و نابودی محیط زیست، برنامه های یک بعدی است که ابعاد دیگر هرگز در آن مورد توجه قرار نمی گیرد. به هرحال، نقطه مرکزی بودن آدمی بر روی زمین سبب می شود که اگر انسان در انتخاب خود، در راه پیروی از اراده الهی گام نگذارد و به جاده ناهموار حق ناشناسی و کفران نعمت و عصیان کشیده شود، در جهان آفرینش، به صورت اغتشاش گر درمی آید که هم اکنون در این عصر، شاهد آنیم.

خداوند در قرآن می فرماید:

ظَهَر الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدِی النّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ.(روم: 41)

فساد در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است. خدا می خواهد نتیجه بعضی از کردارشان را به آنان بچشاند. شاید [به سوی حق] بازگردند.

مراد از فساد در زمین، مصایب و بلاهای عمومی است که یکی از منطقه ها را می گیرد و مردم را نابود می کند، مانند زلزله، نیامدن باران، قحطی، بیمارهای واگیر، جنگ ها،... همه اینها فسادی است که در دریا و خشکی، پدید می آید و خوشی و طیب عیش انسان ها را از بین می برد.(1)

بر این اساس، هر جا فسادی ظاهر شود، بازتاب رفتار مردم است و در ضمن، یک هدف تربیتی دارد تا مردم طعم تلخ نتیجه اعمالشان را بچشند؛


1- نک: المیزان، ج 16، صص 292 و 293.

ص:41

شاید به خود آیند. از جمله اصول عملی مکتب زیست محیطی اسلام، اصل شکران و کفران نعمت است. بر اساس این اصل، کفران نعمت، تنها به این معنی نیست که انسان ناسپاسی خدا گوید، بلکه هرگونه بهره گیری منفی و سوء استفاده از نعمت، کفران نعمت است و اصولاً حقیقت کفران نعمت همین است. پس اگر هزاران بار با زبان، سپاس خدا گفته، ولی در عمل از نعمت الهی سوء استفاده شود، کفران نعمت شده است. در همین زمینه، توجه به آیه 13 سوره سبأ جالب توجه است. تعبیر قرآن با جمله «اعملوا... شُکْرا» بیانگر آن است که شکر بیشتر از مقوله «عمل» است و شکر واقعی از طریق اعمال انسان امکان پذیر خواهد بود. شاید به همین دلیل، قرآن تعداد شکرگزاران واقعی را اندک شمرده است: «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ». (سبأ:6)

بنابراین، شکرگزاری و کفران نکردن، تنها یک مسئله تشریفاتی و گفتن با زبان نیست، بلکه منظور آن است که انسان هر نعمتی را درست و به جای خود مصرف کند و در همان هدفی که برای آن آفریده شده است، به کار گیرد. متأسفانه در همین عصری که ما زندگی می کنیم، برجسته ترین نمونه این تبدیل نعمت به کفران، به چشم می خورد. نیروهای مختلف جهان طبیعت در پرتو هوش و ابتکار خدادادی بشر به دست انسان مهار می شود و به جای آنکه آن را در مسیر رضای خدا به کار گیرد. در جهت تخریب و ستم و فساد به کار می گیرد. نتیجه طبیعی این کفران، کیفر سخت الهی است: «هر کسی که نعمت خدا را پس از آنکه به او رسید، دگرگون سازد، [بداند که] خداوند سخت کیفر است». (بقره: 211)

ص:42

در مکتب زیست محیطی اسلام، «آسمان ها و زمین بر اساس عدالت (تعادل) به پا داشته شده» است(1) و عدالت و بی عدالتی به عنوان دو ملاک اساسی برای تشخیص فضایل و معایب یا صلاح و فساد مطرح می شود. قرآن کریم می فرماید: «همانا خداوند شما را به عدل و احسان فرمان می دهد» (نحل: 90) و «خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد» (ممتحنه: 8).

بر اساس اصل عدالت، هیچ فرد، گروه یا دولتی مجاز نیست از طبیعت و منابع خدادادی آن به گونه ای بهره کشی کند که تعادل و توازن اکولوژیکی موجود به هم بخورد یا عرصه کار و زندگی بر دیگران تنگ شود. مسئله توزیع عادلانه منابع از نظر زیست محیطی نه تنها شامل عدالت بین افرادی است که در حال حاضر در قید حیاتند، بلکه عدالت بین آنها و نسل های آینده را نیز دربرمی گیرد. برای مثال، اگر در ماهی گیری، میزان ماهی صید شده یا در شکار پرندگان و دیگر حیوانات، میزان شکار از زاد و ولد آنها بیشتر باشد، تعداد ماهیان، پرندگان و دیگر حیوانات شکاری به تدریج کاهش می یابد. در بُعد کلی تر، ممکن است بر اثر صید و شکار بی رویه یا محدود شدن محیط زندگی (از دست رفتن زیست گاه)، نسل هرگونه جانوری از بین برود که در آن صورت، نسل های آینده برای همیشه از آن منبع محروم خواهند شد. اینک این پرسش مطرح است که آیا درست و عادلانه است کسانی که امروز زندگی می کنند، منابع و فرصت های اقتصادی ناشی از آن را از دیگران سلب کنند و با کسب منافع از آنها، مخارج آن را به نسل های بعدی واگذار کنند؟


1- «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتُ وَ الْأَرْضُ».

ص:43

بنابراین، برخورداری انسان از چنین امکاناتی سبب طرح مسئولیت وی در برابر طبیعت و جهان آفرینش است. تصمیم های غلط و اقدامات غیرمسئولانه بشر، گاه می تواند آسیب های جبران ناپذیری بر تعادل و سلامت محیط زیست وارد آورد. مسلّم است که واکنش چنین آسیب هایی، دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم دامن گیر بشر می شود، چنان که قرآن کریم نیز فرموده است:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی البَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ... (روم: 41)

فساد در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است. خدا می خواهد نتیجه برخی کردارشان را به آنها بچشاند. شاید [بیدار شوند] و به سوی حق بازگردند.

بر اساس اصول عملی مکتب زیست محیطی اسلام، فرد و حکومت اسلامی، در قبال محیط زیست، مسئولیت های ویژه ای دارند. بر این اساس، احکام عملی محیط زیست در اسلام دارای دو جنبه فردی و حکومتی است که در دو طیف عملکردی مطرح می شوند. در جنبه اول، یکایک افراد جامعه اسلامی در برابر محیط زیست مسئولند. این جنبه از مسئولیت، چون جنبه فردی دارد، محدود به توانایی فرد است که از گرایش به رفتار هنجار زیست محیطی و پرهیز از رفتارهای ناهنجار زیست محیطی تجاوز نمی کند.

جنبه دوم اصول عملی مکتب زیست محیطی اسلام، جنبه اجتماعی دارد و از شئون حکومت اسلامی به شمار می رود. در این جنبه، حکومت اسلامی موظف است افراد و گروه هایی را که رفتار نا به هنجار زیست محیطی دارند، به رفتارهای بهنجار ارشاد و الزام کند و هر جا که منافع فرد و اجتماع در تقابل با هم قرار گیرند، منافع اجتماع را در نظر بگیرد و فرد را ملزم به انجام رفتاری

ص:44

در قبال محیط زیست کند که به سود اجتماع است.

2. مبانی فقهی حفظ محیط زیست

اشاره

2. مبانی فقهی حفظ محیط زیست

در زمینه مباحث فقهی مرتبط به محیط زیست نمی توان از مجموعه آثار فقهی قرون گذشته، شیوه نظام واری را متناسب با نیازها و دریافت های بشر معاصر به دست آورد، ولی در لابه لای مباحث فقهی از قبیل طهارت، جهاد، لقطه، احیای موات، صید و ذباحه و حتی حدود و دیات می توان بحث های متنوع و مرتبطی یافت. در این بخش ها، صدها خبر در مجموعه های روایی به چشم می خورد که بحث های فقهی معمولاً بر محور آنها طرح شده است.

الف) دلیل عقلی

الف) دلیل عقلی

مقصود از حکم عقل در مسئله محیط زیست، بخشی از مدرکات عقل عملی است که در کتاب های اصولی متأخر به آن توجه کرده اند و بر قاعده کلامی حسن و قبح عقلی که نزد عدلیه به رسمیت شناخته شده و نیز قاعده ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع استوار گشته است. در این باره، هر گونه اقدام انسانی که به برهم خوردن توازن و تعادل محیط زیست بینجامد و موجب اخلال در نظام زندگی شود، قبیح است. در مقابل، تلاش آدمی در جهت حفظ محیط زیست و احیای آن که به تقویت توازن و تعادل عناصر آن می انجامد، موجب حفظ نظام و بقای نوع و مصداق عمل نیکو و پسندیده است. نتیجه حکم به ضمیمه قاعده ملازمه حکم عقل و شرع، وجوب شرعی اصلاح محیط زیست و حرمت تخریب آن است.

ص:45

ب) قرآن کریم

ب) قرآن کریم

اول:

وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الْأَرْضِ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّه ُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ.(1) (بقره: 205)

و چون برگردد [یا ریاستی یابد]، می کوشد که در زمین فساد کند و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند، تباه کاری را دوست ندارد.

آیه در شأن منافقی به نام اخنس بن شریق ثقفی نازل شده است. وی در مدینه نزد پیامبر به اسلام تظاهر کرد، ولی چون بیرون آمد، کشتزار گروهی از مسلمانان را آتش زد و چارپایی را پی کرد.(2) از آنجا که تخریب منابع محیط زیست در نهایت به هلاک نسل آدمی می انجامد، مصداق فساد در زمین است. از سویی آیه در مقام تقبیح فساد در زمین است و بر اساس ذیل آیه، هیچ گونه فسادی، محبوب الهی نیست و اراده تشریعی خداوند بر ضد آن تعلق گرفته است. این معنا به ضمیمه نهی «لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها» (اعراف: 85) کبرای قیاس را تشکیل می دهد و نتیجه آن، حرمت هر گونه اقدام تخریب کننده محیط زیست است.

دوم:

هُوَ اَنْشأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها... (هود: 61)

او (خدا) شما را از زمین پدید کرده و در آن آبادگر نهاده است... .


1- در نگارش این بحث، از مقاله «مبانی و احکام فقهی محیط زیست» نوشته آقایان: احسان تاریمرادی و محمدتقی فخلعی استفاده شده است.
2- جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج 1، ص 238.

ص:46

عمارت، به معنی قرار دادن زمین در حالتی است که بتوان از فواید مترتب بر آن انتفاع جست.(1) برخی فقیهان از دلالت آیه به وجوب عمران و آبادانی زمین با کشت و زرع و کاشت درخت و احداث ابنیه سخن گفته اند؛(2) چه آنکه «استعمار»، طلب عمران بوده و طلب مطلق از خداوند، دالّ بر وجوب است.(3) بنابراین، باید گفت که آیه به دلالت منطوقی (ظاهری) به لزوم اقدام به عمران و آبادانی محیط زیست انسانی و با ملازمه عقلی بر نهی از ضد آن؛ یعنی عدم عمران دلالت دارد و چون از عدم عمران، نهی شده باشد، به اولویت قطعی، تخریب و ویرانی زمین هم متعلق نهی شرعی خواهد بود.

سوم:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی البَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعون (روم: 41)

به سبب عملکرد مردم، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است تا [سزای ]بعضی از آنچه را کرده اند، به آنان بچشاند. باشد که باز گردند.

آیه، ناظر به پیامدهای ناخوشایند دنیوی است که بشر باید در نتیجه مفاسد آشکار در زمین، آن را تحمل کند. بی گمان، همه اقداماتی که به تخریب و نابودی منابع محیط زیست بینجامد و نیز ویرانی های سطح کره زمین از قبیل فرسایش ها، سیلاب های مخرب، آلودگی های آب و خاک و مانند آن، که از بی تدبیری آدمیان و رفتار غیرمسئولانه آنان برای پیش گیری سرچشمه می گیرد،


1- المیزان، ج 10، ص 31.
2- طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 264.
3- قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 9، ص 55.

ص:47

مصداق فساد ظاهر در آیه کریمه است و پیش از عقوبت اخروی، باید کیفر دنیوی آن را چشید. این عقوبت دنیوی، سزای نظاره گر شدن ویرانی محیط زیست انسان و به هم خوردن تعادل و توازن آن است که انبوه بلاها را بر سر انسان می آورد.

چهارم:

وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لاتُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ (اعراف: 31)

وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً اِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّه کَفُوراً. (اسراء: 27)

درباره این آیات، چند نکته درخور توجه است:

نخست آنکه نهی از اسراف و تبذیر، نهی تحریمی است و قرینه هایی چون: «إِنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ» (غافر: 43)، «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینَ.» (اسراء: 27) «إِنَّ اللّه َ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذّابٌ» (غافر:28) بر شدت حرمت آن دلالت دارد.

دوم اینکه گرچه در آیه سوره اعراف، نهی از اسراف در پی امر به خوردن و آشامیدن آمده است و این می تواند اختصاص را بفهماند، ولی به قرینه آیات دیگر از جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا» (انعام: 41)، اسراف، هرگونه عمل زیاده از حد اعتدال را دربرمی گیرد.

از آنجا که در روایات، مواردی همچون دور انداختن هسته خرما و بر زمین ریختن زیادی آب، اسراف شمرده شده است،(1) بی شک، به کارگیری بی رویه


1- مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 303.

ص:48

محیط زیست و اموری از قبیل قطع درختان و شکار حیوانات و هدر دادن منابع مهم آب و گیاه از برجسته ترین مصداق های اسراف و تبذیر به شمار می رود. به گفته علامه طباطبایی: «اسراف در مقوله انفاق و اصلاح حرام است، چه رسد به افساد و تخریب».(1) در آیه دوم، مبذّران، برادران شیاطین نامیده شده اند که دو معنی دارد: نخست آنکه در پیروی از شیطان و سلوک مسیر او، برادر شیطانند. دوم آنکه در دوزخ، همراه و همگن شیطان هستند.

پنجم:

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّه ُ لَکُمْ قِیاما....(نساء: 5) به قرینه اضافه شدن «اموال» در حالت جمع به ضمیر خطاب جمع که همه مکلفان را دربرمی گیرد، می توان چنین استنباط کرد که اموال و ثروت های عمومی از قبیل مباحات اصلی و مشترکات(2) موضوع آیه را تشکیل می دهند؛ چه آنکه منابع محیط زیست معمولاً این گونه اند. خداوند، مالک حقیقی این اموال است و آن را مایه قوام و معاش جامعه اسلامی قرار داده است.(3) وانهادن این اموال در دست سفیهان سبب خواهد شد که با تصرفات غیرعقلایی خود، قوام جامعه را بر هم زنند و درنظام معیشت مردم اخلال پدید آورند. همچنین مفهوم «سفیه» در آیه کریمه تأمل ویژه ای می طلبد. بی تردید، عاقل نمایانی که به ظاهر از همه ویژگی های هوشمندی و درایت برخوردارند، ولی آن را در مسیر تصرفات


1- المیزان، ج 7، ص 364.
2- مشترکات در فقه عبارتند از اشیایی که همه مردم در شرایط برابر از آن استفاده می کنند و سبقت به آنها موجب حق اولویت می شود. الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج 2، ص 258.
3- المیزان، ج 4، ص 171.

ص:49

خودخواهانه در اموال و ثروت های طبیعی به کار می برند و حیات بشر حاضر و نسل های آینده را در معرض تهدید جدی قرار می دهند و نیز مدیران نالایقی که مسئول امور محیط زیست و بخش های اجرایی مرتبط بدان می شوند، همگی سفیه هستند و نباید گذاشت این گروه سیطره خود را بر منابع زیست محیطی تحکیم کنند.

ششم:

إِجْعَلْنِی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ. (یوسف: 55)

یوسف گفت: مرا بر خزانه های این سرزمین بگمار؛ چون من حفاظت کننده ای دانا هستم.

هنگامی که بحران طبیعی به سوی سرزمین مصر رو آورده بود، حضرت یوسف علیه السلام از پادشاه کشور خواست تدبیر امر ارزاق مردم را به او بسپارد. او گفت که از دو ویژگی حفیظ و علیم بودن نیز برخوردار است. عقلای عالم به این ویژگی های مهم همواره به عنوان دو شرط لازم، بلکه کافی برای تصدی مناصب حساسی همچون اداره ارزاق عمومی توجه کرده اند. به نظر می رسد که عبارت «خزائن الارض» عمومیت دارد و همه ذخایر طبیعی از جمله منابع محیط زیست را دربرمی گیرد. به طور کلی، پیام آیه آن است که محیط زیست و سرمایه های طبیعی تنها باید بر عهده اشخاصی باشد که از دو ویژگی حفیظ بودن و مسئولیت شناسی و کاردانی و تخصص برخوردارند.

ج) سنت

ج) سنت

در سنت؛ یعنی سخن، رفتار و تقریر معصوم علیه السلام نیز به محیط زیست عنایت ویژه ای شده است. این مطلب با دقت در مضمون روایات انبوهی که

ص:50

کیفیت تعامل با جانواران، گیاهان، درختان و مانند آن را بیان می کند، به درستی معلوم می شود. برای نمونه، یک روایت را در اینجا می آوریم و باقی روایات را درباره محیط زیست در بخش دوم از نظر می گذرانیم. روح کلی این روایات، ایجاد حس مسئولیت در برابر پدیده های طبیعی و موجودات پیرامون آن است. این امر در نخستین خطبه امام علی علیه السلام در آغاز خلافتش تجلی یافته است، آنجا که فرمود:

إِتَّقُوا اللّه َ فِی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَإِنَّکُمْ مَسْئولُونَ حَتّی عَنِ الْبِقاعِ وَ البَهائِمِ.(1)

تقوای الهی را در بندگان خداوند و شهرها رعایت کنید؛ زیرا شما در پیش گاه خداوند حتی درباره خانه ها و حیوانات مسئول هستید.

علامه مجلسی در شرح این عبارت می نویسد:

سؤال از زمین ها، آنکه چرا این را ویران و دیگری را آباد کردید و چرا خداوند را در آن نپرستیدید و سؤال از چهارپایان، آنکه چرا آنها را گرسنه رها کردید و به درد آوردید و رعایت حقشان نکردید.(2)

3. قواعد فقهی حفظ محیط زیست

اشاره

3. قواعد فقهی حفظ محیط زیست

دراینجا از مجموعه قوانین کلی سخن به میان می آید که بر تحولات محیط زیست قابل انطباق است. از آنجا که بسیاری از این تحولات از امور حادثی است که در عصر تشریع و دوره های نزدیک بدان اثری از آنها نبوده است، به طور طبیعی انتظار نمی رود که احکام تکلیفی و وضعی مرتبط بدان ها به طور خاص از مدارک کتاب و سنت به دست آید. در این میان، قواعد و اصول کلی


1- نهج البلاغه، خطبه 167.
2- بحارالانوار، ج 65، ص 290.

ص:51

شریعت از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود؛ قواعدی که راز پویایی و انطباق پذیری فقه اسلامی بر حوادث نوپیدای جامعه در آنها نمایان گشته است.

الف) قاعده لاضرر

الف) قاعده لاضرر

این قاعده مهم فقهی در دلیل عقلی و سیره عقلا ریشه دارد و مدارک کتاب و سنت(1) به وفور بر آن دلالت می کند. به موجب این قاعده، هر حکم اسلامی که اجرای آن در برخی موارد، زیان مالی یا جانی به کسی برساند، آن حکم در آن مورد قابل اجرا نیست. درباره نسبت این قاعده با مقوله محیط زیست چند نکته در خور توجه است:

نخست آنکه گرچه واژه شناسان درباره مفهوم ضرر دیدگاه های متفاوتی دارند، ولی به طور کلی پذیرفتنی است که ضرر در مورد نقصان در نفس و مال به کار می رود و همه آسیب های حاصل در محیط زیست به این دو مقوله مربوط می شود.

دوم اینکه این قاعده به ضررهای شخصی اختصاص ندارد و شامل اضرار عمومی هم می شود و حتی اهمیت ضرر عمومی به مراتب بیش از ضرر فردی است. ضرر وارد شده به محیط زیست معمولاً از سنخ ضررهای عمومی است که حیات نوع بشر را به خطر می اندازد.

سوم اینکه درباره مفاد «قاعده لاضرر» آنچه مسلم است، آنکه ضرر در اسلام، مشروعیت ندارد. این عدم مشروعیت، هم شامل مرحله قانون گذاری و


1- مانند حدیث نبوی: «لا ضَرَرَ وَ لا ضِرارَ فِی الْاءِسْلامِ». وسائل الشیعة، ج 13، باب 13، ص 38، ح 15443.

ص:52

هم شامل فرایند اجرای قانون می شود.(1) به عبارت دیگر، هر گونه قانون گذاری که به ضرر انجامد یا هرگونه رفتار فردی و اجتماعی که بدان منتهی شود، به سبب این قاعده منتفی شمرده می شود. بنابراین، در موضوع مورد بحث، قانون گذار حق ندارد قانونی وضع کند که به تخریب محیط زیست بینجامد. افزون بر آن، هرگونه رفتار مردم که به اضرار محیط زیست بینجامد، نامشروع بوده و مشمول نهی تکلیفی است.

چهارم، شمول قاعده لاضرر بر عدمیات است. در این صورت باید گفت نه تنها خسارت های ناشی از اقدام های تخریبی با قاعده لاضرر برداشته می شود، بلکه چنانچه ترک اقدام های اصلاحی و سازنده هم به اضرار محیط زیست بینجامد، این قاعده با آن مقابله خواهد کرد.

بنابراین، دولت اسلامی و متصدیان محیط زیست، خود را مکلف می یابند که در مرحله قانون گذاری و وضع مقررات و به کارگیری تدابیر اجرایی، همه توان خود را برای اصلاح محیط زیست و حمایت از آن صرف کنند. برای مثال، به کارگیری روش های علمی برای جلوگیری از فرسایش خاک، احیای مراتع و جنگل ها و گسترش فضای سبز، همه اقدام های بایسته ای است که ترک آنها به زیان های جبران ناپذیری می انجامد و قاعده لاضرر با آن مقابله می کند.

از جمله نتایج مترتب بر شمول قاعده لاضرر بر عدمیات، اثبات ضمان است. قاعده لاضرر نه تنها مانع اضرار به محیط زیست می شود، بلکه ضمان


1- سیدعلی حسینی سیستانی، قاعده لا ضرر و لا ضرار، ص 134؛ ناصر مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ج 1، ص 68.

ص:53

خسارت های ناشی از هر گونه اقدام تخریبی یا ترک اقدام اصلاحی را هم بر عهده خسارت زننده قرار می دهد.

ب) قاعده اتلاف

ب) قاعده اتلاف

این قاعده از آیه «فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ» (بقره: 190) و روایاتی چون: «حُرْمَةُ مالِ الْمُسْلِمِ کَحُرْمَةِ دَمِهِ»(1) و «مَنْ أَتْلَفَ مالَ الْغَیْرِ فَهُوَ لَهُ ضامِنٌ»(2) برداشت شده است. بر اساس آن، هر کس به تخریب و اتلاف اموال دیگران بپردازد، مسئول جبران خسارت است. در این باره روایت امام علی علیه السلام، ارتباط مصداقی این قاعده با محیط زیست را بیان می کند.

قَضی فِی مَنْ قَتَلَ دابَّةً عَبَثَا أَوْ قَطَعَ شَجَرا أَوْ أَفْسَدَ زَرْعاً أَوْ هَدَمَ بَیْتَا أَوْ عَوَّرَ بِئْرا أَوْ نَهْرا أَنْ یُغْرَمَ قِیمَةَ مَا اسْتَهْلَکَ وَ أَفْسَدَ وَ یُضْرَبَ جَلَداتٍ نَکالاً، وَ إِنْ أَخْطَأَ وَ لَمْ یَتَعَمَّدْ ذلِکَ فَعَلَیْه الْغُرْمُ وَ لا حَبْسَ عَلَیْهِ وَ لا أَدَبَ وَ ما أَصابَ مِنْ بَهِیمَةٍ فَعَلَیْهِ ما نَقَصَ مِنْ ثَمَنِها.(3)

حضرت درباره کسی که حیوانی را به ناحق بکشد یا درختی را قطع یا زراعتی را خراب یا خانه ای را تخریب کند یا چاه یا رودی را به عمد بخشکاند، چنین حکم کرد که باید قیمت آنچه را تخریب کرده و از بین برده است، به عنوان جبران خسارت پرداخت کند و تعزیر شود و اگر قصدی در کار نبوده است، فقط باید جبران خسارت کند و تعزیر و حبس و تأدیبی برایش نیست، ولی اگر نقصی بر حیوان وارد کرده باشد، باید جبران کند.

این روایت ضمن یادآوری مسئولیت مدنی ناشی از تخریب و افساد منابع


1- وسائل الشیعة، ج 3، ص 59.
2- موسوی بجنوردی، قواعد الفقهیة، ج 3، ص 17.
3- مستدرک الوسائل، ج 17، ص 95.

ص:54

محیط زیست، بیانگر وظیفه حاکم اسلامی در تحمیل مسئولیت بر مرتکبان است. همچنین از آن استفاده می شود که هرگونه اتلاف عمدی موجب پی گرد کیفری و ثبوت مجازات تعزیری برای تلف کننده است. ازاین رو، فقیهان تأکید کرده اند که در صدق معنای اتلاف، عنصر عمد و قصد (قصد فعل و نتیجه) دخیل نیست و اگر منشأ اتلاف، اقدام ناآگاهانه و اشتباهی هم باشد، باز مشمول قاعده می شود.(1)

ج) قاعده تسبیب

ج) قاعده تسبیب

این قاعده که اجماع فقیهان بر آن بنا شده، بر روایاتی چون «کُلُّ شَیْ ءٍ یُضِرُّ بِطَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ فَصاحِبُهُ ضامِنٌ لِما یُصِیبُهُ»،(2) «مَنْ حَفَرَ بِئرا فِی غَیْرِ مِلْکِهِ کانَ عَلَیْهِ الضَّمانُ»(3) و «مَنْ أَضَرَّ بِشَی ءٍ مِنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمینَ فَهُوَ ضامِنٌ لَهُ»(4) مبتنی است. تفاوت این قاعده با قاعده اتلاف در آن است که اولی شامل تلف بی واسطه و دومی شامل تلف باواسطه می شود.

بر اساس قاعده تسبیب، هر اقدامی که به طور غیر مباشر موجب تخریب، آلودگی و از حیز انتفاع خارج شدن محیط زیست گردد، ضمان آور خواهد بود. نکته درخور توجه آنکه این قاعده، نقش های تسبیبی ناشی از ترک فعل را نیز دربرمی گیرد.(5) برای مثال، اگر اقدام نکردن به موقع اشخاص یا نهادهای مسئول، سبب خسارت های زیست محیطی شود، به حکم این قاعده، مسئولیت


1- مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ج 2، ص 7.
2- کافی، ج 7، ص 35.
3- کافی، ج 7، ص 349.
4- وسائل الشیعه، ج 19، ص 179.
5- محقق داماد، قواعد فقه، ص 120.

ص:55

جبران خسارت بر عهده سبب خواهد بود.

د) قاعده ضمان ید

د) قاعده ضمان ید

این قاعده از بنای عقلا، سیره متشرعه و حدیث «عَلَی الْیَدِ ما اَخَذَتْ حَتّی تُؤَدّی»(1) برگرفته شده است. بنا به نظر مشهور فقیهان، شارع به موجب این حدیث، ضمانت مالی را که بر آن استیلا یافته اند، بر عهده مستولی قرار داده است. بر اساس این قاعده، بدیهی است که در صورت استیلا بر منابع محیط زیست، باید برای حفظ آن کوشید و در صورت ایراد نقص، ارش و در صورت تلف و انهدام آن، ضمان بر عهده فرد، ثابت خواهد بود.(2)


1- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 7؛ بیهقی، السنن الکبری، ج 6، ص 95؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج 5، ص 337.
2- امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، ص 180؛ نجفی، جواهر الکلام، ج 37، ص 83.

ص:56

بخش دوم: اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

اشاره

بخش دوم: اخلاق زیست محیطی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

زیر فصل ها

فصل اول: آب

فصل دوم: خاک (زمین)

فصل سوم: کشاورزی

فصل چهارم: درخت و گل و گیاه (چشم انداز سبز)

فصل پنجم: حیوانات

ص:57

فصل اول: آب

اشاره

فصل اول: آب

آب، اساسی ترین عنصر تشکیل دهنده ترکیب ماده سلولی است؛ چه آنکه بخش بزرگی از تمام سلول های زنده در شکل ها، انواع و حجم های مختلف گیاهی، حیوانی و انسانی را آب تشکیل می دهد. ازاین رو، از گذشته های دور مشهور بوده است که آب، عامل حیات هر موجود زنده بر سطح زمین، آسمان و دریاست.

آب قابل استفاده موجود در سطح زمین که از آن به عنوان منبع حیاتی آب یاد می شود و بخش عمده حیات در خشکی و تمامی اقتصاد جهان بدان وابسته است، تنها درصد ناچیزی از آب موجود کره زمین را به خود اختصاص می دهد. با این حال، همین بخش ناچیز، برای تداوم زندگی در سیاره ما اهمیت حیاتی دارد و انسان برای مصرف های گوناگونی از قبیل آشامیدن، غذا، حمل و نقل، شست وشو، تفریح و سرگرمی بدان نیازمند است.

از مجموعه منابع عظیم آب موجود در کره زمین که به حدود 4/1 میلیارد کیلومتر مکعب می رسد، 4/97 درصد آن در اقیانوس ها قرار دارد و 6/2 درصد باقی مانده، حدود 36 میلیون کیلومتر مکعب کلّ ذخیره آب شیرین جهان را تشکیل می دهد. همچنین از مجموع ذخیره آب شیرین، 77 درصد آن در کلاهک های یخی قطبی، کوه های شناور یخی و یخچال های طبیعی ذخیره شده است و سرانجام، از 23 درصد باقی مانده آب شیرین، حدود 90 درصد آن آب

ص:58

زیرزمینی و بقیه آبی است که در رودخانه ها، دریاچه ها، بدن حیوانات، گیاهان و در جوّ زمین یافت می شود.(1)

1. آب در آموزه های قرآنی

اشاره

1. آب در آموزه های قرآنی

آب یکی از نعمت های بزرگ الهی در جهان طبیعت است. در قرآن کریم، از آب بسیار سخن به میان آمده و به ضرورت بهداشت و پاکیزگی آن توجه شده است؛ چه آنکه آب، خود پاک است و پاک کننده. قرآن کریم با تعبیرهای مختلف، بیش از پنجاه بار از آب و جلوه های گوناگون آن یاد کرده است: واژه «مآء» بیش از سی بار، واژه «مَطَر» و هم ریشه های آن پانزده بار، واژه «غَیْث» و مشتقات آن شش بار، واژه «وَدْق» دو بار، واژه «وابِل» دو بار، واژه «طَلّ» یک بار، واژه «صَیِّب» یک بار.

اگرچه «رزق» الهی به طور عموم شامل آب، خاک، هوا، خورشید و غیره می شود، ولی برجسته ترین مصداق آن، آب (باران) است. طبرسی در این زمینه نوشته است: «رزق همان باران است که روزیِ موجودات زنده را فراهم می آورد».(2)

در اینجا به طور خلاصه برخی آموزه های قرآنی را درباره آب و جلوه های آن از نظر می گذرانیم:

الف) آب، منشأ حیات

الف) آب، منشأ حیات

«وَ جَعَلْنا مِن الْماءِ کُلَّ شَیْ ءٍ حَیٍّ أَفَلا یُؤْمِنُونَ؛ و هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم، آیا ایمان نمی آورند؟» (انبیاء: 30) خداوند پس از هر بار یاد کردن نزول باران، با


1- دائرة المعارف جامع علوم کشاورزی، ج 1، ص 16.
2- طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 72.

ص:59

تعبیرهای گوناگون به اصل بودن آب در حیات زمین تصریح می کند:

و خدا همان کسی است که بادها را روانه می کند. پس [بادها] ابری را برمی انگیزد و [ما] آن را به سوی سرزمینی مرده راندیم و آن زمین را بدان [وسیله] پس از مرگش زندگی بخشیدیم. (فاطر: 9)

و از نشانه های او [اینکه ]برق را برای شما بیم آور و امیدبخش می نمایاند و از آسمان به تدریج آبی فرو می فرستد که به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده می گرداند. (روم: 24)

و از آسمان، آبی پربرکت فرود آوردیم... و با آن، سرزمین مرده ای را زنده گرداندیم. (ق: 9 _ 11)

ب) آب (باران)، وسیله بیداری فطرت

ب) آب (باران)، وسیله بیداری فطرت

قرآن کریم در برخی آیات با طرح این پرسش که آیا شما درباره چگونگی تکوین ابرها و بارش باران اندیشیده اید، وجدان انسان ها را بیدار می کند و آنان را به تفکر در ربوبیت الهی در همه امور و سپس سپاس گزاری از این نعمت ها فرا می خواند:

اَفَرَأَیْتُمُ الْمآءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ أَاَنْتُمْ اَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ لَوْ نَشآءُ جَعَلْناهُ اُجاجا فَلَوْلا تَشْکُرُونَ. (واقعه: 68 _ 70)

آیا آبی را که می نوشید، دیده اید؟ آیا شما آن را از [دل ]ابر سپید فرود آورده اید یا ما فرود آورنده ایم؟ اگر بخواهیم، آن را تلخ می گردانیم، پس چرا سپاس نمی دارید؟

همچنین خداوند در قرآن می فرماید:

مگر ندیده ای که خدا از آسمان، آبی فرود آورد، پس آن را به چشمه هایی که در [طبقات زیرین] زمین است، راه داده، آن گاه به وسیله آن کشتزاری را که رنگ های آن گوناگون است، بیرون می آورد، سپس خشک می گردد. آن گاه

ص:60

آن را زرد می بینی. سپس خاشاکش می گرداند. به یقین، در این [دگرگونی ها ] برای صاحبان خرد، عبرتی است. (زمر:21)

ج) باران، رحمت الهی

ج) باران، رحمت الهی

قرآن کریم در آیاتی چند، باران را رحمت الهی نامیده است و هر جا که رحمت به خدای تعالی نسبت داده شود، مراد انعام و احسان اوست(1) و چه احسانی از نعمت آب بالاتر که کلّ حیات وابسته به آن است:

وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْرا بیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ اَنْزَلْنا مِنَ السَّمآءِ مآءً طَهُوراً. (فرقان: 48)

و اوست آن کس که بادها را نویدی پیشاپیش رحمت خویش [= باران] فرستاد و از آسمان، آبی پاک فرود آوردیم.

یا فرموده است:

و از نشانه های او این است که بادهای بشارت آور را می فرستد، تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند... . (روم: 46)

د) نقش گناهان در کمبود باران

د) نقش گناهان در کمبود باران

اگر مردم جوامع، پاک و پرهیزکار شوند، بی گمان، رحمت الهی پیوسته بر آنان نازل می گردد و هیچ گاه قطع نمی شود؛ چه آنکه خدای متعال فیاض مطلق است. چنان که یکی از اثرهای زشت گناهان، کمبود بارش و پیرو آن، نابودی کشت و دام و انسان های گناه کار است:

أَلَمْ یَرَوْاکَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَکِّن لَکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمآءَ عَلَیْهِمْ مِدْرارا وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ


1- نک: راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، واژه «رحم».

ص:61

فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنا آخَرِین. (انعام: 6)

آیا ندیده اند که پیش از آنان چه بسیار امت ها را هلاک کردیم؟ [امت هایی که ]در زمین به آنان امکاناتی دادیم که برای شما آن امکانات را فراهم نکردیم و [باران های ]آسمان را پی در پی بر آنان فرو فرستادیم و رودها را از زیر [شهرهای] آنان روان ساختیم. پس ایشان را به [سزای ]گناهانشان هلاک کردیم و پس از آنان، نسل های دیگری پدید آوردیم.

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ. (اعراف: 96)

اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، به یقین، برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند. پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان ]آنان را گرفتیم.

ه) جدایی آب های شور و شیرین، نشان قدرت و حکمت الهی

ه) جدایی آب های شور و شیرین، نشان قدرت و حکمت الهی

بیشتر آب های موجود در منابع آبی مهم جهان چون اقیانوس ها و دریاها، شور یا تلخ است و فقط حدود 20 درصد آب های موجود در کره زمین شیرین است. جالب آنکه به تقدیر الهی و حکمت و قدرت بی بدیل او همین آب های شور و شیرین آن گاه که به هم می رسند، یکی بر دیگری اثر نمی گذارد و حجابی میانشان جدایی می اندازد:

و او کسی است که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد: این یکی شیرین [و ]گوارا و آن یکی شور [و] تلخ است و میان آن دو، مانع و حریمی استوار قرار داد. (فرقان: 53)

دو دریا را [به گونه ای] روان کرد [که] با هم برخورد کنند. میان آن دو، حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید؟ (رحمان: 19 _ 21)

ص:62

و) آب، پاک و پاک کننده

و) آب، پاک و پاک کننده

آب علاوه بر خاصیت حیات بخشی، خاصیت مهم پاک کنندگی نیز دارد؛ چه آنکه خود پاکیزه است: «اَنْزَلْنا مِنَ السَّمآءِ مآءً طَهُورا؛ ما از آسمان، آبی پاکیزه نازل کردیم». (فرقان: 48)

«طهور»، صیغه مبالغه از «طهارت» است که هم پاک بودن آب را می رساند و هم پاک کنندگی آن را. طبرسی نوشته است: «طهور، یعنی پاکیزه است و پاک کننده. هم آلودگی های ظاهری را می زداید و هم نجاسات معنوی را.»(1) همو در ستردن نجاسات معنوی چنین آورده است:

در جنگ بدر، مشرکان قبل از مسلمانان بر سر آب فرود آمدند و مسلمانان در منطقه ای خشک و شن زار. بدین سان بر اثر نداشتن آب، هم تشنه شدند و هم نتوانستند خود را از آلودگی ها پاک سازند (غسل جنابت کنند). شیطان به وسوسه پرداخت که شما باید با همین حالت آلودگی، نماز بخوانید... خداوند، باران را بر آنان نازل کرد و مسلمانان در آب باران، تن شستند و جان را جلا بخشیدند.(2)

نزولات آسمانی که به صورت باران، برف و تگرگ از آسمان فرو می بارد، پاکیزه ترین و خالص ترین آب ها در طبیعت هستند. از این رو، خداوند این نوع آب را طهور معرفی کرده است. متأسفانه همین نعمت بزرگ خداوندی که رفع کننده آلودگی هاست، به دست عوامل متعددی در زندگی انسان امروزی و


1- مجمع البیان، ج4، ص 101.
2- مجمع البیان، ج 2، ص 526.

ص:63

متمدن، آلوده می شود.

«در حال حاضر، از مهم ترین مسائل مربوط به آب این است که آلودگی به اکثر ذخایر آب قابل دست رسی انسان مانند دریاچه ها، نهرها و آبخوان های سطحی نزدیک مراکز تمرکز جمعیت سرایت کرده است و مقدار و تنوع آلاینده های بالقوه زیان آور در آب حیرت انگیز است... در حقیقت، کیفیت بیشتر آب هایی که قابل دست رسی هستند، بسیار نزول یافته است. آب های طبیعی نظیر آب باران، آب های سطحی و زیرزمینی دارای مواد شیمیایی محلول هستند. برخی از موادی که به طور طبیعی وارد آب می شوند، برای زیست انسان و سایر اَشکال حیات زیان آورند و بسیاری از این مواد توسط صنایع جدید، کشاورزی و به طور کلی انسان تولید می شوند».(1)

2. پیش گیری از آلودگی و رعایت پاکیزگی در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

2. پیش گیری از آلودگی و رعایت پاکیزگی در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در رعایت پاکیزگی تن و لباس و پرهیز از هرگونه آلودگی جسمی و روحی، مقتدای تمام مسلمانان و همه نسل ها تا قیام قیامت است؛ چه آنکه به فرموده خدای تعالی، آن حضرت، برترین الگوی عصرها و نسل هاست.(2) از این رو، رعایت پاکیزگی و دوری کردن از آلودگی های جسمی و معنوی، بخش مهمی از سیره حضرت را تشکیل می دهد.

حضرت رسول فرموده است: «انّ اللّه َ طیّبٌ یحبُّ الطیّب، نظیفٌ یحبّ النظافة؛ خداوند، پاک است و شخص پاک را دوست دارد؛ پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد».(3)


1- فریدون غضبان، زمین شناسی زیست محیطی، صص 251 و 252.
2- نک: احزاب: 21.
3- میزان الحکمة، ج 13، ص 6340، ح 20314.

ص:64

همچنین این سخنان از آن حضرت است:

«تَنَظَّفُوا بِکُلِّ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّ اللّه َ بَنَی الْاءِسْلامَ عَلَی النَّظافَةِ؛ هر چه در توان دارید، پاکیزگی را رعایت کنید؛ چه آنکه خدای تعالی، شالوده اسلام را بر پاکیزگی نهاده است.»(1)

«مَنِ اتَّخَذَ ثَوْبا فَلْیُنَظِّفْهُ؛ هر که جامه ای می پوشد، باید آن را پاکیزه نگه دارد.»(2)

«بئْسَ الْعَبْدُ الْقاذُورَةُ؛ بد بنده ای است آدم کثیف».(3)

«لا تُبَیِّتُوا الْقُمامَةَ فِی بُیُوتِکُمْ وَ أَخْرِجُوها نَهارا؛ فَإِنَّها مَقْعَدُ الشَّیطانِ؛ زباله را در خانه خود شب تا صبح نگه ندارید و روز بیرون ببرید؛ زیرا زباله جایگاه شیطان است».(4)

«مازالَ جَبْرَئِیلُ یُوصِینیِ بِالسِّواکِ حَتّی ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیَجْعَلُهُ فَرِیضَةً؛ جبرئیل پیوسته مرا به مسواک کردن سفارش می کرد، چنان که گمان کردم آن را واجب می گرداند».(5)

در روایت است که عده ای با دندان های زرد و موهای ژولیده به حضور آن حضرت رسیدند. حضرت به محض مشاهده آنان فرمود: «مالِی أَراکُمْ تَدْخُلُونَ عَلَیَّ قُلْحا مُرْغا، مالَکُمْ لا تَسْتاکُونَ؟؛ چرا شما را چنین می نگرم که با دندان های زرد و موهای کثیف و آشفته نزدم آمده اید! چرا مسواک نمی کنید؟»(6)

آن حضرت در طول شبانه روز سه بار مسواک می کرد: پیش از خواب، پس از بیدار شدن و در آستانه بیرون رفتن برای نماز صبح. ایشان دندان هایش را


1- کنز العمّال، ج 26002؛ میزان الحکمة، ج 13، ص 6342، ح 20327.
2- کافی، ج 6، ص 441، ح 3؛ میزان الحکمة، ج 13، ص 6342.
3- شافی، ج 1، ص 208؛ میزان الحکمة، ج 13، ص 6340، ح 20317.
4- وسائل الشیعة، ج 3، ص 572؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 5، ح 4968؛ میزان الحکمة، ج 13، ص 6340، ح 20324.
5- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 13.
6- برقی، المحاسن، ص 561؛ آموزه های اخلاقی _ رفتاری امامان شیعه، ص 67 ؛ بحارالانوار، ج 73، ص132.

ص:65

عَرْضی مسواک می کرد، نه طولی.(1)

بخش مهمی از احکام فقهی اسلام، احکام بهداشتی _ محیطی است: احکام آب ها، احکام زمین، احکام مربوط به مسائل کشاورزی (مزارعه و مساقات) و بالاخره حفاظت از محیط زیست. اهمیت بهداشت تا آنجا مورد توجه قرار گرفته است که حتی برای دفن اجساد مردگان، احکام ویژه ای وضع شده است. برای مثال، بر اساس احکام فقهی اسلام، گورستان مردگان را خارج از شهر قرار می دهند؛ بدن میت را سه مرتبه غسل می دهند؛ آب غسل باید در گودالی ریخته شود که محل رفت وآمد عمومی نباشد؛ قبر باید عمیق باشد و محکم پوشانیده شود تا میکروب و بوی تعفن به بیرون سرایت نکند. احکام فراوانی نیز درباره آب ها و آلودگی آنها داریم، چنان که در اسلام، آلودگی بیش از حد با حکم «نجس»، تبیین و به جامعه هشدار داده شده است که از آلوده کردن آب تا مرز نجاست، پرهیز کنند. همچنین از کم ترین آلودگی آب ها مانند انداختن مردار در آن و بول کردن در آب به شدت نهی شده است. اصولاً در اسلام، هر ماده و کالایی را که به گونه ای مورد استفاده عموم است، باید چنان حفظ کرد که از تباهی و نابودی در امان بماند.

این بخش اگر جداگانه بررسی شود، مسائل بسیار زیادی در ارتباط با محیط زیست را دربرمی گیرد، ولی برای رعایت اختصار، به همین مقدار بسنده می شود.(2)


1- مکارم الاخلاق، ص 41.
2- برای اطلاعات بیشتر نک: کتاب های فقهی به ویژه رساله های عملیه مراجع عظام؛ محمد رحمانی، احکام فقهی آب، فصل نامه فرهنگ جهاد، شماره پیاپی 7 _ 8، ص 20.

ص:66

3. ارجمندی آب و پاکیزگی آن در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

اشاره

3. ارجمندی آب و پاکیزگی آن در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

امروزه مشکل کمبود منابع آبی از یک طرف و مسئله حادّ آلودگی آب ها از طرف دیگر، از اساسی ترین مشکلاتی است که هستی موجودات زنده به ویژه انسان را تهدید می کند. ازاین رو، لازم است انسان مسلمان بیش از هر چیز به وجود آب و ارجمندی آن اهمیت دهد؛ چه آنکه به فرموده خدای کعبه، آب مبدأ حیات است: «وَ جَعَلْنا مِنَ المآءِ کُلَّ شَی ءٍْ حَیِّ». (انبیاء: 30)

الف) طعم آب، طعم زندگی

الف) طعم آب، طعم زندگی

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «طَعْمُ المآءِ طَعْمُ الْحَیاةِ؛ مزه آب، مزه زندگی است.»(1) به راستی که کسی این مزه را عمیقا درک می کند که در بیابان خشک و بی آب و علف تا آستانه مرگ پیش رفته و به ناگاه به چشمه آب گوارایی رسیده و جانِ در آستانه ترک بدن را بدان باز گردانیده باشد.

ب) آب، سرور نوشابه ها

ب) آب، سرور نوشابه ها

در ارجمندی آب همین بس که آن حضرت، آب را سرور همه نوشیدنی ها در دنیا، آخرت و بهشت معرفی فرموده است: «أَلْمآءُ سَیِّدُ الشَّرابِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ(2)» و «سَیِّدُ شَرابِ الْجَنَّةِ الْماءُ».(3)

ج) آلوده کردن آب های شیرین ممنوع!

ج) آلوده کردن آب های شیرین ممنوع!

در فقه اسلامی از آلوده کردن آب به نجاسات نهی شده است:

«نَهی رَسُولُ اللّه ِ اَنْ یُتَغَوَّطَ عَلی شَفیرِ بِئْرِ مآءٍ یُسْتَعْذَبُ مِنْها أَوْ نَهْرٍ


1- این سخن از حضرت امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است. نک: تحف العقول، صص 370 و 489.
2- بحار، ج 63، ص 451، ح 18.
3- وسائل الشیعة، ج 17، کتاب الاطعمه و الاشربة، باب 1، ص 187.

ص:67

یُسْتَعْذَبُ... .(1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله از قضای حاجت کردن بر کناره چاه یا نهر آبی که از آب آنها برای آشامیدن و پاکیزگی استفاده می شود، نهی کرده است.

د) آب جوشیده، سودمندترین نوشابه

د) آب جوشیده، سودمندترین نوشابه

درباره ضد عفونی کردن آب که امروزه به منظور غیر فعال کردن میکروارگانیسم های بیماری زا از جمله باکتری ها، جلبک ها و ویروس ها انجام می شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «أَلْمآءُ الْمُغْلِیُّ یَنْفَعُ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ؛ آب جوشیده برای هر چیزی نافع است».(2)

چنان که در سخنی دیگر، روش خاصی از جوشانیدن آب، تب بُر و نیروبخش معرفی شده است:

أَلْمآءُ الْمُسَخَّنُ إِذا غَلَیْتَهُ سَبْعَ غَلَیاتٍ وَ قَلَبْتَهُ مِنْ اِناءٍ إِلی إِناءٍ فَهُوَ یَذْهَبُ بِالْحُمّی وَ یُنْزِلُ الْقُوَّةَ فِی السّاقَیْنِ وَالْقَدَمَیْنِ.(3)

آب گرم را اگر هفت بار بجوشانی و از ظرفی به ظرف دیگر برگردانی، تب را برطرف می سازد و به ساق و قدم ها نیرو می بخشد.

ه) آب، ثروت عمومی

ه) آب، ثروت عمومی

رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخنی، مردم را در سه چیز شریک دانسته است که یکی از آنها آب است: «أَلنّاسُ شُرَکاءٌ فِی ثَلاثَةٍ النَّارِ وَ الْمآءِ وَ الْکَلَأِ؛ مردم در سه چیز شریکند: آتش، آب و چراگاه.»(4) چنان که در سخن دیگری فرمود: «خَمْسٌ


1- التهذیب، ج 1، ص 353، ح 15، باب 11.
2- التهذیب، ج 1، ص 353، ح 15، باب 11.
3- بحار الانوار، ج 63، ص 451، ح 16.
4- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 150، باب 4، ح 2.

ص:68

لایَحِلُّ مَنْعُهُنَّ: الْمآءُ وَ الْمِلْحُ وَ الْکَلَأُ وَ النّارُ وَ الْعِلْمُ...؛ پنج چیز است که باز داشتن از آنها حلال نیست: آب، نمک، چراگاه، آتش و دانش...».(1)

جواز این حکم در صورتی است که آب، نمک و چراگاه، ملک شخصی کسی نباشد، مثل دریاچه ها و رودخانه ها و معادن عمومی نمک و چراگاه های عمومی. از این سخن گران سنگ، میزان عنایت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسئله دانش در آن روزگار جهل و تباهی نیز آشکار می شود.

به راستی آیا بازداشتن، بلکه نابود کردن آبزیان دریاها و رودخانه ها به واسطه آلوده ساختن آب ها به انواع مواد شیمایی مرگ آور، همان بازداشتن نهی شده در سخن رسول گرامی اسلام نیست؟

و) برترین صدقه

و) برترین صدقه

حضرت رسول صلی الله علیه و آله در سخنی هدایت گر، آب نوشانیدن به دیگران را برترین صدقه معرفی فرموده است: «اَفْضَلُ الصَّدَقَةِ سَقْیُ الْمآءِ»(2) و «لَیْسَ مِنْ صَدَقَةٍ أَعْظَمُ أَجْراً مِنْ مآءٍ».(3)

آب دادن در اینجا مطلق است و به انسان ها مقید نشده است. از این رو، آب دادن به گیاهان و حیوانات را نیز شامل می شود. آن حضرت در پاسخ به این پرسش که آیا در سیراب کردن چهارپایان نیز پاداشی هست، فرمود: «فِی کُلِّ ذاتِ کَبِدٍ رَطْبَةٍ أَجْرٌ؛ در هر صاحب جگر [تشنه ای ]که سیراب شود، پاداش است.»(4)


1- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 150، باب 6، ح 2.
2- الماء، ج 1، ص 375.
3- الماء، ج 4، ص 223.
4- الماء، ج 4، ص 224.

ص:69

حضرت در پاسخ به پرسش عمیر الفزاری در این باره که منع چه چیزی حلال نیست، فرمود: «آب».(1) در حدیثی که ابوهریره از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده، آمده است:

سه گروهند که خدای عزوجل در روز قیامت به نظر لطف و رحمت بدیشان ننگرد و پاکیزه شان نگرداند و برای آنان عذابی دردناک است. یکی از آنها مردی است که زیادی آب آشامیدنی اش را از رهگذران دریغ کند.(2)

رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخنی دیگر، کسی را که امکان دست رسی به آب را برای مردم فراهم می آورد، چنین نواخته است:

هرکس مردم را در محلی که امکان دست رسی به آب در آنجا فراهم باشد، آب دهد، خداوند برایش در مقابل هر جرعه که نیکوکار و بدکار بیاشامد، ده حسنه می نویسد و ده درجه می افزاید و ده گناه از گناهانش کم می کند... و هر کس برای مردم در جایی که به آب دست رسی نباشد، آب فراهم آورد، گویا همه مردم را زندگی بخشیده است.(3)

حضرت در سخنی دیگر فرموده است:

هر کس مؤمنی را با آبی که در اختیار دارد، سیراب کند، خداوند در برابر هر جرعه آب، هفتاد هزار حسنه به وی عطا می کند.(4)

ی) باران و برف، سرچشمه آب های زمینی

ی) باران و برف، سرچشمه آب های زمینی

اقیانوس ها، دریاها، رودها، چشمه ها، چاه ها و قنات ها، منابع آب بر روی کره زمینند و هر کدام از اینها به نوعی از آب باران پدید می آیند یا اثر


1- الماء، ج 1، ص 377.
2- الماء، ج 1، ص 388.
3- الماء، ج 4، ص 389.
4- وسائل الشیعة، ج 25، ص 252، باب 10، ح 7.

ص:70

می پذیرند. به همین دلیل، کمبود سالیانه باران در ناحیه ای، خشک سالی و کمبود آب را در پی دارد. رسول گرامی اسلام در جمله ای، از این حقیقت، چنین پرده برداشته است: «لَیْسَ مآءٌ فِی الاَرضِ إِلّا وَ قَدْ خالَطَهُ مآءُ السَّمآءِ؛ هیچ آبی بر روی زمین نیست جز آنکه آمیزه ای از آب آسمانی (باران) دارد».(1)

4. پیش گیری از آلودگی آب در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

4. پیش گیری از آلودگی آب در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

بی گمان، آلوده کردن آب بر مبنای قواعد حقوقی رایج از قبیل تسبیب و ضرر، حرام است.

از نظر زیست محیطی، هیچ کس نمی تواند محیط زندگی دیگران را آلوده یا مسموم سازد، به گونه ای که زندگی بر آنان دشوار شود. در این صورت، حتی اگر ضرری هم در میان نباشد، زیست کنندگان می توانند آزاردهنده را تعقیب و از هر راه مقتضی، شر و فساد وی را دفع کنند. به موجب آیات بسیار و احادیث متواتر، خداوند برای افراد بشر به ویژه مؤمنان، حق استفاده از نعمت های بی پایان خود را قرار داده است: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعا... ؛ او (خداوند) کسی است که هر آنچه را در زمین است برای شما آفرید....» (بقره: 29)(2)

چون هدف از آفرینش همه مخلوقات از جمله آب و خاک و حیوان و گیاه، بهره وری انسان است، نباید آنها را آلوده، تباه و ویران ساخت. به موجب برخی از آیات و روایات، بسیاری از مخلوقات، از جمله آب و حیوان همانند


1- تفسیر برهان، ج 4، ص 217.
2- نیز نک: لقمان: 20؛ نحل: 5، 7، 10، 11 و 14.

ص:71

انسان، واجد ملاک تقدّسند؛ چون منتسب به خلقت الهی هستند. از این رو، به علت شدت آمیختگی آنها با انسان و دیگر جنبندگان نباید آنها را آلوده ساخت و به حریم پاکشان تجاوز کرد: «وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ...؛ هیچ جنبنده ای زمینی یا پرنده ای آسمانی که با دو بال خود پرواز می کند، نیست جز اینکه آنها هم امت هایی چون شما هستند...». (انعام: 38)

در این زمینه، روایات بسیاری وجود دارد که برخی به صراحت و بعضی هم به اشاره یا کنایه بر آن معنا دلالت دارند، از جمله روایاتی که در آنها از قضای حاجت یا ادرار کردن در آب _ اعم از جاری یا راکد _ در کنار شهرها و چاه ها، راه ها، رودها، زیر درختان میوه دار و نظیر آنها نهی شده است.(1) رسول خدا صلی الله علیه و آله از قضای حاجت کردن بر کناره چاه یا نهر آبی که از آب آنها برای آشامیدن و پاکیزگی استفاده می شود یا زیر درخت میوه داری که میوه اش پای درخت می ریزد، نهی کرده است.»(2) آن حضرت در حدیث مناهی نیز فرموده است: «ممنوع است که کسی در آب راکد بول کند؛ زیرا مایه زوال عقل (جنون) است.»(3) بول کردن در آب غیرجاری (راکد) آن را نجس می کند و از حیّز انتفاعات شرعی خارج می سازد. آن حضرت در حدیث دیگری، بول کردن بر ساحل رودخانه جاری را مکروه دانسته است.(4) در سخنی دیگر نیز فرمود:

سه چیز است که هر کس انجام دهد، ملعون است: کسی که در سایه گاه ها که مردم


1- نک: وسائل الشیعة، ج 1، ص 288 و بعد از آن.
2- مستدرک الوسائل، ج 3، ص 150، باب 4، ح 3.
3- من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 4، باب 2، ح 4968.
4- من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 557، باب 2، ح 4914؛ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 357، باب 2، ح 5762.

ص:72

می نشینند، مدفوع کند؛ کسی که جلوی نوبت آب دیگران را بگیرد و کسی که رفت وآمد مردم را سد کند.(1)

5. اسراف و تبذیر در مصرف آب

5. اسراف و تبذیر در مصرف آب

اسراف، تجاوز از حد و اندازه در هر کاری است؛ اگرچه این معنا در انفاق مشهورتر است.(2) تبذیر، عبارت است از ضایع کردن مال و ثروت و به اصطلاح، ریخت و پاش در آن. در بیشتر موارد، این دو واژه مترادف را با هم به کار می برند. اسراف از اموری است که به منابع طبیعی آسیب وارد می کند و به حکم شرع مقدس اسلام، حرام است؛ چه آنکه مصرف ناشایست و خارج از نیازِ منابع طبیعی، جوامع انسانی و حیوانی را با فقر و فساد و کمبود منابع روبه رو می کند و موجب اخلال در نظام اجتماعی و وابستگی اقتصادی می شود.

سید جمال الدین اسدآبادی در این باره نوشته است:

مردم شرق در املاک و معادن و آبادی های خود مانند آدم سفیه مبذّر تصرف کردند و همه را هدر دادند تا کار به آنجا رسید که غرب «آقا بالاسر» آنان شد. غرب هیچ گاه به مصلحت خود نمی داند که روش و فرهنگ شرق اصلاح شود و این سفاهت کاری پایان پذیرد، بلکه غرب آرزویش این است که شرق در همین گمراهی و اسراف کاری غرق باشد تا بتواند قرن ها او را در همین محجوریت و ممنوعیت از تصرف در اموال خود نگه دارد و خود،مالک سرنوشت شرقیان باشد.(3)


1- بحارالانوار، ج 104، ص 255، ح10؛ میزان الحکمه، ج 11، ص 5330.
2- راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده «سَرَف».
3- محمدرضا حکیمی، بیدارگران اقالیم قبله، ص 30.

ص:73

از این رو، اسلام به منظور هدایت مصرف و کنترل آن، از اهرم هایی چون تشویق به زهد،(1) انفاق، ایثار و نکوهش اسراف، تبذیر، بخل و مانند آنها استفاده کرده و در آیات و روایات فراوانی بر نهی از اسراف و وعده عقاب بر آن پای فشرده است: «أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ؛ اسراف گران همان یاران آتشند». (غافر: 43).

یا «وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و بخورید و بیاشامید و اسراف کار نباشید که او (خداوند) اسراف کاران را دوست ندارد». (اعراف: 31)

چنان که گذشت، آب، ماده ای است که حیات همه موجودات بدان وابسته است. از این رو، در روایات، از اسراف و تبذیر در مصرف آب به شدت نهی شده است.

عبداللّه بن عمرو می گوید:

رسول گرامی اسلام از راهی می گذشت که سعد [بن معاذ] را در حال وضو گرفتن دید. فرمود: ای سعد! اسراف مکن. سعد گفت: ای پیامبر خدا! آیا در [آب ]وضو هم اسراف است؟ حضرت فرمود: آری، اگرچه در کنار نهری [جاری] باشی.(2)

در حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام نیز ریختن زیادی آب ظرف، از مصداق های اسراف دانسته شده است.(3)

اگر در مصرف آب برای وضو، آن هم در کنار نهر جاری یا دور ریختن


1- نک: وسائل الشیعة، ج 11، ص 310.
2- غررالحکم و دررالکلم، ج 2، ص 547.
3- تفسیر صافی، ج 3، ص 187.

ص:74

باقی مانده آب ظرف، اسراف است، پس به طریق اولی، آلودن آب رودها و دریاچه ها به انواع مواد آلوده کننده خانگی و شیمیایی، باز گذاشتن شیر آب و هدر دادن آن یا شستن ماشین و آبیاری باغ ها و درختان با آب آشامیدنی و اموری از این قبیل از مصداق های اصلی اسراف خواهد بود. حضرت امام خمینی رحمه الله در فتوایی چنین آورده است:

زیاده روی به نحو غیرمتعارف، حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد، موجب ضمان می گردد.(1)

رسول گرامی اسلام در یک پیش بینی، مسلمانانی را که در آب وضو و غسل، اسراف روا می دارند و از حدی که آن حضرت معین فرموده است، خارج می شوند، از سنت خویش بیرون دانسته است:

آب وضو یک مدّ و آب غسل یک صاع است و پس از من، کسانی خواهند آمد که آن را اندک می شمارند. پس آگاه باشید که آنان برخلاف سنت من هستند... .(2)

اسراف و ضایع ساختن منابع، از عوامل مهم پدیدآورنده فقر و فلاکت است. همیشه وجود فقر در یک گوشه از جهان، مولود اسراف و ولخرجی در گوشه دیگر و تنگ دستی یک نسل، مولود اسراف کاری نسل های پیشین است؛ چنان که زندگی مسرفانه یک فرد نیز موجب فقر و تهی دستی خود او در پایان زندگی خواهد شد. رسول گرامی اسلام فرمود: «مَنْ بَذَّرَ أَفْقَرَهُ اللّه ُ؛ کسی که ریخت و پاش کند، خدا، او را فقیر می گرداند».(3)


1- استفتائات، دفتر انتشارات اسلامی، ج 2، ص 621.
2- وسائل الشیعة، ج، ص 491، باب 55، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 34، ح 7.
3- بحارالانوار، ج 100، ص 21.

ص:75

فصل دوم: خاک (زمین)

اشاره

فصل دوم: خاک (زمین)

«خاک»، نام عمومی مواد ناپیوسته ای است که روی بیشتر قسمت های زمین را می پوشاند و حاصل خرد شدن سنگ ها و پوسیدن مواد آلی در طول زمانی دراز است و گیاهان می توانند در آن رشد کنند. به بخش رویی پوسته جامد زمین نیز که مخلوطی از کانی های گوناگون است، خاک گفته می شود.(1)

منابع خاک جهان، محدود، تجدید نشدنی و آسیب پذیرند. این محدودیت بدان سبب است که منابع خاک قابل کشت مشخص بوده و به گونه ای نامنظم، پراکنده اند. تا حدود دهه 1970، بخش قابل توجهی از فراورده های غذایی با زیر کشت بردن زمین های جدید به دست می آمد. افزون بر این، زمین های حاصل خیز به دلیل قرار گرفتن در مناطق آسیب پذیر از نظر بوم شناختی(2) یا قرار داشتن در کشورهای ثروتمند، به آسانی در دست رس نیستند. درمناطق پرجمعیت آسیا و اروپا، زمین های محدود برای کشت وجود دارد. وسعت سرانه زمین حاصل خیز در جهان 32 درصد هکتار در سال 1975 بود که این رقم در سال 1990 به 25 درصد هکتار کاهش یافت. در آسیا، وسعت سرانه


1- حسن انوری، فرهنگ فشرده سخن، کلمه «خاک».
2- علم بررسی روابط بین گیاهان، جانوران و انسان ها با محیطشاناکولوژی.

ص:76

زمین حاصل خیز 14 درصد هکتار است که در بعضی از کشورها این مقدار حتی به کمتر از یک دهم هکتار هم می رسد. میانگین وسعت سرانه کشتزار آبیانه در جهان 7 درصد هکتار است که در آسیا به طور یکنواخت از 52 درصد هکتار در سال 1975 به 48 درصد هکتار در سال 1990 کاهش یافت.

منابع خاک بر پایه معیارهای زمانی بشر، تجدید ناشدنی هستند. در شرایط عادی، خاک جدید با سرعتی حدود 5/2 سانتی متر در 150 تا 1000 سال تشکیل می شود. خاک در برابر ناهنجاری های شدید محیطی آسیب پذیر است. ویرانی خاک به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک مسئله ای فراگیر است؛ چه آنکه در حدود 38 درصد زمین های قابل کشت جهان تحت تأثیر نوعی تخریب قرار گرفته اند.(1)

1. خاک، منبع اساسی حیات

1. خاک، منبع اساسی حیات

اگر شما در یک خانواده کشاورز بزرگ نشده اید، ممکن است متوجه نباشید که خاک یکی از اساسی ترین منابع ماست که بیشترین سوء استفاده از آن شده است. خاک، رابط حیاتی بین لیتوسفر(2) و تمام گیاهانی است که بر سطح آن زندگی می کنند. تقریبا تمام سبزی ها، میوه ها، گوشت، پشم، پنبه، چوب، کاغذ و بسیاری دیگر از منابع مورد نیاز ما مستقیم یا غیرمستقیم از این فرش نازک حیاتی تأمین می شود. بسیاری از مردم، به خاک به عنوان کثافت و چیزی که باید دور ریخته شود، نگاه می کنند، حال آنکه خاک، مخلوطی پیچیده


1- دائرة المعارف جامع علوم کشاورزی، ج 1، صص 25 و 26.
2- پوسته زمین و بخشی از پوشش فوقانی آن که قاره ها و بستر اقیانوس ها را شامل می شود و تا عمق 70 الی 100 کیلومتری امتداد دارد.

ص:77

از مواد غیرآلی، مواد آلی، موجودات زنده، هوا و آب است. ماده به طور پیوسته از خاک به گیاه و از گیاه به خاک در حال گردش است. گیاهان، آب و مواد مغذی شیمیایی یا معدنی را از خاک به دست می آورند.(1)

2. اهمیت خاک

2. اهمیت خاک

خاک ها به دلایل زیر اهمیت ویژه ای دارند:

1. خاک یک منبع طبیعی است که برای رشد گیاهان لازم است؛

2. فرسایش خاک ها موجب اضمحلال محیط می شود و در نتیجه، پدیده از بین رفتن خاک باید کنترل شود؛

3. خاک، منبع و تأمین کننده رسوبات است؛

4. خاک، فیلتر یا صافی برای آب های زیرزمینی است؛

5. خاک، ماده مورد نیاز در ساختن راه ها و ساختمان هاست.

افزون بر اینها، بخش بزرگی از غذای انسان از خاک به دست می آید. این امر بدین معنا نیست که خاک، ماده خوراکی است، بلکه انسان با خوردن گیاهانی که در محیط خاک رشد می کنند و تغذیه از حیواناتی که از گیاهان تغذیه می کنند، به طور غیرمستقیم از خاک تغذیه می کند. با وجود پیشرفت فن آوری، خاک همواره مورد نیاز انسان بوده و خواهد بود و انسان برای ادامه حیات خود به خاک نیاز دارد. بنابراین، خاک، منبعی برای رشد مواد غذایی و نیز محیطی است که با پایش آن می توان آثار منفی بر زندگی انسان را مهار کرد. آثار زیان آور ممکن است خود را به صورت فرسایش، از دست دادن


1- زیستن در محیط زیست، صص 80 _ 82 .

ص:78

حاصل خیزی، شوری، بیابان زایی و آلودگی آشکار سازد. خاک آلوده شده موجب آلودگی آب و موجودات دیگر می شود و آلاینده های موجود در خاک سرانجام به زنجیره غذایی می رسد.(1)

3. خاک، محیط زیستی زنده

3. خاک، محیط زیستی زنده

باید به خاک به عنوان یک محیط زیست پویا و زنده و یک ماده و محیط با ارزش نگریست و در استفاده از آن، آبیاری، حفظ و نکوداشت آن کوشا بود. متأسفانه بشر، روز به روز متوجه می شود که نگه داری خاک به دست فراموشی سپرده شده است. در قرن اخیر، انسان با توسعه فن آوری و پیشرفت های صنعتی خود به نابودی پوشش گیاهی پرداخته و خاک را در معرض عوامل فرسایش نظیر باد و باران قرار داده و این عمل موجب نابودی خاک شده است. اگر بشر بخواهد خاک را به عنوان محیطی زنده حفظ کند، باید تمهیداتی بیندیشد. نکته مهم آن است که بدانیم خاک یک محیط زیست حیاتی است، نه یک فراورده اقتصادی. پس باید از آن به شدت حفاظت کرد.(2)

4. زمین در آموزه های قرآنی

4. زمین در آموزه های قرآنی

در قرآن، از زمین (خاک) و مظاهر آن همچون کوه ها، دره ها و بیابان ها فراوان یاد شده است.(3) بر اساس آموزه های قرآنی، خداوند، زمین را گهواره آرامش انسان قرار داده(4) و زمین و آنچه در آن است، برای عموم مردم آفریده


1- فریدون غضبان، زمین شناسی زیست محیطی، صص 277 و 278.
2- فریدون غضبان، زمین شناسی زیست محیطی، صص 275 _ 277.
3- برای نمونه، نک: ذاریات: 20؛ روم: 25؛ لقمان: 10؛ جاثیه: 3؛ رحمان: 10 _ 13؛ یس:33_ 36.
4- نک: طه: 53.

ص:79

شده است: «وَالْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ؛ و زمین را برای مردم قرار داد». (رحمان: 10) یا «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جمیعا؛ او کسی است که آنچه را در زمین است، برای شما آفرید». (بقره: 29)

خدای تعالی خواسته است مردم از چیزهای پاکیزه ای که در زمین روزی شان ساخته است، استفاده کنند و از سرکشی و طغیان دست بردارند: «کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِیهِ...» (طه: 81) تا گرفتار غضب الهی نشوند؛ غضبی که چه بسا به واسطه عوامل طبیعی چون زلزله، سیل و توفان های بنیان برانداز، نمود پیدا خواهد کرد.

خدا، مردم را از خاک آفرید و وظیفه آباد کردن زمین را _ که به نوعی مادرشان به شمار می رود _ بر دوششان نهاد: «... هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها...» (هود: 61) تا از محصولات زمین، از دانه ها و میوه ها و مانند آنها ارتزاق کنند و ادامه حیات دهند.

از آنجا که وظیفه آدمیان، آباد کردن زمین است، هر کاری که موجب آسیب رسانی یا نابودی زمین و عناصر اصلی و مفید آن شود، خلاف خواست خدا و محکوم است. بنابراین، رعایت اعتدال در بهره وری از عناصر طبیعت و محیط زیست در هر زمان ضروری است. چنان که در آیات کریمه دیگری، به صراحت، آنان را از ویران گری و فسادانگیزی در زمین بازداشته است: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها» (اعراف:56) و «وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ». (اعراف:74)

آیا هیچ گاه ندای اصلاح گرانه الهی، پرده های دل مستکبران منافق صفت را

ص:80

که کره زمین را به انواع فسادهای خود آلوده اند، لرزانیده است؟ به راستی که خیر؛ چه آنکه آنان به نیرنگ، فقط خود را اصلاح گر می دانند: «وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ.» (بقره: 11) بنابراین، انسان مسلمان که به خدا و روز جزا اعتقاد دارد، باید خود را در برابر خاک نیز مسئول بداند و با استفاده بی حد و حصر از کودهای شیمیایی یا ریختن فاضلاب ها و زباله های تجزیه ناپذیر و صنعتی، جلو حاصل خیزی خاک را نگیرد و آن را چنان که قرآن می فرماید، به شوره زار خبیث تبدیل نکند که چنین زمینی جز گیاه ناچیز و بی ارزش نمی رویاند: «وَ الَّذِی خَبُثَ لایَخْرُجُ إِلّا نَکِدا».(اعراف: 58)

«خاک، موجودی است زنده که اگر از مواد کانی، فلزات، شبه فلزات و به طور کلی مواد معدنی سرشار باشد، می گوییم این خاک، غنی است و اگر فاقد مواد معدنی کافی باشد، فقیر نامیده می شود. متأسفانه آلودگی شدید محیط زیست در دهه های اخیر در بسیاری از مناطق جهان، زندگی را از خاک گرفته و آن را عقیم و سترون ساخته است».(1)

از دیدگاه قرآن کریم، زمین زنده است و روزی فرا خواهد رسید که در آن روز سخن خواهد گفت و حتی خاکی که در اعماق اقیانوس هاست، آنچه را بر او گذشته است، فاش خواهد ساخت. اگر انسان مسئولیت خود را در قبال او به درستی انجام داده باشد، سخن زمین به صلاح انسان خواهد بود وگرنه به امر الهی، کردار زشت انسان ها را در آلودن دامان خود و انجام معصیت بر ملا


1- سیدمحمد حکیمی و فروغ هاشمی، مقاله «اثر خاک پاک زنده در از بین بردن آلودگی های محیط زیست»، در مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378، چ 1، ص 407.

ص:81

و از آنها شکایت خواهد کرد:

إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْاءِنسانُ مالَها یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحی لَها. (زلزله: 1 _ 5)

آن گاه که زمین به لرزش [شدید] خود لرزانیده شود و بارهای سنگین خود را برون فکند و انسان گوید: [زمین] را چه شده است؟ آن روز است که [زمین ]خبرهای خود را بازگوید، [همان گونه] که پروردگارت بدان وحی کرده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سفارشی نسبت به زمین چنین فرمود:

تَحَفَّظُوا مِنَ الْأَرْضِ فَإِنَّها أُمُّکُمْ وَ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ عامَلَ عَلَیها خَیْرا أَوْ شَرّا إِلّا وَ هِیَ مُخْبِرَةٌ بِهِ.(1)

زمین را حرمت نهید و از آن حفاظت کنید؛ که آن مادر شماست و هیچ کس بر آن خیر و شری انجام نمی دهد جز آنکه [در قیامت ]بدان خبر دهد.

بنابر اعتقاد ادیان آسمانی به ویژه اسلام، انسان ها پس از مرگ به اصل خویش (خاک) بازمی گردند و در آن دفن می شوند: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً اُخْری؛ از این [زمین]، شما را آفریده ایم. در آن، شما را بازمی گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون می آوریم». (طه: 55)

دفن مردگان در خاک به منظور رعایت احترام میّت است؛ چه آنکه دفن نکردن مرده موجب می شود جنازه روی زمین، محل رشد و انتشار میکروب ها و کرم ها شود یا طعمه حیوانات درنده قرار گیرد که همه اینها چهره زشتی از وی بر جای می نهد و موجب تنفر و بیماری مردم خواهد شد. در مقابل،


1- کنز العمّال، ج 16، ص 3؛ نهج الفصاحة، ج 1، ص 46.

ص:82

بازگشت مرده به خاک موجب می شود که مواد آلی بدنش به سرعت به وسیله باکتری های موجود در خاک تجزیه شود و خاک برای کشت و زرع و استفاده های دیگر فراهم گردد.

شکی نیست که یکی از منابع آلودگی هوا، دفن نکردن جنازه ها، بلکه سوزاندن آنهاست که در برخی نقاط مرسوم است؛ چه آنکه چنین عملی موجب تولید دود و خاکستر و گازهای زیان آور دیگر می شود.

یکی از احکام فقهی اسلام، «تیمّم» است که در صورت دست رسی نداشتن به آب یا زیان مند بودن به کار بردن آب در وضو و غسل، واجب است خاک پاک را جانشین آب کنیم. قرآن کریم این دستور را چنین بیان داشته است:

ای کسانی که ایمان آورده اید! در حال مستی به نماز نزدیک مشوید تا بدانید چه می گویید و هنگامی که جُنُب هستید _ مگر اینکه مسافر باشید _ تا غسل کنید و اگر بیمار بودید یا مسافر یا قضای حاجت کرده اید یا با زنان آمیزش داشته اید و در این حال، آب [برای وضو یا غسل ]نیافتید، با خاک پاکی تیمّم کنید، [به این صورت] که صورت و دست هایتان را با آن مسح کنید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (نساء: 43)

در اینجا نیز بر مطهر بودن خاک _ مانند آب _ تأکید(1) و یکی از احکام مهم فقهی بر آن مبتنی شده است.

باید توجه داشت که خاک تیمّم کاملاً پاک باشد، همان طور که قرآن در تعبیر جالب خود می گوید: «طیّبا». قابل توجه اینکه تعبیر به «صعید» _ در آیه


1- امام صادق علیه السلام می فرماید: «خدای عزوجل خاک را نیز همچون آب، پاک کننده قرار داده است.» میزان الحکمة، ج 7، ص 3320

ص:83

شریف _ که از ماده «صعود» گرفته شده، اشاره به این است که بهتر است خاک های سطح زمین _ به ویژه بلندی ها _ برای این کار انتخاب شود؛ همان خاک هایی که در معرض تابش [مستقیم] آفتاب و مملو از هوا و باکتری های میکروب کش است. اگر چنین خاکی، طیّب و پاکیزه نیز بود، تیمّم با آن می تواند انواع آلودگی ها را از بین ببرد؛ بدون اینکه کمترین زیانی داشته باشد.(1)

5. نمایی از فاجعه تخریب خاک در ایران

اشاره

5. نمایی از فاجعه تخریب خاک در ایران

خاک، نخستین و گران بهاترین ماده تشکیل دهنده کره زمین و منبع همه برکات، گیاهان، معادن و محل ذخیره آب ها و منشأ منابع غذایی و گاهواره زندگی انسان است. با این حال، سالیانه 5/1 میلیون هکتار در کشورمان به سطح بیابان ها افزوده می شود و تپه های عظیم شن را درست می کنند. در هر دقیقه، 200 تُن خاک از سطح مزارع، مراتع و جنگل ها راهی دریاها، دریاچه ها و پشت سدها می شود و در واقع، هر ساله در ایران به طور مستمر حدود 15 تُن در هکتار خاک بر اثر فرسایش آبی شُسته می شود که به معنای از دست دادن 76 کیلوگرم ازت، 24 کیلوگرم فسفر و 8 کیلوگرم پتاس در هکتار است. اگر قیمت مواد غذایی داخل خاک را حساب کنیم، سالانه حدود 6/7 میلیارد دلار از مواد غذایی داخل خاک را از دست می دهیم.(2)

لطفا به این نمونه های عینی در دست رس نیز توجه کنید. اگر اینها بی احترامی (عدم مواظبت) نیست، پس چیست؟


1- تفسیر نمونه، ج 3، ص 443.
2- فریدون عسکری، مقاله «منابع طبیعی از دیدگاه قرآن کریم و احادیث»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، صص 417 و 418.

ص:84

نمونه اول

نمونه اول

«مهم ترین مشکل آینده ما در کنار آلودگی هوا، به خطر افتادن سلامت زمین و خاکی است که روی آن زندگی می کنیم. نظم محیط زیست جهان پس از انقلاب صنعتی به هم خورده و به ویژه استخراج بی رویه معادن، زمین و خاک را به شدت آلوده کرده است. این مسئله بر سلامت انسان نیز تأثیر گذاشته و نظم بدن وی را مختل کرده است. اکنون در وضعیتی هستیم که سفره های آب زیرزمینی و زمین های کشاورزی آلوده شده و انسان را نیز بیمار کرده اند. باید ببینیم با زمین خود چه کرده ایم که با ما این گونه برخورد می کند؟(1)

نمونه دوم

نمونه دوم

«فاضلابی که از سطح شهر تهران جمع آوری می شود و به جنوب تهران می رسد، مشتمل بر فاضلاب رستوران ها و بعضی از کارگاه ها و... است... در این فاضلاب، پسماند صنایع مختلف مثل روغن کشی و ریخته گری وجود دارد. مسئله مهم، فلزات سنگین موجود در این فاضلاب هاست. متأسفانه فلزات سنگین، هم در گیاه و هم در بدن انسان و در بعضی اندام ها مثل کبد تجمع پیدا می کنند و منجر به بیماری سرطان می شوند... اغلب عوامل میکروبی مثل باکتری ها و تخم انگل ها وارد گیاهان می شوند و روی گیاه تجمع می کنند، اما مشکل عمده، فلزات سنگینی است که ذره ذره در گیاه و خاک جذب شده و


1- بخشی از مصاحبه دکتر فاطمه جوادی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، روزنامه ایران، 3/2/1385، ش 3450، ص 6 .

ص:85

سپس وارد بدن ما می شوند».(1)

نمونه سوم

نمونه سوم

«مردم اگر بدانند که همین شیرابه زباله ها چه تهدید وحشتناکی برای زمین و منابع آبی زیرزمینی ایجاد می کند و 118 نوع بیماری از زباله به انسان منتقل می شود، در آن صورت، اقدام صحیح و درستی در ارتباط با پسماندها انجام خواهند داد. متأسفانه در «کهریزک» بیش از 40 سال است که زباله های تهران بدون هیچ گونه دیدگاه بهداشتی و مهندسی توسط گذشتگان دفن شده است، 500 هکتار از زمین های «کهریزک» به صورت یک غده سرطانی درجنوب تهران، سلامت پایتخت را تهدید می کند. بیش از 10 میلیون تُن گاز متان در آنجا انباشته شده و بیش از 150 متر مکعب شیرابه در آنجا وجود دارد که همین طور در حال افزایش است و این قطعا سلامت جامعه، آب، خاک و محیط زیست را تهدید می نماید».(2)

خدای تعالی، زمین را پاک و پاکیزه قرار داده است، چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ کُلُّها وَ لِأُمَّتِی مَسْجِدا وَ طَهُورا.(3)

تمام زمین برای من و امتم سجده گاه و پاک و پاکیزه قرار داده شده است.

حضرت امام خمینی رحمه الله در توضیح عرفانی این حدیث چنین نوشته


1- از سخنان دکتر علی رضا حسن اُقلی، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، روزنامه اعتماد ملی، 19 تیر 1385، ش 127، ص 5.
2- دکتر ابوالفضل ابراهیمی، مدیر عامل سازمان بازیافت و تبدیل مواد زاید شهرداری، روزنامه راه مردم، 31 خرداد 1385، ش 400، ص 10.
3- سیوطی، الدر المنثور، ج 2، ص 343.

ص:86

است:

اهل معرفت الهیّة چون مشاهده کردند که عالَم، مسجد ربوبیت است، باید مراقبت کنند که با طهارت و صفای باطن در آن قدم نهند که بساط مقدس حق را غیر مطهرین نتوانند پای نهاد و بار مجالست با او را جز به صدیقین و مخلصین ندهند.(1)

از این رو، در فقه شیعه، سجده کردن جز بر خاک پاک و آنچه از خاک برمی آید، به جز خوردنی و پوشیدنی، روا نیست و چنین حکمی، خود، تلمیحی بر وظیفه پاکیزه نگه داشتن خاک به طور اعم وخاک سجده (سجده گاه) به طور اخص دارد؛ چه آنکه پاکیزگی از شعارهای اصیل اسلامی است: «النّظافةُ مِنَ الایمانِ».(2)

حضرت علی علیه السلام نیز می فرمود: «نَهی رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ یُلْقَی السَّمُّ فِی بِلادِ المُشْرِکِینَ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسموم کردن شهرهای مشرکان نهی کرده است.»(3) این سخن عمومیت دارد و شامل آب و خاک و هر چیز دیگری می شود. به قیاس اولویت نیز فهمیده می شود وقتی مسموم کردن آب و خاک شهرهایی که مشرکان در آن زندگی می کنند، حرام و ممنوع است، به طریق اَوْلی، مسموم کردن آب و هوا و خاک و گیاهان شهرهای محل سکونت مسلمانان، حرام و ممنوع است.


1- اسرار نماز معراج السالکین و صلوة العارفین، ص 60.
2- از سخنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله ؛ بحارالانوار، ج 62، ص 129.
3- میزان الحکمة، ج 3، ص 1070، ح 3496.

ص:87

در فقه اسلامی، زمین یکی از مطهرات شمرده شده(1) و در روایت است که «پاره ای از زمین پاره دیگر را پاک می کند.»(2) به همین دلیل، از خاک همچون ماده ای پاک کننده برای تطهیر «ولوغ»(3) از ظرف ها، استفاده می شود.(4)

خاک پاک و زنده به خاطر داشتن باکتری فراوان می تواند آلودگی ها را از بین ببرد و چه بسا اگر این خاصیت در خاک نبود، کره زمین در مدت کوتاهی مبدّل به یک کانون عفونت می شد. بنابراین، خاک پاک زنده نه تنها آلوده نیست، بلکه از بین برنده آلودگی هاست و می تواند از این نظر تا حدودی جانشین آب شود؛ با این تفاوت که آب، حلّال است؛ یعنی میکروب ها را حل کرده و با خود می برد، ولی خاک، میکروب کُش است. اهمیت خاک پاک زنده در محیط زیست به سه دلیل غیرقابل انکار است:

1. پاک کردن آلودگی های خاک سطحی؛(5)

2. پاک کردن (تصفیه) آب های زیرزمینی؛

3. پاک کردن آلودگی های هوای محیط زیست؛ چه آنکه ورود هوا به داخل خاک _ با وزش باد _ می تواند اثر پاک کنندگی در مورد آلودگی های میکروبی، فیزیکی و شیمیایی هوا داشته باشد.(6)


1- ر.ک: رساله های عملیه مراجع عظام.
2- «إِنَّ الْأَرْضَ تُطَهِّرُ بَعْضُها بَعْضا». فروع کافی، ج 3، ص 38، ح 2.
3- لیسیدن، دهان زدن سگ.
4- ر.ک: رساله توضیح المسائل امام خمینی، مسئله 150.
5- چنان که در روایتی گذشت: «پاره ای از خاک پاره ای دیگر را پاک می کند».
6- مقاله «اثر خاک پاک زنده در از بین بردن آلودگی های محیط زیست»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، صص 405و406.

ص:88

فصل سوم: کشاورزی

اشاره

فصل سوم: کشاورزی

زیر فصل ها

1. تعریف و اهمیت کشاورزی

2. فضیلت کشاورزی در اسلام

3. فضیلت کشاورزی در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

1. تعریف و اهمیت کشاورزی

1. تعریف و اهمیت کشاورزی

«کشاورزی را می توان به معنای ایجاد هرگونه تغییردر زیست گاه های طبیعی یک منطقه برای به دست آوردن محصولات گیاهی یا دامی و متفاوت از آنچه در اکوسیستم های طبیعی متداول است، تعریف [کرد]. این تغییر و تحول در اکوسیستم های طبیعی برای افزایش توده زنده قابل برداشت، نیازمند جریانی از نیروی به کار برده شده توسط انسان است که در طول سال و با فواصل زمانی مختلف، سیستم را از بازگشت به حالت طبیعی (اولیه) خود، از نظر اجزای سیستم باز می دارد. برای مثال، عملیات شخم زمین، وجین علف های هرز، استفاده از آفت کش ها، کودها و آبیاری».(1)

در متون دینی، اولین نشان از کشاورزی و دام داری را در زندگی فرزندان حضرت آدم علیه السلام می توان سراغ گرفت. گرچه در قرآن به این امر تصریح نشده و در آیه 27 سوره مائده، تنها از پذیرش قربانی یکی از آنان و ردّ قربانی دیگری سخن رفته است، ولی در احادیث، ذیل همین آیه به دام دار بودن هابیل و کشاورز بودن قابیل تصریح(2) و در تورات داستان به تفصیل بیان شده است:


1- دائرة المعارف جامع علوم کشاورزی،ج1، ص 320.
2- نک: المیزان، ج 5، ص 318.

ص:89

«هابیل به گله داری پرداخت و قابیل به کشاورزی مشغول شد. پس از مدتی، قائن هدیه ای از حاصل زمین خود را به حضور خداوند آورد. هابیل نیز چند رأس از نخست زادگان گله خود را ذبح کرد و بهترین قسمت گوشت آنها را به خداوند تقدیم نمود. خداوند، هابیل و هدیه اش را پذیرفت، اما قائن و هدیه اش را قبول نکرد. پس قائن برآشفت و از شدت خشم سرش را به زیر افکند».(1)

بر پایه برخی روایات،(2) چون خداوند، آدم ابوالبشر را از بهشت برزخی راند و او پا به عرصه زمین نهاد، احساس گرسنگی کرد. حضرت جبرئیل علیه السلام از آسمان فرود آمد و کشاورزی و درخت کاری را بدو آموخت و این روش را پیامبران پس از وی، یکی پس از دیگری برگزیدند، به جز حضرت ادریس علیه السلام که خیاطی پیشه کرد.

2. فضیلت کشاورزی در اسلام

اشاره

2. فضیلت کشاورزی در اسلام

حدود 550 آیه در قرآن مجید، به صورتی با کشاورزی مرتبط است، که نزدیک به نه درصد کل آیات قرآنی را دربرمی گیرد. کشاورزی یکی از استوانه های عمران و آبادانی هر کشور و شاهرگ حیات اقتصادی آن است. بی جهت نیست که در برخی روایات، از تنی چند از معصومان، از جمله رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «هر کس آب و خاک داشته باشد و با این حال فقیر بماند، خدا او را از رحمت خود دور کند».(3)


1- عهد قدیم، تورات، کتاب پیدایش، باب چهارم: 3 _ 6.
2- نک: کافی، ج 5، ص 260، ح4.
3- بحارالانوار، ج 23، ص 19؛ تفسیر نمونه، ج 11، ص 164.

ص:90

تولید محصول از زمین، به ویژه برنج و گندم و دیگر حبوبات که برای ادامه حیات نسل ها لازم است، فرایند دشوار و پیچیده ای است. آفتاب باید بتابد. آب های پهنه اقیانوس ها و دریاها بخار شوند و سپس به وسیله بادهای مژده بخش به هر طرف پراکنده گردند و در نهایت، به صورت قطره های باران بر زمین فرود آیند و در دامن زمین و چشمه ها و چاه ها و رودهای آن به جریان افتند. زمین نرم و باران خورده به وسیله کشاورزان زیر و رو (شخم) می شود. سپس دانه پاشی می کنند. آن گاه دانه ها، دل خاک را می شکافند و ریشه در زمین فرو می برند و شاخه و ساقه از آن سر برمی آورند. در نهایت، به برگ و بار می نشینند و پس از گذراندن دوره داشت و برداشت، فراوری می شوند و به مصرف غذای انسان می رسند.

قرآن کریم، رویش را فعل خدا می داند، نه کار بشر؛ همان سان که گردش ابر و بارش باران را. در واقع، خداوند، رویانیدن و به ثمر نشاندن بوته ها و زراعت را سامان می دهد و به پایان می برد و آدمیان فقط ابزار این کارند؛ فقط می کارند، آبیاری می کنند و در حراست از آن می کوشند. به دیگر سخن، زراعت از آن خدا و کشت، کار بندگان خداست:

أَفَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ ءَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ لَوْ نَشآءُ لَجَعَلْناهُ حُطامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ. (واقعه: 63 _ 65)

آیا آنچه را کشت می کنید، ملاحظه کرده اید؟ آیا شما آن را [بی یاری ما] زراعت می کنید یا ماییم که زراعت می کنیم؟ همانا اگر بخواهیم، خاشاکش می گردانیم. پس در دریغ و تعجب می افتید.

در قرآن، کشاورزی، نعمتی ارجمند دانسته شده و از محصولات زراعی با

ص:91

نام «حرث»،(1) از برداشت دانه و محصول زراعی با عنوان «حصاد»،(2) از خوشه محصولاتی چون گندم با نام «سنبل»(3) و از خود دانه به عنوان «حبّه»(4) و از برخی محصولات کشاورزی به نیکی یاد شده است و این همه، فضیلت و ارجمندی این شغل شریف را می رساند.

الف) ارتباط شگفت آب و خاک

الف) ارتباط شگفت آب و خاک

قرآن کریم درباره رابطه شگفت آب و خاک و هم دلی این دو منبع حیات آفرین الهی در تولید محصولات کشاورزی، مردم را به بازنگری در غذای خود فرا می خواند و از برخی از این محصولات پاکیزه و خوش گوار یاد می کند:

پس آدمی باید به غذای خود بنگرد. ما آب را از آسمان به صورت بارشی فرو ریختیم. آن گاه زمین را با شکافتنی [لازم] شکافتیم و در آن دانه[ها ]رویاندیم و انگور و سبزی و زیتون و خرما و باغ های [با درختان ]در هم تنیده و میوه و چراگاه تا وسیله استفاده شما ودام هاتان باشد.(5)

اگر با تدبّر و اندیشه در قرآن ملاحظه کنیم، در می یابیم که خداوند، واژه «حَبّ» و «نَوی» را در مواردی به کار برده است که می خواهد نعمت، کرم، علم، قدرت، وحدانیت، عدالت و لطف خود را به بندگان یادآور شود. به این نمونه بنگرید:

إِنَّ اللّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذلِکُمُ اللّهُ فَأَنّی تُؤفَکُونَ. (انعام: 95)


1- نک: بقره: 71 و 205؛ آل عمران: 14 و 117.
2- نک: انعام: 141.
3- نک: بقره: 261.
4- نک: بقره: 261؛ انعام: 59.
5- عبس: 24 _ 32.

ص:92

همانا خدا، شکافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد. چنین است خدای شما. پس چگونه [از حق] منحرف می شوید؟

خدای متعال در این آیه شریف، خردمندان و صاحبان فطرت های پاک را مخاطب ساخته است و به ایشان اعلام می دارد تنها اوست که می تواند دانه ها و هسته ها را در زیر خاک بشکافد و چیزی را از نقیضش بیافریند.

فخر رازی در این باره بیانی لطیف دارد:

آن گاه که دانه یا هسته در زمین نمناک جای گیرد و زمانی معین بر آن بگذرد، خداوند شکافی در قسمت بالا و شکافی در قسمت پایین آن پدید می آورد. از شکاف نخست، ساقه برمی آید و به جانب بالا سرمی کشد و از شکاف دوم، ریشه پدید می آید و به طرف عمق زمین پیش می رود. این صحنه، شگفتی هایی به همراه دارد؛ یکی آنکه خاک درونی زمین سخت است و نفوذ در آن، دشوار و گاه به گونه ای است که کارد آهنی تیز نیز در آن فرو نمی رود، اما با این حال، ریشه های نرم و لطیف و نازک _ به طوری که اگر آنها را میان دو انگشت بفشاریم، آب می شوند _ از میان این خاک های سخت می گذرند و در اعماق آن پخش می شوند و این جز با تقدیر الهی امکان پذیر نیست. و از همین روی، خداوند در پایان آیه، انکار پروردگار را قبیح و بی شرمانه دانسته است.(1)

ب) روش نگه داری حبوبات

ب) روش نگه داری حبوبات

بی گمان، کشاورزی مراحلی دارد: کاشت، داشت و برداشت و سپس ذخیره سازی غلّات و حبوبات برای مصرف سال های آینده و به ویژه برای آماده شدن در رویارویی با پدیده قحطی و خشک سالی که هرساله ده ها گرسنه را راهی دیار نیستی می کند. خداوند در یکی از آیات، از قول یوسف صدّیق


1- تفسیر فخر رازی، ذیل تفسیر آیه 95 سوره انعام.

ص:93

علیه السلام، شیوه ذخیره سازی گندم را بدین منظور چنین بیان داشته است:

قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فی سُنْبُلِهِ إِلاّ قَلِیلاً مِمّا تَأْکُلُونَ. (یوسف: 47)

یوسف گفت: هفت سال پیاپی مثل همیشه کشت و زرع کنید و آنچه را درو می کنید، با خوشه اش کنار بگذارید، مگر اندکی که از آن می خورید.

دو تن از دانشمندان مصری در توضیح آیه چنین نوشته اند: «خداوند در این آیه شریفه روشن ساخت که دانه ها و غلّاتی چون جو و گندم اگر در خوشه های خود نگه داری شوند، سالیان دراز باقی می مانند؛ زیرا خوشه ها مانع ورود هوا به درون خود می شوند و دانه ها را از فاسد شدن و راه یافتن سوسک و پشه بدان حفظ می کنند. همچنین نمی گذارند رطوبت و حرارت بدان ها راه یابد و گفته اند که در سرزمین مصر، در روزگار حضرت یوسف علیه السلام، غلّات دو سال بیشتر باقی نمی ماند و خداوند از طریق یوسف بدیشان آموخت که با این شیوه می توان غلات را تا پانزده سال نگه داری کرد. بی گمان، در آن روزگار میان آنان کسی نبود که این حقیقت علمی را بشناسد».(1)

ج) سیر دانه تا خوشه، نماد رشد اسلام و مسلمانان

ج) سیر دانه تا خوشه، نماد رشد اسلام و مسلمانان

پیامبرخدا در آغاز بعثت با انبوهی از مشکلات، چون گردن کشی ملحدان و سرکردگان شرک و بت پرستی و کارشکنی کافران روبه رو بود. بدین سان حضرت و یاورانش در آغاز دعوت، ضعیف می نمودند. پیامبر اسلام ندای «قُولُوا لا اِلهَ إِلاَّ اللّهُ تُفْلِحُوا» سر داد و بذر ایمان و خداپرستی را در دل های مردان


1- عالم النبات فی القرآن الکریم، ص 85.

ص:94

و زنان حق طلب کاشت. او در آشکار و نهان، آن را آبیاری و مراقبت کرد. به تدریج، این بذر ریشه دواند و ستبر شد و روی پای خود ایستاد، چنان که هر بیننده ای از مشاهده آن حیرت می کرد و کافران از دیدن آن به خشم و غضب می آمدند. قرآن کریم، این حقیقت را به صورت نمادی زیبا و مثلی لطیف چنین بیان داشته است:

محمد صلی الله علیه و آله، پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران سخت گیر [و] با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود [بسیار] می بینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. نشانه آنان بر اثر سجود در چهره هایشان است. این صفت ایشان است در تورات و مَثَل آنها در انجیل چون کشته ای است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه های خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهی] آنان [خدا]، کافران را به خشم دراندازد. خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، آمرزش و پاداش بزرگی وعده داده است. (فتح: 29)

به طور کلی، آیات فراوانی درباره کشاورزی و ارتباط آب و خاک و رویش گیاهان وجود دارد که یادکرد همه آنها و تذکر نکته های درس آموزشان در این مجال ممکن نیست. با این حال، با تأمل در آنها به طور عموم، نتایج آشکار زیر به دست می آید:

1. رابطه شگفت آوری میان بارش باران، آب، خاک و رویش و پویش گیاهان وجود دارد که خداوند، آدمیان را به تأمل در آن فرا می خواند و این نظام شگفت انگیز را آیت وجود خود می داند.

2. باران، سهم اصلی و ممتازی در سرسبزی زمین و رونق کشاورزی دارد. آب، نعمت بزرگ الهی است که باید قدر آن را دانست و در مصرف درست و

ص:95

بهینه آن کوشید.

3. هرگونه اسراف و تبذیر در استفاده از محصولات و فراورده های کشاورزی و منابع طبیعی از قبیل آب و خاک جایز نیست و خداوند به شدت از آن نهی کرده است.

4. آدمیان باید بدانند که رویش گیاهان در پرتو بارش باران و زمینه مناسب و مساعد خاک و هوا، عملی است بسیار بزرگ که خداوند متعال انجام می دهد و سهم بشر در آن بسیار ناچیز است.

5. بر کشاورزان واجب است زکات و حق فقیران و مستحقان را از محصولات کشاورزی بپردازند تا خداوند به کشت و کارشان برکت عنایت فرماید.(1)

3. فضیلت کشاورزی در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

اشاره

3. فضیلت کشاورزی در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

زیر فصل ها

الف) تشویق به کار کشاورزی

ب) کشاورزی، بهترین ثروت

الف) تشویق به کار کشاورزی

الف) تشویق به کار کشاورزی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همواره اصحاب خود را به احیای طبیعت و عمران اراضی بایر سفارش می فرمود و دوست داشت که آنان به واسطه سرگرم شدن به کار، به ویژه پاکیزه ترین کارها؛ یعنی کشاورزی، هم از سستی و تنبلی فاصله بگیرند و هم از این راه روزی حلال کسب کنند و از نظر اقتصادی نیز نیازمند این و آن نباشند. از این رو، در سخنی خطاب به یکی از یاران خود فرمود: «اَحیِ بلدکَ المیّت؛ زمین ناآباد شهر خود را آباد کن.»(2) در دستورالعملی همگانی نیز از آنان خواست که زمین زراعتی خود را بدون استفاده نگذارند:


1- سیدعلی حسینی، طبیعت و کشاورزی از دیدگاه اسلام، صص 154 و 155.
2- معجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، ماده «بلد و ارض».

ص:96

«مَنْ کانَتْ لَهُ أَرْضٌ فَلْیَزْرَعْها؛ هر کس زمینی دارد، در آن کشاورزی کند».(1)

در روزگار آن حضرت که هنوز مردم از علوم و فنون کمتر بهره داشتند، زمین های کشاورزی زیادی بی استفاده مانده و به بیابان های بزرگی تبدیل شده بود. حضرت برای تشویق مردم به سرمایه گذاری در این زمین ها و در نتیجه، رونق گرفتن کار کشاورزی چنین اعلام داشت: «مَنْ اَحْیا ارضا مواتا فهوله؛ هر کس زمین مرده ای را احیا سازد (آباد کند)، مالک آن خواهد بود».(2)

در نتیجه استقبال مردم از این آموزه های پیامبر، رفته رفته در قرون اولیه ظهور اسلام، کشاورزی رونق و گسترش یافت و تحولی عظیم در آن پدید آمد.

«رشد کشاورزی در قرون اولیه اسلام غیرقابل تردید است. بنا به نوشته جاحظ در قرن نهم میلادی، 360 نوع خرما در بازار بصره وجود داشته است، در حالی که یک قرن بعد، به نوشته ابن وحشیه در الفلاحة النبطیة، انواع خرما در عراق قابل شمارش نبوده است. به نوشته ابن رسته (اوایل قرن دهم میلادی)، 78 نوع انگور در حوالی شهر صنعا وجود داشته است. انصاری در توصیف شهر کوچکی در سواحل شمال افریقا در سال 1400 م. از مناطقی نام می برد که 65 نوع میوه، 36 نوع گلابی، 28 نوع انجیر، 16 نوع زردآلو و میوه های دیگر تولید می کردند».(3)


1- معجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، ماده «بلد و ارض».
2- وسائل الشیعه، ج 17، ص 327، باب 1 از ابواب احیاء الموات، ح 5 و 6.
3- اندرو، ام. واتسون، نوآوری های کشاورزی در قرون اولیه اسلام، مقدمه مؤلف.

ص:97

ب) کشاورزی، بهترین ثروت

ب) کشاورزی، بهترین ثروت

حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله پرسیده شد: کدام ثروت از همه بهتر است؟ فرمود: زراعتی که صاحبش آن را بکارد و از آن نگه داری کند و آن گاه که به ثمر رسید، درو کند و زکاتش را بدهد».(1)

در روایتی دیگر به همین مضمون، آن گاه که از حضرت پرسیدند کدام یک از اموال ما از همه بهتر است، پاسخ فرمود: الحرث(2) (کشاورزی).

حضرت در سخنی دیگر، استفاده انسان ها، پرندگان و چهارپایان از حاصل کشت و کارش را برای وی صدقه معرفی فرموده است:

هر مسلمانی درختی بنشاند یا محصولی بکارد و انسان یا پرنده یا حیوانی از آن محصول بخورد، برای وی صدقه است.(3)

از این سخن و سخنانی از این دست به روشنی استفاده می شود که کشاورزی، بستر مناسبی برای خدمت رسانی به مردم است. کشاورزان در شمار خدمت رسانان به همه موجوداتند که خدا و رسولش، بر خدمت آنان مهر تأیید زده و پاداشی بزرگ برای آنان در نظر گرفته اند: پاداش متصدّقین.

از آن حضرت نیز نقل است که فرمود: «صدقه بدهید و آن را کوچک مشمارید.» گفتند: بر چه کسی ای فرستاده خدا؟ فرمود: «به مردم اسیر، درمانده و نیازمند.» پرسیدند: کدام یک از اموال ما برای پرداخت صدقه بهتر است؟ فرمود: «کشت


1- «زرعٌ زَرَعَ صاحبه و اصلحه و ادّی حقّه یوم حصاده». شیخ صدوق، خصال، ج 1، ص 246؛ بحارالانوار، ج 61، ص 121 و ج 103، ص 64، ح 4.
2- بحارالانوار، ج 61، ص 124.
3- مستدرک الوسائل، ج 13،ص 460، ح 15892؛ نیز ج 2، ص 501.

ص:98

و دام».(1)

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند، روزی پیامبرانش را در کشاورزی و دام داری قرار داد تا بارش های آسمان را ناخوش ندارند.(2)

حضرت در سخنی دیگر قریب به همین مضمون فرمود:

خدای عزّوجلّ، کشاورزی را برای پیامبران خود برگزید تا بارش آسمان را ناخوش ندارند.(3)

همچنین آن حضرت، تمام پیامبران _ به جز حضرت ادریس _ را کشاورز معرفی فرموده است. «یزید پسر هارون واسطی از امام صادق علیه السلام درباره برزگران پرسید. حضرت فرمود: آنان کشت کاران گنج های خداوند در زمین اویند. در میان کارها هیچ کدام نزد خداوند محبوب تر از کشاورزی نیست و خداوند هیچ پیامبری نفرستاد جز آنکه کشاورز بود، به جز ادریس علیه السلام که خیاط بود».(4)

به نظر می رسد که نسبت دادن کشاورزی به رسول خدا صلی الله علیه و آله از باب شمول یا تغلیب است؛ چه آنکه ممکن است در نظر امام، کشاورزی اعم از دام داری تلقّی شده باشد.

در تاریخ زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، از دام داری ایشان در برهه ای کوتاه یاد شده، ولی نقل نشده که حضرت اختصاصا به کار کشاورزی نیز


1- صنعانی، المصنف، ج 2، ص 360.
2- کافی، ج 5، ص 260، ح 1و2.
3- کافی، ج 5، ص 260، ح 1و2.
4- مستدرک الوسائل، ج 13، ص 461، ح 15898.

ص:99

پرداخته است.

حضرت امام صادق علیه السلام در سخنی، سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان نسبت به کشاورزان را چنین بیان داشته است:

وَصّی رَسُولُ اللّهِ عَلِیّا عِنْدَ مَوْتِهِ، فَقالَ: یا عَلِیُّ! لا یُظْلَمُ الْفَلاّحُونَ بِحَضْرَتِکَ... .(1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام مرگ، به حضرت علی علیه السلام درباره کشاورزان چنین سفارش کرد: ای علی علیه السلام ! تا تو هستی، به کشاورزان ستم نشود... .

چنین سفارشی از حساسیت فوق العاده کشاورزی و ارجمندی قشر زحمت کش کشاورز در چشم و دل حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله حکایت دارد. امید که این سفارش پیامبر مهربانی و رحمت، همیشه آویزه گوش دولت مردان ما باشد.

چون در صدر اسلام، مسئله آلودگی آب و خاک مطرح نبوده، در سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله، چیزی در این زمینه مطرح نشده است. با توجه به قواعد کلی که پیش تر گذشت، مانند «قاعده لاضرر»، «قاعده تسبیب» و امثال آن، اگر امروزه به دلیل به کارگیری کودهای شیمیایی، آفت کش ها و مانند آن، به آب و خاک و هوا و تنوع زیستی موجود آسیب وارد شود، افزون بر آنکه این کار از نظر شرعی، حرام است، از نظر حقوقی و قانونی نیز قابل پی گیری است و شخص خسارت زننده باید آن را جبران کند.


1- کافی، ج 5، ص 284؛ میزان الحکمة، ج 1، ص 38.

ص:100

فصل چهارم: درخت و گل و گیاه (چشم انداز سبز)

اشاره

فصل چهارم: درخت و گل و گیاه (چشم انداز سبز)

زیر فصل ها

1. منافع درخت

2. منافع جنگل و مرتع

3. منافع گل ها و گیاهان

4. درخت و گیاه در قرآن

5. جایگاه درخت و گل و گیاه در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

6. ارجمندی گل ها در نگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

1. منافع درخت

1. منافع درخت

«درختان از میلیون ها سال پیش چون کارگاه بزرگی، هوای کره زمین را طبق سلیقه و خواسته جانداران پالایش کرده اند و در این رهگذر همه چیز نیز به آنها داده اند. انسان در دوره آغازین حیات خود، میوه درختان را می خورد و با پوست و برگ درختان، خود را می پوشاند. در پناه درختان جنگل، از سرما و گرمای بسیار و از باد و باران در امان بود و هنگام ترس به سوی آن می دوید و از بیم درندگان، بالای درخت می رفت و در لابه لای شاخه هایش پنهان می شد. سیل و توفان و تندر هم با وجود جنگل های انبوه، کارآیی چندانی نداشتند. از همان دوران کهن، انسان به درخت وابسته شد، چنان که اکنون نیز نمی تواند از آن بی نیاز باشد».(1)

2. منافع جنگل و مرتع

2. منافع جنگل و مرتع

«از جنگل ها به عنوان تفرّج، کان کنی، به دست آوردن هیزم، الوار و فرآورده های کاغذی استفاده می شود و... درختان، شفادهندگان بزرگ طبیعتند؛


1- هما کبیری، مقاله «ریه های سبز کره خاکی»، جام جم، سه شنبه 19 اسفند 1382، سال چهارم، ش 1102.

ص:101

آنان با تأثیر گذاردن روی باد، دما، رطوبت و بارندگی، به کنترل اقلیم کمک می کنند. درختان در بازسازی جهانی آب، اکسیژن، کربن و ازت شرکت دارند. جنگل ها، آب را جذب کرده، نگه می دارند و به آرامی رها می سازند. در نتیجه، فرسایش و سیل را کاهش داده و اجازه می دهند که آب به سفره های آب زیرزمینی نفوذ کند. به علاوه جنگل ها، زیست گاه هایی برای حیات وحش و مراتعی برای دام ها فراهم آورده، در جذب برخی از آلاینده های هوا و سر و صدا کمک کرده و روان انسان را با فراهم آوردن گوشه عزلت و زیبایی متمکن می سازند... تمام این اعمال حساس به وسیله انرژی خورشیدی بر اساس خودابقایی و بدون هزینه ای برای ما انجام می پذیرد».(1)

«یک هکتار مرتع با پوششی از گل ها و گیاهان متنوع خودرو قادر است تا بالای دو تن اکسیژن ناب و جان فزا برای استمرار حیات انسان ها تولید کند. به اعتقاد دوستداران منابع طبیعی و شیفتگان شکوه علفزاران، یک هکتار مرتع مملو از گل های وحشی و خودرو سالانه تا دو هزار متر مکعب ریزش باران فصلی را در خود ذخیره می کند و نمی گذارد سیلاب های سرکش پس از هر بارندگی شدید به کاشانه و عرصه های کشت و کار زراعی افراد بومی چنگ انداخته و به یک باره مرگ و نیستی به جای گذارد. ... جنگل ها و مراتع، یکی از منابع مهم تجدیدشونده هر کشور و زیربنای توسعه اقتصادی و اجتماعی می باشند که نابودی تدریجی آنها موجب فنای سایر عوامل حیاتی از قبیل آب، خاک و موجودات وابسته به آنها و در نهایت، گسترش بیشتر آلودگی


1- پروفسور جی. تی میلر، زیستن در محیط زیست، ترجمه: مجید مخدوم، ص 315.

ص:102

هواست».(1)

3. منافع گل ها و گیاهان

3. منافع گل ها و گیاهان

«وجود گل ها و گیاهان چه در گلدان و جعبه ای کنار پنجره آپارتمان های شهری و چه در یک باغ حومه شهر، بر کیفیت زیبایی محیطی که مردم در داخل یا خارج آن زندگی، کار یا استراحت می کنند، می افزاید. زندگی در کنار گیاهان برای انسان، فواید مثبت روانی و فیزیولوژیکی دارد. به عنوان مثال، شواهد نشان می دهند آن دسته از بیماران بستری در بیمارستان ها که از پنجره، چشم اندازهایی به مناظر طبیعی داشته اند، نسبت به بیمارانی که رو به دیوار قرار گرفته بودند، بعد از جراحی، مسکّن کمتری مصرف کرده و مدت کوتاه تری بستری بوده اند. سایر مطالعات به نقش مثبت گیاهان در کاهش فشارهای عصبی اشاره می کنند.

گیاهان با کاستن از مصرف انرژی و ذخیره کردن منابع طبیعی، در حفظ محیط زیست مفیدند. استفاده از گیاهان، اقتصادی ترین شیوه برای تغییر خُرد اقلیم اطراف بناهاست. تعبیه صحیح درختان، درختچه ها و گیاهان کوتاه پوششی اطراف خانه ها و ساختمان ها می تواند هزینه های گرمایش و سرمایش را از طریق کنترل اثر خورشید و باد کاهش دهد. سایه درختان می تواند مقدار الکتریسیته لازم را برای به کار انداختن دستگاه های تهویه هوا 10 تا 50 درصد کاهش دهد و از این طریق، از انتشار دی اکسید کربن ناشی از آن بکاهد.


1- محمدرضا اسماعیل پور، «مراتع و عرصه های گیاهی و کوهستانی، بستر استوار حیات و بنیان توسعه پایدار سلسله گزارش»، اطلاعات، سه شنبه 15 دی 1383، ش 23247.

ص:103

مطالعات مقدماتی نشان داده اند گیاهان برگ زینتی که به روشی صحیح در ساختمان ها و منازل تعبیه ونگه داری می شوند، می توانند کیفیت هوای داخل ساختمان را با کاهش دادن آلاینده ها بهبود بخشند».(1)

با توجه به اهمیت بالا و والای درختان، جنگل ها، بوته زارها و مرتع ها در حفظ سلامت جسمی و روانی انسان و تأمین علوفه دام ها و اثرگذاری سودمند بر منابع آب و خاک و ده ها منافع دیگر، حفاظت از این ثروت بی بدیل خدادادی و تلاش در جهت گسترش آن از وظایف ملی و شرعی ملت مسلمان به ویژه دل سوزان منابع طبیعی و دست اندرکاران مسائل زیست محیطی به شمار می رود.

4. درخت و گیاه در قرآن

اشاره

4. درخت و گیاه در قرآن

قرآن کریم از پوشش گیاهی زمین همچون درختان، سبزه ها و بوته ها فراوان یاد کرده و سودمندی های زیادی را به آنان نسبت داده است. در اینجا برخی از این یادکردها را مرور می کنیم:

الف) گیاهان؛ جلوه حیات زمین

الف) گیاهان؛ جلوه حیات زمین

قرآن، زمین خالی از گیاه را مرده می داند که هیچ جنبش و حرکتی از آن برنمی خیزد. با این حال، همین که بادهای مژده بخش، ابرهای پراکنده را به هر سو راندند و متراکم کردند و باران رحمت الهی همچون دم مسیحایی به این خاک عبوس و مرده رسید، گویی با رویش گیاهان و گل ها در آن، روح حیاتی دوباره دمیده است، چنان که خداوند در قیامت مردگان را نیز بدین سان حیات


1- دایرة المعارف جامع علوم کشاورزی، ج 1، صص 369 و 370.

ص:104

مجدد خواهد بخشید:

و اوست که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش مژده رسان می فرستد، تا آن گاه که ابرهای گران بار را بردارند. آن را به سوی سرزمینی مرده برانیم و از آن باران فرود آوریم و هرگونه میوه ای [از خاک] برآوریم. بدین سان مردگان را [نیز از قبرها] خارج می سازیم. باشد که یادآور شوید. (اعراف: 57)(1)

ب) گیاهان؛ شادی بخش و روح افزا

ب) گیاهان؛ شادی بخش و روح افزا

تماشای گلبرگ های لطیف و خوش رنگ، غنچه های زیبا و شکوفه های دلربا و چشم انداز زمرّدین بوستان ها و مرتع ها، انسان را غرق در شادی و سرور می کند و آرامشی معنوی به وی می بخشد. به همین دلیل، طبیبان، افسردگان را به تفرّج در بوستان ها و گلزارها سفارش می کنند:

وَ تَرَی اْلأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ. (حج: 5)

و زمین را مرده و افسرده می بینی و چون آب باران بر آن فرو باریم، بجنبد و بردمد و انواع گیاهان زیبا و شادی آفرین برویاند.

«بهیج» به معنای خوش حال و شادمان و «زوج» در اینجا به معنای گونه و صنف است. تعبیر قرآن بسیار جذّاب و شاعرانه است؛ گویا که با بارش باران، زمین مرده به ناگاه جان می گیرد و از خواب مرگ برمی خیزد و به رقص و اهتزاز درمی آید. هرکس حالت این گل ها و گیاهان را ببیند که در باد، دست افشان به این سو و آن سو حرکت می کنند، به نظرش می آید از سرزندگی دوباره به رقص و پای کوبی برخاسته اند. مشاهده چنین حالتی، بسیار دل انگیز و


1- نک: فاطر: 9؛ یس: 33؛ فصّلت: 39.

ص:105

روح نواز و شادی بخش است.

این طراوت و نشاط گیاهان در انسان دل افسرده، انگیزه می آفریند و در وی روح نشاط می دمد و به آینده اش امیدوار می سازد و به تلاش و کار وا می دارد. علامه شعرانی نوشته است:

خرّمی گیاه سبز و درخت و گل و شکوفه که در این آیات ذکر شده، در انسان رغبت و نشاطی به وجود می آورد که زمین را آباد کند و کشت و زرع بسیار شود و روزی مردم فراخ گردد.(1)

ج) جنگل و مرتع؛ آیه، نعمت و متاع زندگی

ج) جنگل و مرتع؛ آیه، نعمت و متاع زندگی

به طور کلی، از جنگل و مرتع در قرآن با واژه هایی چون «نبات»، «زوج کریم»، «جنّات معروشات»، «جنّات الفاف»، «حدائق غُلْب»، «اَبّ» و «مرعی» یاد شده است. برخی از این یادکردها و نکته های آموزنده آنها را مرور می کنیم:

اول:

وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْ نَباتٍ شَتّی کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ ِلأُولِی النُّهی. (طه: 53 و 54)

و از آسمان آبی فرود آورد. پس به وسیله آن، رستنی های گوناگون، جفت جفت بیرون آوردیم. بخورید و دام هایتان را بچرانید که همانا در اینها نشانه هایی برای خردمندان است.

این آیه متذکر می شود که جنگل و مرتع صرفاً برای استفاده انسان آفریده نشده است که هرگونه دلش خواست، در آن تصرف و آن را غارت کند؛ چه آنکه انعام نیز در آن سهمی دارند و از چرای در آن روزی، می خورند. ازاین رو،


1- نثر طوبی، ص 97.

ص:106

حقّ این حیوانات زبان بسته باید محفوظ بماند.

افزون بر آن، عمل شگفتِ رویش گیاه و مرتع از خاک فسرده و مرده به برکت ابرها و باران و سپس استفاده های متنوع انسان و حیوان از نتیجه اعجاز آب و خاک، جای تأمل و عبرت آموزی دارد و فطرت های پاک و حقیقت جو را به قدرت، علم و حکمت خدای آفرینش گر رهنمون می شود.

دوم:

وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمّانَ مُتَشابِها وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ. (انعام: 141)

و اوست کسی که باغ هایی با داربست(1) و بدون داربست(2) و خرما بُن و کشتزار با میوه های گوناگون آن و زیتون و انار شبیه یکدیگر و غیرشبیه پدید آورد. از میوه آن [باغ ها] _ چون ثمر داد _ بخورید و حقّ [بینوایان از] آن را روز بهره برداری از آن بدهید، ولی زیاده روی مکنید که او اسراف کاران را دوست ندارد.

مراد از «جنّات معروشات»، مجموعه درهم فشرده از درختانی است که سبزی آنها سطح زمین را می پوشاند. در روایت است که حضرت علی علیه السلام آن را «مغروشات و غیرمغروشات» قرائت می کرده؛ یعنی او خداوندی است که باغ هایی را که آدمیان در آنها درخت می کارند و بوستان های خودرو


1- برای نگه داری از میوه هایی که ساقه های ضعیف دارند، همچون انگور.
2- باغ های بدون داربست، مقصود باغ هایی است که درختان آن به واسطه داشتن ساقه یا تنه های قوی نیاز به داربست ندارند، مانند: سیب، انار و...

ص:107

را آفرید که در این صورت، واژه «غیرمغروشات» به جنگل های طبیعی اشاره دارد.

به هر ترتیب، از آیه استفاده می شود که جنگل ها از نعمت های خداوندی است که آنها را از سر لطف در اختیار آدمیان نهاده است و آنان نیز در استفاده از این نعمت الهی، باید حق دیگر نسل ها را در نظر بگیرند و در استفاده از آن افراط (اسراف) نورزند؛ چه آنکه خدا، اسراف کاران را دوست ندارد.

سوم:

أَنّا صَبَبْنَا الْمآءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا اْلأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنا فیها حَبّا وَ عِنَبا وَ قَضْبا وَ زَیْتُونا وَ نَخْلاً وَ حَدائِقَ غُلْبا وَ فاکِهَةً وَ أَبّا مَتاعا لَکُمْ وَ ِلأَنْعامِکُمْ. (عبس: 25 _ 32)

ما آب را به صورت بارشی فرو ریختیم. آن گاه زمین را با شکافتنی [لازم] شکافتیم. پس در آن دانه رویاندیم و انگور و سبزی و زیتون و خُرما بُن و باغ های انبوه (جنگل) و میوه و مرتع [تا وسیله] استفاده شما و دام هایتان باشد.

در این آیات شریف، خدای تعالی در جمله ای در نهایت اختصار، به زیبایی تمام، هر آنچه را انسان ها در زندگی مادی خود برای ادامه حیات و در سلامت کامل زیستن بدان نیازمندند، بیان فرموده است:

آب پاکیزه؛ زمین حاصل خیز و قبل از آن، هوا به منظور واکنش این دو؛ حبوبات؛ انگور؛ سبزی؛ زیتون؛ خرما؛ میوه[های دیگر]؛ جنگل؛ مرتع و دام.

با این حساب آیا شایسته است که باز انسان ناسپاسی کند و آب پاک سطحی و زیرزمینی را به انواع آلودگی های آلی و شیمیایی به ویژه کودهای شیمیایی و انواع آفت کش ها بیالاید و سبزی و حبوبات و میوه ها را با آنها

ص:108

مسموم کند و به خورد خلق خدا دهد و پرندگان و حشرات و چهارپایان و موجودات زنده دیگر و در نهایت، حیات هم نوعان خود را تا مرز انهدام و نابودی بکشاند؟ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی اْلأَبْصارِ.

5. جایگاه درخت و گل و گیاه در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

اشاره

5. جایگاه درخت و گل و گیاه در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله

بر پایه روایات متعدد، پیامبر خدا و به پیروی از آن بزرگوار، امامان معصوم علیهم السلام نیز همواره مؤمنان را به درخت کاری تشویق می کردند و آن را عملی مقدس و دارای ثواب فراوان می دانستند و خود در این راه پیش گام بودند؛ زیرا از فواید بی شمار درختان و جلوه های شادی بخش و اندوه زدای سرسبزی و خرّمی آگاه بودند.

الف) تشویق به درخت کاری

الف) تشویق به درخت کاری

مَنْ... غَرَسَ غَرْساً... کانَ لَهُ أَجْرَاً جارِیاً مَاانْتَفَعَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ الرَّحْمنِ.(1)

هر کس درختی بکارد، تا زمانی که یکی از مخلوقات خدا از آن بهره بَرَد، خداوند به وی پاداش خواهد داد.

چنین روایاتی که به طور مطلق، انسان ها را به درخت کاری فرا می خوانند و برای آن پاداش منظور می دارند، شامل هرگونه درختی _ مثمر و غیرمثمر _ می شوند و نیز هرگونه استفاده ای که مردم از آن ببرند؛ اعم از میوه، سایه، منظره دل گشا و هوای لطیف و سالم را دربرمی گیرند.

ما مِنْ مُسْلِمٍ یَغرِسُ غَرْساً إِلاّ کانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ بِقَدْرِ ما خَرَجَ مِن ثَمَرَةِ ذلِکَ الغَرْسِ.(2)


1- مستدرک الوسائل، ج 13، ص 260.
2- کنزالعمّال، ج 3، صص 896 _ 900.

ص:109

هر مسلمانی درختی بکارد، به تعداد میوه آن، برای وی پاداش خواهد بود.

حضرت در روایتی، چنان بر کاشت نهال تأکید می ورزد که گویی در دنیا، هیچ عمل عبادی با آن برابری نمی کند:

إِنْ قامَتِ السّاعَةُ وَ فِی یَدِ أَحَدِکُمْ فَسِیلَةٌ فَإِنِ اسْتَطاعَ أَنْ لا تَقُومَ السّاعَةُ حَتّی یغْرِسُها، فَلْیَغْرِسْها.(1)

اگر عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و یکی از شما نهالی در دست داشته باشد، چنان که به قدر کاشتن آن فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و نهال را بکارد.

بنا بر روایتی از امام صادق علیه السلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درخت می کاشت و چنین نبود که تنها به کاشت درخت تشویق کند:

کانَ أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ علیه السلام یَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ یَسْتَخْرِجُ الْأَرَضِینَ، وَ کانَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله یَمَصُّ النّوی بِفِیهِ وَ یَغْرِسُهُ، فَیَطْلُعُ مِنْ ساعَتِهِ... .(2)

امیرمؤمنان علی علیه السلام پیوسته در زمین بیل می زد و زمین را آماده کشت می کرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله، هسته خرما را با آب دهانش مرطوب می کرد و می کاشت و در همان لحظه سبز می شد.

ب) پیروی از شیوه های علمی در درخت کاری

ب) پیروی از شیوه های علمی در درخت کاری

در برخی روایات، به شیوه های علمی و صحیح کاشت درختان اشاره شده است. معصومان علیهم السلام این سخنان را در شرایط زمانی و مکانی (اقلیمی) خاصی مطرح کرده اند، ازاین رو، نمی تواند قانون عام تلقّی شود، ولی


1- کنزالعمّال، ج 3، ص 892؛ مستدرک الوسائل، ج 13، ص 460، ح 15894.
2- کافی، ج 5، ص 74، ح 2؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 22، ح 2.

ص:110

نشان دهنده این واقعیت است که درخت کاری باید به شیوه ای صحیح و مؤثر صورت گیرد تا درختان، کم بنیه و ضعیف، یا میوه هایشان، ریز و کرمو و شاخه هایشان، کم پشت نشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سخنی فرمود:

برادرم، عیسی از شهری می گذشت که میوه های آن دیار کرم خورده بودند. مردم از این مسئله نزد حضرت شکوه کردند. فرمود: چاره این مشکل نزد شماست، حال آنکه خود خبر ندارید. شما مردمی هستید که هنگام کاشت نهال، فقط خاک پای درخت می ریزید و نباید چنین کنید، بلکه سزاوار است ابتدا پای ریشه درخت آب بریزید. آن گاه خاک بپاشید تا میوه های تان کرمو نشود. پس آنان چنین کردند و مشکل برطرف شد.(1)

ج) ارزش اقتصادی درخت کاری و باغ داری

ج) ارزش اقتصادی درخت کاری و باغ داری

حضرت در پاسخ به این پرسش اصحاب که «بهترین ثروت» کدام است، چنین فرمود: «بهترین ثروت، کشاورزی است؛ اگر به طور صحیح انجام شود و هنگام برداشت محصول، زکات آن داده شود.» پرسیدند: پس از گوسفند (دام داری)، کدام ثروت بهتر است؟ فرمود: «درختان استوار و بلند خرما که در گِل و لای می رویند و درختانی که در بیابان های خشک و تفتیده میوه می دهند (مانند زیتون). نخل، خوب درختی است. هرگاه کسی آن را بفروشد، پولش به سان مشتی خاکستر در روزی توفانی است، مگر آنکه نخلی دیگر بکارد.»(2) بدین سان حضرت، کشاورزی و درخت کاری را بهترین ثروت از نظر اقتصادی و درخت نخل و زیتون را بهترین دارایی معرفی فرمود.


1- وسائل الشیعة، ج 13، ص 192، ح 1.
2- کافی، ج 5، صص 260 و 261؛ وسائل الشیعة، ج 13، ص 192.

ص:111

د) بریدن درختان و نابودی جنگل ها

د) بریدن درختان و نابودی جنگل ها

چنان که پیش تر یادآور شدیم، هر نعمتی را شکری لازم است و کفران نعمت های الهی، حرام است و نعمت را به نقمت بدل می سازد. ازاین رو، بریدن درختان، نابود کردن جنگل های انبوه و باستانی و چشم انداز سبز زمین و از کار انداختن ریه های تنفسی خاک و آدمیان، گناهی است بس بزرگ و نابخشودنی که روایات صریح و قواعد متعدد فقهی از آن نهی کرده اند.

مسئله ممنوع بودن بریدن درختان و نابودی جنگل ها، در سیره حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به صورت جدی مطرح است. حضرت در سخنی فرمود: «درختان مدینه نباید بریده شوند، جز به ضرورت».(1)

با آنکه در صدر اسلام، درخت سدر در منطقه حجاز فراوان بود، باز هم حضرت برای مراقبت از آن فرمود: «هر کس درخت سدری را ببرد، خداوند او را با سر در آتش دوزخ خواهد انداخت».(2)

در جنگ ها، بیشتر سربازان به رعایت موازین انسانی و زیست محیطی چندان توجهی نمی کنند. ازاین رو، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هرگاه گروهی نظامی را به سوی منطقه ای گسیل می داشت، بدیشان چنین سفارش می فرمود:

از کشتن زنان، [نوزادان شیرخوار] و پیرمردان بپرهیزید و درختان، به ویژه درخت نخل را هرگز نبرید.(3)

درختان نخل را نسوزانید و در آب غرق نکنید. درختان میوه را نبرید و


1- سنن ابی داوود، ج 2، ص 212، ح 3035.
2- سنن ابی داوود، ج 4، ص 361.
3- بحارالانوار، ج 21، ص 60.

ص:112

کشتزارها را به آتش مکشید.(1)

حال، این سخنان را با عملکرد ارتش امریکا که داعیه دموکراسی و رعایت حقوق بشر و حقوق حیوانات و محیط زیست دارد، مقایسه کنید. این هم یک نمونه آشکار:

«...[در] جنگ ویتنام... . امریکاییان 19 میلیون گالن داروی شیمیایی نارنجی بر مناطق وسیعی از جنگل های باران زا پاشیدند تا دشمن را [با از بین بردن درختان انبوه جنگلی ]مشخص سازند. داروی دی اکسین یا اکسید نارنجی آلوده به دی اُکسین، یکی از سرطان زاترین عوامل شناخته شده می باشد... در سال 1986 م.،... کوهستان های عظیم مانند گوژ دایناسورها به نظر می رسیدند که دوازده سال پس از پایان جنگ هنوز آثار سیاهی و سوختگی بر آنها ظاهر بود».(2)

6. ارجمندی گل ها در نگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

6. ارجمندی گل ها در نگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

رسول خدا صلی الله علیه و آله به گل ها و گیاهان معطر بسیار عشق می ورزید. آن حضرت از گل ها و گیاهان مفید به عنوان غذا و دارو استفاده می کرد و به دیگران نیز سفارش می فرمود. به همین دلیل، کتاب هایی با عنوان «طبّ النبی» در دست رس است که دربردارنده راه کارهای درمان آن حضرت در زمان بیماری و روش های استفاده از داروهای گیاهی در بهبود بیماری هاست. حضرت به عطرزدن در نماز و غیرنماز توصیه می کرد و خود نیز همیشه عطر می زد، چنان که اگر از کوچه ای می گذشت، آنان که عبورش را ندیده بودند، از بوی عطر حضرت، متوجه عبور وی می شدند. در اینجا بخش هایی از سخنان


1- بحارالانوار، ج 19، ص 177؛ وسائل الشیعه، ج 11، ص 43.
2- هلن کالدیکوت، اگر این سیاره را دوست دارید، ص 58.

ص:113

حضرت را در زمینه ارزش گل و گیاه مرور می کنیم:

إِنَّ الرِّیحَ الطَّیِّبَةَ تَشُدُّ الْقَلبَ.(1)

بوی خوش [گل ها و گیاهان]، دل را نیرومند می سازد.

مَنْ اَرادَ أَنْ یَشُمَّ رائِحَتِی فَلْیَشُمَّ الْوَرْدَ الْأَحمَرَ.(2)

هرکه بخواهد بوی مرا استشمام کند، پس گل سرخ را بو کند.

عَلَیْکُمْ بِالْمَرْزَنْجُوشِ فَشَمُّوهُ فَإِنَّهُ جَیِّدٌ لِلْخُشامِ.(3)

بر شما باد بهره بردن از گیاه مرزنگوش؛ آن را استشمام کنید که برای کَرْبویی(4) مفید است.

مَنْ سَقیْ طَلْحَةً... فَکَأَنَّما سَقی مُؤْمِناً مِنْ ظَمَأٍ.(5)

کسی که گیاه دارای گل و شکوفه... را آب دهد، مانند آن است که مؤمن تشنه ای را سیراب کرده است.

آن حضرت، برترین رستنی ها را گل سرخ و بنفشه می دانست و می فرمود: «عطر حورالعین، بوی آسه(6) است و فرشتگان بوی گل سرخ می دهند.»(7) می فرمود: «هرگاه به یکی از شما گلی دادند، آن را ببوید و بر دیده نهد، که آن از بهشت است و هرگاه به شما گلی [هدیه] دادند، رد نکنید».(8)

حضرت امام علی علیه السلام می فرماید:


1- فروع کافی، ج 6، ص 510.
2- بحارالانوار، ج 76، ص 147؛ کشف الخفاء، ج 1، ص 259. شاید علت نام گذاری گل سرخ به «گل محمدی» همین سخن حضرت باشد.
3- بحارالانوار، ج 76، ص 147؛ نیز ج 59، ص 299؛ مکارم الاخلاق، ج 1، ص 107.
4- پزشکی آنوسمی، نابویایی، فقدان حسّ بویایی.
5- وسائل الشیعه، ج 12، ص 25.
6- نوعی گل خوش بو، مورد.
7- مستدرک الوسائل، ج 1، ص 434.
8- اصول کافی، ج 6، ص 524.

ص:114

رسول گرامی اسلام با دو دستش به من گل سرخی هدیه داد. چون آن را به بینی ام نزدیک کردم که بو کنم، فرمود: بدان که گل سرخ پس از «آسه»، سرور گل های بهشتی است.(1)


1- وسائل الشیعة، ج 1، ص 461، چ اسلامیه.

ص:115

فصل پنجم: حیوانات

اشاره

فصل پنجم: حیوانات

زیر فصل ها

1. تنوع زیستی و خطر انقراض

2. حمایت از تنوع زیستی

3. مقایسه قانون حمایت از حیوانات در غرب و اسلام

4. جایگاه ارزشمند حیوانات در قرآن

5. جایگاه حیوانات در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

6. حقوق حیوان در فقه شیعه

1. تنوع زیستی و خطر انقراض

1. تنوع زیستی و خطر انقراض

در دایره تنوع زیستی در جهان، حیوانات بخش عظیمی از آن را به خود اختصاص داده اند. در کشور ما تاکنون 164 گونه خزنده شناسایی شده که تعداد 26 گونه آن، بومی یا انحصاری کشور ماست و از این تعداد، شش گونه آن در سطح جهان در معرض انقراض معرفی شده اند. تعداد گونه های پستاندار وحشی در ایران 160 گونه است که این تعداد، معادل کل گونه های پستاندار قاره اروپاست. از نظر دیگر رده های جانوری، پرندگان با 502 گونه، ماهیان آب های شیرین با 269 گونه و بالاخره دوزیستان با 11 گونه که تقریباً نیمی از آنها بومی کشور ما تشخیص داده شده اند، غنای زیستی کشور ما را نمایان می کنند.(1)

متأسفانه جامعه انسانی، هرساله سه هزار گونه گیاهی و جانوری را از دست می دهد و نیمی از موجودات زنده تا پایان این قرن نابود خواهند شد. افزون بر این، 5453 گونه جانوری در معرض خطر قرار دارند. از این میان، 181 گونه از پستانداران، 182 گونه از پرندگان، 55 گونه از خزندگان، 30 گونه از دوزیستان، 257 گونه از ماهیان، 46 گونه از حشرات و 222 گونه از نرم تنان


1- هفته نامه برنامه، شنبه 26 اردیبهشت 1383، ش 65، ص 6.

ص:116

شرایط بسیار بحرانی دارند و به شدت در معرض انقراض هستند.(1)

2. حمایت از تنوع زیستی

2. حمایت از تنوع زیستی

از میان رقم تخمینی 500 میلیون گونه گیاهی و جانوری که از آغاز پیدایش زندگی روی کره زمین زیست کرده اند، تنها حدود دو میلیون گونه امروز باقی مانده اند. این بدان معناست که 5/99 درصد از کل گونه ها منقرض شده اند.(2)

با توجه به بحران های یادشده، به منظور حفاظت از گونه های حیوانی مورد تهدید، نخستین «قانون حمایت از حیوانات» در سال 1822 م. در پارلمان انگلستان تصویب شد. این قانون در سال 1911 م. تکمیل گردید. بر اساس این قانون، موارد زیر در برخورد با حیوانات ممنوع است:

_ حمل و نقل و راندن، به طوری که مایه رنج و ناراحتی حیوان شود؛

_ ایجاد جنگ و درگیری میان حیوانات؛

_ کشتن حیوانات با مواد سمی؛

_ استفاده از سگ برای بارکشی؛

_ شکار در محیط بسته؛

_ بریدن دُم اسب، مگر با اجازه دام پزشک؛

_ شکار گوزن در شب؛

_ حیوان را بی جهت نمی توان طرد کرد و طرد کننده مجرم شناخته می شود؛

_ باید بیماری حیوانات ریشه کن شود؛


1- بهاره صفوی، «تنها یک زمین برای همه»، جام جم، دوشنبه 4 خرداد 1383.
2- زیستن در محیط زیست، ص 338.

ص:117

_ در کشتارگاه ها باید حیوان را بی هوش و سپس ذبح کنند.

به پیروی از انگلستان، در کشورهای دیگر اروپایی نیز گروه های طرفدار تنوع زیستی، فعالیت های خود را آغاز کردند و با تصویب قوانین و برگزاری همایش ها و سخنرانی ها و کار رسانه ای، نسبت به از دست رفتن ذخایر تنوع زیستی حیوانی هشدار دادند.

اگرچه انجمن های حامی حقوق حیوانات با انگیزه رعایت مسائل اخلاقی و انسانی و حفظ تنوع زیستی و عواملی از این دست به فعالیت در این زمینه اشتغال دارند، ولی اسلام 1200 سال پیش تر از اروپایی ها جایگاه ارجمند طبیعت و محیط زیست و عناصر آن از قبیل آب و خاک و گیاه و حیوان را مورد توجه و حمایت جدی قرار داده بود.

گوستاولوبون در این زمینه می نویسد:

در بلاد اسلامی، جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست و این قطعه از دنیا را می توان بهشت حیوانات دانست. مسلمین حقوق سگ، گربه و طیور را رعایت می کنند. مخصوصاً در مساجد و معابر، طیور با کمال آزادی پرواز می کنند و در مناره ها لانه دارند. مسلمین در این باره به گونه ای هستند که ما اروپاییان باید خیلی چیزها را از آنان بیاموزیم.(1)

3. مقایسه قانون حمایت از حیوانات در غرب و اسلام

3. مقایسه قانون حمایت از حیوانات در غرب و اسلام

اگر «قانون حمایت از حیوانات» را که کشورهای غربی تصویب کرده اند و پشتوانه قانونی و اجرایی ندارد، با قوانین حمایتی اسلام مقایسه کنیم، سخن


1- گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص 446.

ص:118

گوستاولوبون را بهتر درک می کنیم؛ چه آنکه قانون حمایتی اسلام از حیوانات:

الف) عمومیت دارد و هرگونه حیوانی اعم از اهلی، وحشی، آبزی و غیرآن را شامل می شود.

ب) پشتوانه حقوقی و ضمانت های اخلاقی دارد؛ چه آنکه سوءاستفاده یا حمایت نکردن از حیوانات، گناه و مستوجب عقوبت در پیش گاه خداوند است.

ج) در مکتب اسلام، هر مسلمانی وظیفه دارد به قدر توان خود نه تنها از حقوق حیوانات دفاع کند، بلکه باید در ترقی و تداوم حیات گونه های زیستی مشارکت ورزد.

د) در مکتب تربیتی اسلام، انسان مسلمان به گونه ای تربیت می شود که نه تنها به آزار حیوانات نمی پردازد، بلکه حتی در برابر آزار یا خستگی و زحمت هایی که از جانب حیوانات بر او تحمیل می شود، صبر می کند. بر این اساس، از صید بی رویه و بدون مجوزهای شرعی و قانونی دوری می گزیند. همچنین نه تنها حیوانات اهلی، بلکه درندگان و حیوانات وحشی را نیز _ جز در موارد استثنایی و خوف خطر _ تهدید نمی کند.

4. جایگاه ارزشمند حیوانات در قرآن

اشاره

4. جایگاه ارزشمند حیوانات در قرآن

در یک تقسیم بندی کلی، تمام حیواناتی را که در قرآن کریم از آنها ذکری به میان آمده است، به گروه های زیر می توان تقسیم کرد:

الف) حیوانات اهلی، مثل گاو، گوسفند، بز؛

ب) حیوانات وحشی، مثل گرگ، شیر، فیل، آهو؛

ص:119

ج) پرندگان، مثل کلاغ، هدهد، بلدرچین؛

د) حشرات، مثل زنبور عسل، مورچه، ملخ؛

ح) آبزیان، مثل انواع ماهیان کوچک و غول پیکر.

از این حیوانات در 52 سوره و افزون بر 154 آیه یاد شده است که نشان از ارجمندی حیات حیوانی در قرآن دارد. قرآن آن قدر برای حیوانات ارزش قائل شده که دومین و بلندترین سوره خود (بقره) را به نام یکی از سودمندترین حیوانات نام گذاری کرده است. نام گذاری برخی دیگر از سوره ها به نام حیوانات و حشره هایی چون «انعام = چهارپایان»، «نحل = زنبورعسل»، «نَمل = مورچه»، «عادیات = اسبان تازنده در جنگ»، «عنکبوت» و «فیل»، دلیل دیگری برای ارجمندی این مخلوقات در اندیشه الهی است.(1)

در اینجا مروری خواهیم داشت بر بعضی از این آیات:

الف) شیوه شناخت اسبان اصیل

الف) شیوه شناخت اسبان اصیل

وَ وَهَبْنا لِداوُودَ سُلَیْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصّافِناتُ الْجِیادُ فَقالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتّی تَوارَتْ بِالْحِجابِ رُدُّوها عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَ اْلأَعْناقِ. (ص: 30 _ 33)

و سلیمان را به داوود بخشیدیم، چه نیکو بنده ای! به راستی که او بازگشت کننده [به سوی ما] بود. هنگامی که [طرف] غروب، اسب های اصیل تیزتک را بر او عرضه کردند، [سلیمان] گفت: واقعاً من دوستی اسبان را بر یاد پروردگارم ترجیح دادم تا [هنگامی که وقت یاد خدا گذشت و خورشید] در پس حجاب


1- نک: مقاله «نگاهی به دنیای حیوانات در قرآن کریم»، فصل نامه فرهنگ جهاد، شماره پیاپی 5،6و9.

ص:120

ظلمت شد.(1) [گفت:] اسب ها را نزد من بازآورید. پس شروع کرد به دست کشیدن بر ساق ها و گردن آنها [و سرانجام وقف کردن آنها در راه خدا].

از اصول مسلّم دانش دام پزشکی برای شناخت اسب های اصیل از غیراصیل و توان مند از غیر آن، ارزیابی شکل ظاهری و تاخت دادن آنها به مسیری دور و مراقبت آنان هنگام دو و سپس نبض گیری و نگرش وضعیت عمومی و میزان خستگی آنهاست.

قرآن کریم این روش را سالیانی دراز پیش از این گوشزد و از پیامبر خود حضرت سلیمان علیه السلام حکایت کرده است. وی برای آنکه اسب های اصیل و تندرو خود را برای استفاده در جهاد و خدمت به دین محک بزند، نخست از آنان سان دید و بدین ترتیب، وضعیت ظاهری و عمومی آنان را از نظر گذراند. سپس دستور داد آنها را تا مسافتی بعید بدوانند تا از دیده ها پنهان شوند. آن گاه درخواست کرد که بازشان گردانند. در نهایت، پس از بازگشت اسبان، میزان طاقت و سلامت آنان را با دست کشیدن بر ساق ها و گردن ها بررسی کرد.

ب) سرّ له له زدن سگ

ب) سرّ له له زدن سگ

... فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ. (اعراف: 176)

پس مَثَل او (بلعم باعورا) مَثَل سگ است [که] اگر بر او حمله آوری، زبان از کام برآورد و اگر رهایش کنی، [باز] زبان از کام برآورد.

علم روز با کاربرد تجهیزات و آزمایش های مکرّر، بالاخره از سرّ له له زدن سگ پرده برداشته و به این نتیجه رسیده است که سگ، غدد عرق کننده ندارد؛


1- یا تا آنکه اسب ها از دیده پنهان شدند.

ص:121

جز معدودی در کف پاهایش. همین وضعیت موجب می شود که نتواند حرارت بدنش را از طریق منافذ پوستی دفع کند و به ناچار، این حرارت را با گشودن دهان و بیرون کردن زبان و تنفّس و زوزه و پارس دفع می کند؛ چه در زمان استراحت و چه هنگام خستگی و تعب.

افزون بر آن، این مَثَل، صورت بسیار زشتی از منظر سگ را می نماید: سگی که دهن گشوده و زبان بیرون آورده و آب دهانش از کناره های زبان در حال ریزش است. بی گمان، این مَثَل تصویر زشت و کریهی است از شخصی که با چنین هیئتی است.

ج) دعوت به تفکر در آفرینش شتر

ج) دعوت به تفکر در آفرینش شتر

أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ. (غاشیه: 17)

آیا [مردم] در خلقت شتر نمی نگرند که چگونه خلق شده است؟

این آیه شریف، مردم را به شناخت شتر دعوت کرده است. اگر با عنایت به شتر بنگریم، او را از دیگر حیوانات متمایز خواهیم یافت. شتر در صحرا زندگی می کند. شدت گرما و لهیب خورشید را تحمل می کند. روزهای طولانی را با مختصری آب و غذا سپری می کند. بارهای سنگین را بر دوش می کشد. خدای متعال گردنی دراز به او عطا فرموده است تا از برگ درختان بهره گیرد. شتر این توان را دارد که هنگام وزش بادهای تند و غبارآلود، سوراخ های بینی اش را ببندد. خداوند گوش و بینی شتر را از مو پوشانده است تا این کشتیِ صحرا در کویرها مقابل توفان های شن، مقاومت کند و چشمانش را به گونه ای سامان داده است تا آسیب نبیند. بر پشتش، یک کوهان و در برخی از انواع شتران، دو کوهان قرار داده است که به منزله مخزن سوخت عمل می کند.

ص:122

امروزه بشر دریافته است که شتر بیش از نیازش آب می نوشد تا در صحرا و هنگام نیاز و نبود آب، از آن استفاده کند. شتر قادر است _ بر حسب درجه حرارت _ از دو هفته تا دو ماه آب ننوشد و تشنگی را تحمل کند. از نظر علمی ثابت شده است که هرچه بر درجه حرارت هوا افزوده شود، درجه سردی جسم شتر نیز فزونی می یابد و بول و عرق هم نمی کند تا آب بدنش کاسته نشود.

شتر، اولین حیوانی است که اجداد ما با آن سفر می کردند؛ از شیر و گوشت او می خوردند و از پشم و پوستش لباس تهیه می کردند و از آن برکت و فزونی می یافتند. شترها با آنکه درشت اندام و نیرومندند، ولی بسیار مطیع و رام و تربیت پذیرند.

یکی از فرماندهان عرب (خالدبن ولید)، به منظور سیر و سیراب کردن لشکریان خویش از شترها استفاده می کرد؛ بدین صورت که شترها را ابتدا به آبشخور می رسانید و پس از سیراب کردنشان، مسافت های طولانی را در صحرا می پیمود. هر زمان نیز که به آب یا غذا نیاز داشت، با نحر کردن آنها و دست رسی به آب ذخیره شده در شکمشان از گوشت آنها نیز استفاده می کرد.(1)

د) موریانه، حشره ای قدرتمند

د) موریانه، حشره ای قدرتمند

فَلَمّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلی مَوْتِهِ إِلاّ دَابَّةُ اْلأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهینِ. (سبأ:14)


1- نک: فصل نامه فرهنگ جهاد، شماره پیاپی 9، صص 136 و 137؛ شماره پیاپی 19، صص127و128.

ص:123

پس چون مرگ را بر او (سلیمان) مقدر داشتیم، جز جنبنده ای خاکی (موریانه) که عصای او را [به تدریج] می خورد، [آدمیان را] از مرگ او آگاه نگردانید. پس چون [سلیمان ]فرو افتاد، برای جنّیان روشن گردید که اگر از غیب آگاهی داشتند، در آن عذاب خفت آور [باقی ]نمی ماندند.

در اینجا قرآن کریم با ایجاز بلیغی قصه «موریانه» را نقل می کند؛ یعنی همان حشره ای که از «چوب» روزی می خورد و برای طایفه جن، مرگ حضرت سلیمان را کشف کرد.

این حشره نازک بدن و سست اندام، همان است که از مرگ سلیمان نبی خبر داد؛ پیامبری که بر جن و انس حکم پادشاهی می راند و سایه اقتدارش تا سالیان دراز بر سرشان مستدام بود. حتی جنیان _ این موجودات قدرتمند که بر خوارق عادات و کارهای عجیب توانا هستند _ از او می ترسیدند. سلیمان پس از مرگ نیز همچنان تکیه داده بر عصا ایستاد و کسی از گروه جنیان به مرگش پی نبرد؛ چه آنکه کسی جسارت نزدیک شدن به وی را نداشت تا حقیقت را دریابد.

جن و انسان _ با همه عظمتش _ از مرگ سلیمان علیه السلام آگاه نشد، تا آنکه «دابّةُ الْأَرْض» این راز را کشف کرد و اگر جن و انس را یارای دست رسی به غیب بود، حتماً از مرگ سلیمان باخبر می شدند و از سیطره حکم و حکومتش رهایی می یافتند. ازاین رو، پس از مرگ وی نیز مدت ها در عذاب خوارکننده خویش ماندند.

این حشره به ظاهر ساده که همیشه در تاریکی زندگی می کند و از ترس خشک شدن و نابودی در معرض تابش خورشید قرار نمی گیرد، بی هیچ ترس

ص:124

و واهمه ای از مهابت سلیمان علیه السلام، چوب عصای او را جوید و به کاری دست زد که جن و انس هر دو از انجام دادن آن هراسان بودند؛ یعنی نزدیک شدن به سلیمان و پرده برداشتن از راز مرگ او. این داستان برای ما، داستان پند و موعظه است و به ما تفهیم می کند ارزش و اهمیت مخلوقات را به حجم و بزرگی آنها ندانیم، بلکه به یاد داشته باشیم چه بسا موجودات ضعیف و حقیر کارهای خارق العاده ای بکنند که جنّ و انس از انجام دادن آن ناتوان باشند.(1)

ه) عنکبوت، استاد نساجی

ه) عنکبوت، استاد نساجی

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ. (عنکبوت: 41)

داستان کسانی که دوستانی غیر از خدا اختیار کرده اند، همچون عنکبوت است که [با آب دهان خود] خانه ای برای خویش ساخته است و در حقیقت _ اگر می دانستند _ سست ترین خانه ها همان خانه عنکبوت است.

عنکبوت، حیوان معروفی است که در جاهای خشک خانه ها و روی گیاهان، زندگی و از حیوانات کوچک دیگری همچون حشرات تغذیه می کند. عنکبوت ها را با چهار جفت پا و شکمی که در ناحیه جلو به گردنی باریک یا کمری لاغر پیوسته است، می توان شناخت.

خانه عنکبوت از رشته های حریری شکل نازکی که حیوان از شکم خویش ترشح می کند، برپا می شود که اگر به نازکی این رشته ها و قدرت جذب کنندگی آنها بنگریم، از قوی ترین رشته ها خواهد بود. عنکبوت به دو منظور خانه می سازد:


1- نک: فصل نامه فرهنگ جهاد، شماره پیاپی 6، ص 78.

ص:125

1. به دام انداختن حشرات و حیواناتی مانند خودش؛

2. پیله ای برای نگه داری از تخم هایش.

تمامی عنکبوت ها نسیجی حریری شکل از خویش ترشح می کنند، ولی این گونه نیست که ضرورتاً در خانه هایی که با این نسیج بنا می کنند، زندگی کنند.

Bristowe، دانشمند انگلیسی (1939 م.) می نویسد:

نسیجی که عنکبوت های ساکن در مساحت یک ایکر از اراضی کشاورزی بریتانیا در یک روز از روزهای آخر تابستان تولید می کنند، به اندازه ای است که تمام کره زمین را احاطه می کند؛ و اگر رشته های بافته شده در طول 10 روز را در نظر بگیریم، کافی است تا با آن کره زمین و ماه را به هم متصل کنیم.

قرآن کریم که خانه عنکبوت را سست و ضعیف شمرده، بدین سبب است که تارها و ماده بنای این خانه را اگر نسبت به مواد دیگر موجود در طبیعت در نظر بگیریم، بسیار نرم و سست است. همچنین شکل ظاهری این بنا که در حقیقت، دایره هایی طولی از رشته های به هم تنیده است که با رشته های عرضی قطع شده، به آشیانه های دیگر موجودات، حتی پرندگان شباهتی ندارد؛ زیرا خانه عنکبوت از همه سو گشاده است و همیشه مورد هجوم بادهای ویرانگر.

بعضی از مفسران اشاره کرده اند که سستی خانه عنکبوت به سبب سستی تارها یا شکل ساخت آن نیست، بلکه بدین معناست که بنای خانواده و الفت خانوادگی در میان عنکبوت ها بسیار سست است؛ زیرا معروف است که در برخی گونه عنکبوت ها، جنس ماده پس از همسرگزینی، در یک تغییر موضع

ص:126

روانی شدید، به جنس نر حمله می کند و او را از میان می برد. در نتیجه، نظام خانواده نیز ویران می شود و «خانه» به سبب چنین غریزه ای سست و شکننده خواهد بود.(1)

به هر روی، در این آیه شریف، کار آنان که با غیر خدا طرح دوستی می ریزند، در سستی و ناپایداری به خانه سازی عنکبوت مانند شده است که اگر به این مسئله آگاهی داشتند، دستاویز محکم الهی را رها نمی کردند و به دوستی های خانه عنکبوتیِ غیرخدایی پناه نمی بردند.

5. جایگاه حیوانات در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

اشاره

5. جایگاه حیوانات در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

در سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مدارا و مهربانی عجیبی نسبت به حیوانات مشاهده می شود. آن حضرت مرتب درباره حقوق حیوانات اهلی و خانگی سفارش می فرمود و هرگز اجازه نمی داد کسی بدون دلیل، پرنده یا حیوان وحشی را شکار کند یا بیازارد؛ چه آنکه بر اساس جهان بینی اسلامی، همه موجودات هستی، آیات الهی به شمار می روند و حق حیات دارند و از ارج و احترام ویژه ای برخوردارند.

ازاین رو در قیامت، از آدمی درباره همه خیر، حتی موجودات زنده ای که در خانه ها نگه داری می شوند [همانند سگ و گربه] بازخواست می شوند.(2)

به دلیل فراوانی سخنان و مواردی که بیانگر سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله در برخورد با حیوانات است، در اینجا مهم ترین آنها را


1- نک: فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 6، صص 67 _ 69.
2- در روایت ابن عمر از رسول خدا نقل است که: «ان الرجل لَیسألُ عن کُلِّ شی ءٍ حتّی عن حَیَّةِ اَهْلِهِ.» ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «حیا».

ص:127

می آوریم.

الف) تشویق به دام داری

الف) تشویق به دام داری

«نِعْمَ الْمالُ الشاةُ؛ چه خوب ثروتی است گوسفند (دام داری)».(1)

«هرکس در خانه اش گوسفندی باشد، فرشتگان، اهل خانه را تقدیس می کنند و فقر را به کلی از آنان برمی دارند».(2)

«أَلْغَنُمُ عِزٌّ لِأَهْلِها؛ گوسفند، مایه سربلندی دام دار است».(3)

«بر پیشانی اسب تا روز قیامت خیر گره خورده است و آن کس که بدان در راه خدا آب و غذا دهد، همانند کسی است که به صدقه دادن دست گشوده است...».(4)

«نه قسمت از ده قسمت روزی، در تجارت است و قسمت باقی مانده در سابیاء (یعنی گوسفند)».(5)

«ما بَعَثَ اللّه ُ نَبِیّاً إِلاّ راعِیَ غَنَمٍ؛ خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، جز آنکه [بخشی از عمرش] چوپان بود».(6)

ابوداوود روایت کرده است: «رسول خدا صلی الله علیه و آله صد گوسفند داشت و نمی خواست که بیش از آن داشته باشد».(7)

«بر شما باد دام داری و کشاورزی؛ چه آنکه این دو موجب خیر و برکت شبانه روزی


1- المحاسن، ص 640؛ بحارالانوار، ج 61، ص 129.
2- المحاسن، ص 640؛ بحارالانوار، ج 61، ص 130.
3- المحاسن، ص 645؛ بحارالانوار، ج 61، ص 134.
4- بحارالانوار، ج 61، ص 159.
5- الخصال، ج 2، صص 445 و 446؛ بحارالانوار، ج 61، ص 118.
6- بحارالانوار، ج 16، ص 117.
7- بحارالانوار، ج 16، ص 116.

ص:128

(دایمی) است».(1)

حضرت به عمه اش فرمود: «چه چیز مانع شد که در خانه ات برکتی نگه داری؟» عمه اش گفت: ای پیامبر خدا! برکت چیست؟ فرمود: «گوسفند شیرده؛ همانا هر که در خانه اش گوسفندی شیرده یا میش یا گاو شیردهی نگه دارد، همه اینها برکتند».(2)

ب) وظایف مردم در برابر حیوانات

ب) وظایف مردم در برابر حیوانات

«انسان نسبت به مرکب سواری (اسب و الاغ) خود شش وظیفه دارد: هرگاه از پشت حیوانی فرود آمد، علفش دهد. زیرا هرگاه از آبی گذشت، آب را به وی عرضه کند. بر چهره اش نزند. زیرا با چهره اش، پروردگارش را حمد می کند و تسبیح می گوید. بر پشتش ننشیند مگر برای انجام فرمان خدا. بیش از توان بر گرده اش بار ننهد. در مسیر طاقت فرسا نراندش».(3)

«خداوند تبارک و تعالی مدارا و مهربانی را دوست دارد و از آن حمایت می کند. بنابراین، اگر با چهارپایان لاغر و ضعیف مسافرت می کنید، در هر خانه ای، بار آنها را بر زمین نهید تا استراحت کنند. اگر مسیر خشک و کویری است، از آن زود بگذرید، ولی اگر علفزار است، در آن توقف کنید [تا حیوانات استراحت کنند و تغذیه شوند]».(4)

«سه ترکه بر چهارپا سوار نشوید؛ زیرا یکی از آنان که نفر جلو باشد،


1- فروع کافی، ج 6، ص 544.
2- المحاسن، ص 641؛ بحارالانوار، ج61، ص 130.
3- الخصال، ج 1، ص 160؛ بحارالانوار، ج 1، ص 201.
4- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 189؛ بحارالانوار، ج 1، ص 213.

ص:129

ملعون است [چون موجب سواری دیگران شده و سنگینی او روی گردن و دست های حیوان است]».(1)

«چهار زانو روی چهارپایان ننشینید [که سبب نامتعادل شدن و رنج حیوان است] و پشت آنها را [به هنگام توقف] برای خود مجلس قرار ندهید».(2)

روزی حضرت، شتری را دید که بسته بود و هنوز جهاز بر پشت حیوان قرار داشت، فرمود: «صاحب این شتر کجاست؟ او مروت و جوان مردی ندارد و باید فردای قیامت خود را برای مخاصمه (محاکمه) آماده کند».(3)

رسول خدا صلی الله علیه و آله از اینکه افراد به صورت چهارپایان ضربه بزنند. یا بر چهره شان داغ بنهند، نهی می فرمود.(4)

روزی ابوذر را دیدند که در دوران تبعید در ربذه، مرکبش را آب می داد. پرسیدند: آیا غلامی نداری که این حیوان را آب دهد؟ پاسخ داد: «از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: هر چهارپایی صبح و شام چنین دعا می کند: خدایا! به من صاحبی شایسته بده که مرا از علف سیر و از آب سیراب کند و بیش از توان بار بر من نگذارد. از این رو، دوست دارم که خودم به حیوان آب دهم».(5)

پیامبر از اینکه حیوانی به آتش سوزانده شود،... نهی کرده است.(6)


1- وسائل الشیعة، ج 8، ص 354؛ بحارالانوار، ج 1، ص 203.
2- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 188؛ کافی، ج 6، ص 539.
3- وسائل الشیعة، ج 8، ص 394؛ بحارالانوار، ج 61، ص 203.
4- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 7؛ بحارالانوار، ج 61، ص 215.
5- کافی، ج 6، ص 527؛ بحارالانوار، ج 61، ص 205.
6- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 3؛ بحارالانوار، ج 61، ص 267.

ص:130

«محل خوابیدن و استراحت حیوانات (طویله و لانه) را پاکیزه و خاک آن را عوض کنید».(1)

«جایگاه گوسفند خود را تمیز و پاکیزه کنید و خاک و آب بینی آنان را پاک کنید؛ زیرا آنان از حیوانات بهشت هستند؛ [چنان خوب و دقیق جایگاهشان را پاکیزه کنید] که بتوانید در آنجا نماز بخوانید».(2)

«چهارپایان سالم را سوار شوید و آنها را سالم نگه دارید و کرسی خطابه و صحبت های خود در کوچه ها و بازارها قرار مدهید؛ زیرا بسا مرکوبی که از سواره اش بهتر است و بیشتر از او به یاد خدای تبارک و تعالی است».(3)

ابن عباس گفته است: «پیامبر از به جان هم انداختن حیوانات نهی فرمود.(4)... رسول خدا صلی الله علیه و آله از کشتن هر جانداری نهی فرمود، مگر آنکه آزار برساند».(5)

روزی پیامبر خدا الاغی را دید که بر صورتش داغ نهاده بودند. فرمود: «مگر نشنیده اید که من نفرین کرده ام آن کسی را که صورت حیوان را داغ کند یا بر چهره اش تازیانه بزند؟»(6)

حضرت از کشتن زنبور عسل نهی کرد(7) و فرمود: «مورچه را نکشید.»(8) همچنین از خوردن خرده غذایی که مورچه ها به دهان و دست و پایشان حمل


1- فروع کافی، ج 6، ص 544، ح 2.
2- المحاسن، ص 642؛ بحارالانوار، ج 61، ص 150.
3- کنزالعمال، ح 24957.
4- التاج الجامع الاصول، ج 4، ص 351.
5- کنزالعمال، ح 39981.
6- التاج الجامع الاصول، ج 4، ص 351.
7- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 7؛ بحارالانوار، ج 61، ص 215.
8- بحارالانوار، ج 61، ص 247.

ص:131

می کنند، نهی فرمود.(1)

حضرت رسول می فرمود: «به واسطه احترام روح (زنده بودن)، بر صاحب چهارپا واجب است به آب و علف چهارپایش توجه کند».(2)

آن حضرت از فحّاشی به خروس نهی کرد و فرمود: «خروس، مردم را برای نماز [صبح] بیدار می کند.(3)

می فرمود: «خداوند بر شما احسان را بر هر چیزی واجب کرد. پس هنگامی که می کشید [در شکار]، نیکو بکشید و هنگامی که سر می برید، نیکو سر ببرید و باید کسی که ذبح می کند (ذابح) چاقویش را تیز کند و ذبیحه را راحت کند و عذاب ندهد.» در سخن دیگری نیز فرمود: «چاقو را از چشم حیوانی که می خواهید سرش را ببرید، پنهان کنید».(4)

حضرت از مثله و حبس کردنی که به مرگ حیوانی بینجامد، نهی کرد.(5)

حضرت از پوست کندن یا قطع سر ذبیحه تا زمانی که نمرده است، نهی کرد.(6)

ایشان، سر بریدن حیوان حامله و شیرده را بدون علت (ضرورت) ناپسند می داشت.(7)

آن حضرت می فرمود: «اگر ستم هایی که به حیوانات می کنید، بر شما بخشوده شود،


1- بحارالانوار، ج 61، ص 261.
2- بحارالانوار، ج 61، ص 217.
3- بحارالانوار، ج 62، ص 3.
4- بحارالانوار، ج 62، ص 316.
5- بحارالانوار، ج 62، ص 328.
6- بحارالانوار، ج 62، ص 328.
7- بحارالانوار، ج 62، ص 329.

ص:132

بسیاری از گناهانتان بخشوده شده است».(1)

می فرمود: «هیچ انسان و حیوانی را مثله نکنید(2)... نفرین خدا بر کسی که حیوانی را مُثله کند».(3)

پیامبر خدا روزی بر گروهی گذشت که مرغ زنده ای را جایی بسته بودند و [برای تفریح یا مسابقه] به سویش تیر (سنگ) پرتاب می کردند. فرمود: «اینان کیستند؟ خدا لعنتشان کند».(4)

بنابراین، ستم کردن بر حیوان و نیز شکنجه دادن آنها ممنوع است.

ج) به ناحق کشتن حیوانات

ج) به ناحق کشتن حیوانات

حضرت می فرمود: «هر حیوانی _ پرنده یا غیرپرنده _ که به ناحق (بیهوده) کشته شود، در روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد».(5)

می فرمود: «هر کس گنجشکی را بدون رعایت حقّ آن بکشد، خدای تعالی در روز قیامت از او بازخواست کند.» عرض شد: حقّ گنجشک چیست؟ فرمود: «[پس از شکار] او را ذبح کند، نه آنکه گردنش را با دست قطع کند».(6)

می فرمود: «هر کس گنجشکی را بیهوده بکشد، آن گنجشک روز قیامت در اطراف عرش الهی ناله سرمی دهد و می گوید: پروردگارا! از قاتلم بپرس برای چه بدون آنکه منفعتی به حال وی داشته باشم، مرا کشت؟»(7)


1- کنزالعمّال، ح 24973؛ میزان الحکمه، ج 3، ص 1344.
2- کنزالعمّال، ح 11425؛ میزان الحکمه، ص 1070، ح 3499.
3- کنزالعمّال، ح 24971؛ میزان الحکمه، ص 1344.
4- بحارالانوار، ج 61، ص 268؛ مستدرک الوسائل، ج 8، ص 303.
5- کنزالعمّال، ح 39968.
6- کنزالعمّال، ح 39986.
7- مستدرک الوسائل، ج 8، ص 303؛ بحارالانوار، ج 61، ص 370.

ص:133

د) آمرزش به واسطه نجات سگ

د) آمرزش به واسطه نجات سگ

رسول اللّه صلی الله علیه و آله فرمود: «مردی از مسیری بیابانی عبور می کرد. تشنه اش شد. پس وارد چاهی گردید و از آن آب نوشید. هنگامی که از چاه بیرون آمد، سگ تشنه ای دید که از شدت تشنگی زبانش را به خاک نمناک می مالید. مرد با خود گفت: این زبان بسته نیز مثل من تشنه است. پس دوباره وارد چاه شد. کفش خود را از آب پر کرد و آن را به دندان گرفت. از چاه خارج شد و آن را جلو سگ گذاشت و حیوان را سیراب کرد و بدین وسیله مورد آمرزش الهی قرار گرفت. یاران حضرت که این جریان را از وی شنیدند، گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ! مگر به واسطه خدمت و دل سوزی به حیوانات نیز پاداش داریم؟ فرمود: برای سیراب کردن هر جگرتشنه ای، پاداش است».(1)

حضرت فرمود: «زنی بدکاره سگی را دید که بر سر چاهی له له می زد و کم مانده بود که از تشنگی تلف شود. زن کفش خود را درآورد و آن را به روسری اش بست و از چاه آب کشید و به حیوان داد. پس خداوند به سبب این کار از گناهانش گذشت».(2)

ذ) دوزخ، سزای زجرکش کردن گربه

ذ) دوزخ، سزای زجرکش کردن گربه

حضرت فرمود: «زنی به سبب آنکه گربه ای را بسته بود و اجازه نمی داد برای غذای خود شکار کند و بدین سبب مرد، مستوجب آتش دوزخ شد».(3)


1- المبسوط، ج 6، ص 47؛ کنزالعمّال، ج 6، ص 420.
2- کنزالعمّال، ح 43116.
3- کنزالعمّال، ح 43695.

ص:134

ر) قرنطینه حیوانات بیمار

ر) قرنطینه حیوانات بیمار

حضرت در سخنی فرمود: «هیچ کس نباید حیوان بیمار خود را در میان حیوانات سالم شخص دیگر وارد کند».(1)

این سخن را با عملکرد برخی کشورهای متمدن غربی مقایسه کنید که برای مبتلا کردن دام های کشورهای دیگر، به هزار حیله و نیرنگ متوسل می شوند تا مثلاً جنون گاوی یا تب برفکی شایع میان دام های کشورشان را به دام های کشورهای وارد کننده گوشت و دام از آنها انتقال دهند.

ز) تشویق به پرورش مرغ و خروس در خانه

ز) تشویق به پرورش مرغ و خروس در خانه

حضرت فرمود: «نگه داری و پرورش مرغ و خروس را در خانه هایتان بیشتر رونق ببخشید».(2)

ه_ ) کبوتر، انیس تنهایی

ه_ ) کبوتر، انیس تنهایی

امام صادق علیه السلام فرمود: «مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله از تنهایی و بی کسی شکایت کرد. حضرت به او فرمان داد تا یک جفت کبوتر در خانه اش نگه داری کند».(3)

ی) زنبورداری، شغلی در نهایت سودمندی

ی) زنبورداری، شغلی در نهایت سودمندی

حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:

إِنَّ مَثَلَ الْمؤْمِنِ کَمَثَلِ النَّحْلَةِ إِنْ صاحَبْتَهُ نَفَعَکَ، وَ إِنْ شاوَرْتَهُ نَفَعَکَ، وَ إِنْ جالَسْتَهُ نَفَعَکَ، وَ کُلُّ شَأْنِهِ مَنافِعُ، وَ کَذلِکَ النَّحْلَةُ کُلُّ شَأْنِها مِنافِعُ.(4)


1- میزان الحکمه، ج 13، ص 6490، ح 20731.
2- بحارالانوار، ج 62، ص 2.
3- فروع کافی، ج 6، ص 546؛ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 220؛ بحارالانوار، ج 62، ص 18.
4- بحارالانوار، ج 61، ص 238.

ص:135

داستان مؤمن همچون داستان زنبور عسل است. اگر با او همراه شوی، به تو سود رساند و اگر با وی مشورت کنی، به تو سود رساند. اگر با وی هم نشین گردی، به تو سود رساند و چنین است زنبور عسل. تمام امورش سود و منفعت است.

6. حقوق حیوان در فقه شیعه

6. حقوق حیوان در فقه شیعه

با توجه به آیات و روایاتی که نمونه هایی از آن گذشت، فقیهان عظام در کتاب های فقهی استدلالی خود اموری را درباره حقوق حیوان یادآوری کرده اند که بیان برخی از آنها برای تکمیل بحث، خالی از فایده نیست. مرحوم فلسفی در این زمینه چنین نوشته است:

مسئولیت های مردم در قیامت بر اساس تکالیف دینی و مبتنی بر قوانین و سنتی است که شارع مقدس مقرر نموده است. از جمله آن تکالیف، وظایف مردم در مورد حیوانات و اراضی و بقاع است. آقایان فقها با استفاده از منابع اسلامی، وظایف مردم را در این باره به صورت فتاوا در کتب فقهی آورده اند. فقیه عالی مقام، مرحوم صاحب جواهر می گوید: اما نفقه حیواناتی که مملوکند و از جمله آنها کرم ابریشم و زنبور عسل و غیر این دو، به اتفاق تمام فقها واجب است؛ خواه آن حیوان، حلال گوشت باشد یا نباشد و خواه مالکش از آن نفعی ببرد یا نه. اما برای نفقه حیوانات اندازه ای معین نشده است. آنچه به وجوب شرعی باید رعایت گردد، این است که نیازهای حیوان از غذا، آب، جایگاه و پوشاک و نظایر اینها که با اختلاف زمان و مکان تفاوت می کند، تأمین گردد.

اگر مالک حیوان از وظیفه انفاق سرباز زند، حتی حیوان را آزاد نگذارد تا خودش از پی غذا به چراگاه برود، حکومت اسلامی، او را به کاری که باید

ص:136

انجام دهد، ملزم و مجبور می سازد و اگر الزامش متعذّر باشد، حاکم خود به نیابت از مالک، هرطور که مقتضی بداند، اقدام می نماید و از اموال مالک غذای حیوان را خریداری می کند و اگر مال منقول نداشته باشد، می تواند از اموال غیرمنقول وی این کار را انجام دهد... و اگر علفی که غذای حیوان است در محل به طور عادی یافت نشود و در دست شخص خاصی باشد، واجب است از وی خریداری شود و اگر مالکش از فروش امتناع نماید، در صورتی که علف را کسی جز او نداشته باشد، به فرموده صاحب «مسالک»، برای حفظ حیوان می توان آن را به غصب گرفت؛ همان طور که برای حفظ جان انسان در موقع ضروری می توان عمل غصب غذا را انجام داد. اما باید مثل آن متاع یا قیمت آن به مالک پرداخت گردد.

رعایت حقوق حیوانات، طبق موازین شرعی از وظایف مالکین آنهاست و بر اساس تکالیفی که شارع بر آنان مقرر داشته، در قیامت مورد پرسش و مؤاخذه قرار می گیرند و به تناسب عملی که انجام داده اند، پاداش یا کیفر می بینند. ممکن است بعضی از افراد بر اثر تخلف از وظایف دینی و بی اعتنایی به انصاف و عواطف انسانی، آن قدر درباره حیوانی بدرفتاری و ستم کنند که خداوند مهربان را به خشم آورند و خود را جهنمی سازند و برعکس، ممکن است گناه کاری به انگیزه عطوفت انسانی نسبت به حیوانی ترحم کند و بدین وسیله خویشتن را مشمول عفو الهی نماید و بهشتی گردد. این هر دو قسمت شاهد و نمونه دارد:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در شب اسراء بر دوزخ اشراف یافتم. زنی را دیدم که معذّب است. از گناهش سؤال کردم. پاسخ داده شد که این زن، گربه ای را

ص:137

محکم بست، نه به حیوان غذا و آب داد و نه آزادش کرد تا خودش از پی غذا برود. آن قدر با این وضع دردناک و رنج آور ماند تا مُرد. خداوند این زن را برای آن گناه معذب نموده است و فرمود: از بهشت آگاهی یافتم. زن آلوده دامنی را در آن دیدم. از وضعش سؤال نمودم. پاسخ داده شد که این زن به سگی گذر کرد که از عطش، زبانش از دهان بیرون شده [بود] و به شدت نفس می کشید. او پارچه پوشش خود را برگرفت و در چاه آویخت و چون قسمتی از آن خیس شد، بیرون کشید و در گلوی سگ فشار داد و آن قدر این کار را تکرار کرد تا سگ سیراب شد و خداوند گناهان زن را به واسطه این کار بخشید.(1)


1- محمدتقی فلسفی، گفتار فلسفی: معاد از نظر روح و جسم، ج 2، صص 211 _ 213.

ص:138

کتاب نامه

اشاره

کتاب نامه

زیر فصل ها

کتاب

نشریه

کتاب

کتاب

1. ابن بابویه قمی (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین، الخصال، تحقیق: علی اکبر غفاری، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ اول، 1410 ه_ . ق/ 1990م.

2. _________________________، من لایحضره الفقیه، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، منشورات جماعة المدرسین، چاپ دوم، بی تا.

3. ابوالحّب، جلیل، نگاهی به دنیای حیوانات در قرآن کریم، ترجمه: تقی متقی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1380.

4. صنعانی، المصنف، تحقیق: حبیب الرحمان الاعظمی، بیروت، المکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1403 ه_ . ق.

5. فهیم الهادی، عبدالمنعم و دنیا محسن برکت، عالم النبات فی القرآن الکریم، قاهرة، دارالفکر العربی، چاپ اول، 1419 ه_ . ق / 1998م.

6. انصاری، مرتضی بن محمد امین، المکاسب، قم، منشورات مکتبة العلامة، چاپ سوم، 1368.

7. انوری، حسن، فرهنگ فشرده سخن، تهران، سخن، 1382.

8. أ.ی. وِنْسِنْک وی.پ. مَنْسِنج، معجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن، 1967م.

9. بجنوردی، محمدحسن، القواعد الفقهیة، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1419 ه_ . ق.

10. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب الاسلامیة، بی تا.

11. برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، به اهتمام: جمال الدین حسینی محدّث، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1370 ه . ق.

12. بیهقی، احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، بی تا.

13. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، تهران، جاویدان، 1377.

14. جصّاص رازی، احمد بن علی، احکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415 ه_ . ق.

15. جمعی از محققان حوزوی و دانشگاهی، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست، چاپ اول، 1378.

16. جی.تی. میلر، زیستن در محیط زیست، ترجمه: مجید مخدوم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ هشتم، 1382.

17. چارلز جِی. آرنتزن (سرویراستار نسخه انگلیسی)، دایرة المعارف جامع علوم کشاورزی، (جلد

ص:139

اول) سیداحمد علوی (سرویراستار ترجمه فارسی)، دفتر دایرة المعارف جامع علوم کشاورزی وزارت کشاورزی، با همکاری مؤسسه انتشاراتی محبوب، چاپ اول، 1378.

18. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.

19. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1366.

20. حسینی، سیدعلی، طبیعت و کشاورزی از دیدگاه اسلام، تهران، مؤسسه شقایق روستا، چاپ اول، 1382.

21. طبیعت و محیط زیست از دیدگاه اسلام، (به مناسبت برگزاری سمینار بین المللی محیط زیست و فرهنگ)، قم، آیه حیات، چاپ اول، 1380.

22. گیاهان و زندگی در اندیشه دینی، قم، آیه حیات، چاپ اول، 1377.

23. حسینی سیستانی، سیدعلی، قاعده لاضرر و لاضرار، قم، مکتبة آیت الله العظمی سیستانی، چاپ اول، 1414ه_ . ق.

24. حسینی شیرازی، سیدمحمد، البیئة، لبنان، مؤسسة الوعی الاسلامی، چاپ اول، 1420 ه_ . ق/ 2000م.

25. حکیمی، محمدرضا، بیدارگران اقالیم قبله، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی تا.

26. حکیمی، محمد و هاشمی، فروغ، «اثر خاک پاک زنده در از بین بردن آلودگی های محیط زیست»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378.

27. راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، تحقیق: ندیم مرعشلی، بی جا، المکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریه، بی تا.

28. سجستانی ازدی، ابی داوود سلیمان بن اشعث، سنن ابی داوود، تحقیق: محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، المکتبة العصریة، 1416 ه_ . ق/ 1995 م.

29. سیّدی، حسین، همنام گل های بهاری، قم، نسیم اندیشه، 1383.

30. سیوطی، جلال الدین، الدرّ المنثور، جدّه، دارالمعرفة، چاپ اول، 1365 ه_ . ق.

31. شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1398 ه_ . ق.

32. شفیعی مازندرانی، محمد، «تأثیر محیط زیست بر انسان از دیدگاه اسلام»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378.

33. شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیّة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، بی تا.

34. شهیدی، سیدجعفر، ترجمه نهج البلاغه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهاردهم، 1378.

35. صادقی اردستانی، احمد، پیام های پیامبر؛ آموزه های زندگی ساز، تهران، هستی نما، چاپ اول، 1385.

ص:140

36. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.

37. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات محمدی، 1362.

38. طبرسی، ابوعلی فضل بن محمد، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ اول، بی تا.

39. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ ششم، 1393 ه_ . ق.

40. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1361.

41. طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط، به کوشش: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة مرتضوی.

42. _________________________، تهذیب الاحکام، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، مکتبة الصدوق، چاپ اول، 1418 ه_ . ق / 1376.

43. عبدوس، محمدتقی و محمدی اشتهاردی، محمد، آموزه های اخلاقی _ رفتاری امامان شیعه، قم، بوستان کتاب، 1383.

44. عسگری، فریدون، «منابع طبیعی از دیدگاه قرآن کریم و احادیث»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378.

45. غضبان، فریدون، زمین شناسی زیست محیطی، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول، 1381.

46. فخر رازی، تفسیر الکبیر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1413 ه_ . ق.

47. فلسفی، محمدتقی، گفتار فلسفی: معاد از نظر روح و جسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377.

48. فولادوند، محمد مهدی، ترجمه قرآن مجید، دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، چاپ دوم، بی تا.

49. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، 1405 ه_ . ق.

50. کالدیکوت، هلن، اگر این سیّاره را دوست دارید، طرحی برای مداوای زمین، ترجمه: منصور عاصمی، باز، چاپ اول، 1373.

51. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1388ه_ . ق.

52. لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سیدهاشم حسینی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1354.

53. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمّال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، بی تا.

54. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403 ه_ . ق.

55. _______________، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403 ه_ . ق.

ص:141

56. _______________، توحید مفضّل، تهران، 1287 ه_ . ق.

57. محقق داماد، مصطفی، قواعد فقه، (بخش مدنی)، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ نهم، 1381.

58. محمد بن عبدالعزیز بن عبدالله، الماء فی الفکر الاسلامی و الادب العربی، المملکة المغربیة، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیة، 1417 ه_ . ق/ 1996م.

59. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ترجمه: حمیدرضا شیخی، تهران، مرکز تحقیقات دارالحدیث، چاپ چهارم، 1383.

60. مخدوم، مجید، شالوده آمایش سرزمین، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ پنجم، 1381.

61. مطهری، مرتضی، جهان بینی توحیدی، قم، صدرا، 1357.

62. ____________، علل گرایش به مادی گرایی، قم، صدرا، 1357.

63. مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیة، اصفهان، مدرسة الامام امیرالمؤمنین، چاپ سوم، 1411ه_ . ق.

64. __________________، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب اسلامیة، چاپ بیست و هشتم، 1379.

65. موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ سوم، 1408 ه_ . ق.

66. _________________________، رساله توضیح المسائل، قم، نشر روح، 1380.

67. _________________________، مناسک حج، ترجمه و توضیح: بی آزار شیرازی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377.

68. ناصیف، منصورعلی، التاج الجامع لِلاصول...، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1401 ه_ . ق.

69. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، بی تا.

70. نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعة، مشهد، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، 1415 ه_ . ق.

71. نقی زاده، محمد، «نقش معنوی طبیعت در ظهور محیط زندگی اسلامی»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378.

72. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1408 ه_ . ق.

73. نیک آیین، مهناز و میرهندی، سیدحسین، «منزلت آب و خاک از دیدگاه اسلام»، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378.

74. واتسون، اندرو.ام، نوآوری های کشاورزی در قرون اولیه اسلام، ترجمه: فرشته ناصری و عوض کوچکی، ویراسته: حسن تقی زاده طوسی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1374.

ص:142

نشریه

نشریه

75. ابوالحبّ، جلیل، «نگاهی به دنیای حیوانات در قرآن کریم»، ترجمه؛ تقی متّقی، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 5،6 و 9.

76. اسماعیل پور، محمدرضا، «مراتع و عرصه های گیاهی و کوهستانی، بستر حیات و بنیان توسعه پایدار، روزنامه اطلاعات، سه شنبه 15 دی 1383، شماره 23247.

77. الدرج، نیلز، «زندگی در توازن، انسان و بحران تنوع زیستی»، ترجمه: فرهاد رضایی، همشهری ماه (ضمیمه روزنامه همشهری)، سال اول، دی ماه 1380، شماره10.

78. «بحران محیط زیست»، روزنامه کیهان، یک شنبه 15 مهر 1380، سال شصتم، شماره 17204.

79. پوراصغر سنگاچین، فرزام، «تنوع زیستی ایران در جهان کم نظیر است»، هفته نامه برنامه، شنبه 26 اردیبهشت 1383، شماره 65.

80. تاری مرادی، احسان و فخلعی، محمدتقی، «مبانی و احکام فقهی محیط زیست»، فصل نامه مطالعات اسلامی، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، پیاپی 71، بهار 1385.

81. «توسعه پایدار بدون حفظ محیط زیست ممکن نیست»، روزنامه اطلاعات، یک شنبه 22 تیرماه 1382، شماره 22818.

82. «تهدید همه جانبه طبیعت»، ضمیمه اطلاعات، چهارشنبه 6 خرداد 1383، شماره 23063.

83. جمشیدی، مژگان، «سه دهه سیاه در پیش است»، همشهری جمعه، جمعه 10 خرداد 1381، سال دهم، شماره 2737.

84. حسینی بهشتی، محمدرضا، «طبیعت در بحران»، روزنامه جام جم، شنبه 24 خرداد 1383، سال پنجم، شماره 1168.

85. رحمانی، محمد، «احکام فقهی آب»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 7 _8.

86. رفیعی، ناصر، «مصادیق اسراف»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 1،2و4.

87. سلطانی، محمدعلی، «آب از نگاه ادیان»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 7 _ 8.

88. _______________، «کشاورزی و دام داری در زندگی پیامبران»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 1،2،3 و4.

89. شمسایی، محمدحسین، «راه کارهای حفاظت محیط زیست»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 16.

90. صفوی، بهاره، «تنها یک زمین برای همه»، روزنامه جام جم، دوشنبه 4 خرداد 1383، سال پنجم، شماره 11512.

91. عابدی، احمد، «حقوق حیوان»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 2.

92. کبیری، هما، «ریه های سبز کره خاکی»، روزنامه جام جم، سه شنبه 19 اسفند 1382، سال چهارم، شماره 1102.

93. گرجی، ابوالقاسم، «آلوده کردن آب»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 7 _ 8 .

ص:143

94. محلّاتی، صلاح الدین، «رفتار زیست محیطی، باور و جهان بینی»، روزنامه اطلاعات، دوشنبه 19 آبان 1382، شماره 22917.

95. مختاری، علی، «نگاه قدسی قرآن به آب»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 7 _ 8.

96. مطلّبی، سیدابوالحسن، «دنیای حیوانات از دیدگاه علم و قرآن»، فصل نامه فرهنگ جهاد، پیاپی 19.

97. نقی زاده، محمد، «جهان بینی و حفاظت محیط زیست»، نامه فرهنگستان علوم، شماره 22، پاییز 82.

98. ______________، «طبیعت در تعالیم اسلامی»، روزنامه کیهان، یک شنبه 23 دی 1380، سال شصتم، شماره 17284.

99. «هشدار در مورد تغییر وضعیت آب و هوایی زمین»، نیازمندی های جام جم، یک شنبه 14 آبان 1358.

ص:144

اگر کودکان خود را دوست داریم، باید کره زمین را دل سوزانه دوست بداریم و آن را متنوّع و زیبا به آیندگان وانهیم تا در یک روز گرم بهاری در ده هزار سال دیگر بتوانند در دریایی از علف ها، صلح را حس کنند. بتوانند ببینند که زنبوری به ملاقات گلی می آید. بتوانند آوای یک پرنده را در آسمان بشنوند و بتوانند خوشی را در زنده بودن دریابند.

هیوا یلیتس

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109